صاحب امتیاز: محمد رضا هویدا

مدیر مسوول: محمد هدایت

سر دبیر: حفیظ الله زکی

شنبه ۱ ثور ۱۴۰۳

دانلود صفحات امروز روزنامه: 1 2 3 4 5 6 7 8

نیمه شب در پاریس؛ بیداری غول «مستر یونایتد»

نیمه شب در پاریس؛  بیداری غول «مستر یونایتد»

صعود رویایی یونایتد در پاریس باعث شد تا بسیاری از هواداران این باشگاه که تا به امروز، اعتماد کامل به توانایی های اوله گونار سولشر نداشتند، عملا به خیل عظیم حامیان این مربی موقت ناروی اضافه شوند.
در حالی که از گزینه هایی همچون زین الدین زیدان، ماسیمیلیانو آلگری و مائوریسیو پوچتینو به عنوان جانشین های احتمالی سولشایر در تابستان آینده نام برده می شد، اکنون به نظر می رسد که افکار عمومی در رسانه ها و محافل هواداری باشگاه منچستر یونایتد، دچار تحول شده و کفه ترازو به سمت حفظ اوله گونار سولشایر و تمدید قرارداد با وی به عنوان سرمربی دائمی شیاطین سرخ، سنگین تر باشد.
وقتی که سولشایر در 19 دسمبر به عنوان جانشین ژوزه مورینیو و به صورت مربی موقت، روی نیمکت یونایتد نشست، کمتر کسی تصور می کرد که چنین نتایج رؤیایی رقم بخورد. یکی از رموز موفقیت سولشایر طی این مدت کوتاه، آشنایی کامل وی نسبت به فلسفه فوتبالی و روح حاکم بر باشگاه منچستر یونایتد بود زیرا او در بهترین سال های تاریخ این باشگاه، یکی از برگ های آس سر الکس فرگوسن لقب گرفت و آن شب حماسی را در بهار 1999 رقم زد. سولشایر توانست طی چند ماه، همان روح جاه طلبی و همان فوتبال ناب اولدترافوردی را به کالبد منچستر یونایتد باز گردانَد، کاری که بزرگانی همچون لوئیز فان خال و ژوزه مورینیو طی چند سال نتوانستند!
احیاء روحیه تیمی
 یکی دیگر از دستاوردهای سولشایر طی چند ماه اخیر، احیاء روحیه تیمی و زدودن غبار کینه در رختکن منچستر یونایتد بود. اختلاف بین بازیکن ها با مربیان و یا اختلاف بین بازیکن ها با یکدیگر، در آخرین ماه های حضور مورینیو به اوج رسیده و عملا چند دستگی در رختکن، موجب فروپاشی روح اتحاد نزد اعضای تیم شده بود. سولشایر که یک شخصیت موجه و محبوب در تاریخ باشگاه محسوب می شود، از همین ویژگی های شخصیتی خود بهره گرفت و مجددا اتحاد و رفاقت را بین بازیکن های منچستر یونایتد به وجود آورد.
رفتار خشک و حتی غیر محترمانه مورینیو با برخی بازیکن ها از جمله پل پوگبا، به حدی رسیده بود که انگار هیچ امیدی برای بهبودی روابط وجود نداشت و اتفاقا بر عکس، اوضاع هر روز بدتر می شد. همین روحیه همدلی و رفاقت، تبدیل به مهم ترین عامل برای کامبک رؤیایی منچستر یونایتد در پارک دو پرنس شد تا هواداران برای اولین بار در دوران «پسا فرگوسن»، برای برپایی یک جشن اروپایی، تا صبح بیدار بمانند. رفتار صمیمانه پل پوگبا، مارکوس رشفورد و روملو لوکاکو بعد از پیروزی مقابل پاریسن ژرمن و خواندن نام سولشایر به صورت سرود در رختکن پارک دو پرنس، حکایت از همین جو صمیمانه در اردوی شیاطین سرخ داشت.
استفاده بهینه و پیشرفت بازیکن ها
ستاره های مطرحی همچون پوگبا، لوکاکو، رشفورد، آندر هررا و ماتیچ تحت هدایت مورینیو و به ویژه در شروع همین فصل، دچار افت فنی فاحش شدند اما سولشایر توانست تک تک این ستاره های گران قیمت را به روزهای اوج باز گرداند. رشفورد تحت هدایت مورینیو به یک بازیکن معمولی تبدیل شده بود، لوکاکو گلزنی را از یاد برده بود و پوگبا نیز در اغلب بازی ها، محو بود و حتی در ارسال یک پاس ساده نیز ناتوان به نظر می رسید. کافی است تا آمار گل و پاس گل های این سه بازیکن را تحت هدایت مورینیو و سولشایر، با یکدیگر مقایسه کنید.
وجود کادر فنی کارآمد
 سولثشر از افرادی به عنوان دستیار استفاده کرد که هم از لحاظ فنی در سطح بالایی هستند و هم این که روابط خوبی با بازیکن ها دارند. مایک فیلان سال ها دستیار فرگوسن بود و توانایی های او بر هیچ کس پوشیده نیست. همچنین مایکل کریک، کیران مک کنا و امیلیو آلوارز نیز یک کادر هماهنگ و به روز هستند که نقش مهمی در موفقیت های سولشایر ایفا می کنند. صمیمت بین اعضاء کادر فنی به حدی است که شاید بعد از سولشایر، هیچ کدام در این باشگاه باقی نمانند. مایکل کریک تنها عضو اصلی باز مانده کادر مربیگری منچستر یونایتد از زمان مورینیو محسوب می شود.
 صرف فعل خواستن، باز یابی «مستر یونایتد»!
چارلوت دانکر نویسنده وب سایت  Manchester Evening News اعتقاد دارد که اوله گونار سولشایر توانست فعل «خواستن» را صرف کند. به قول او، «بهش بِرِس»، اصطلاحی است که هر مربی منچستر یونایتد نباید آن را دست کم بگیرد.
«بهش برس» یا همان صرف فعل «خواستن»، همان کیمیایی بود که هیچ گاه بعد از سر الکس فرگوسن، در اولدترافورد احساس نشد. سولشایر توانست سه بازیکن جدید از آکادمی را ظرف 24 ساعت آماده کرده و برای اولین بار با پیراهن تیم اصلی به میدان بفرستد. برپایی جشن صعود در پاریس با وجود بازیکن های گمنامی مثل تاهیت چانگ و میسون گرین وود، چیزی شبیه معجزه بود. سولشایر طی 16 حضور روی نیمکت منچستر یونایتد، فقط یک بار باخت ولی همان یک شکست را نیز در پارک دو پرنس جبران کرده و به اصطلاح عامیانه، آن را شُست و بُرد! سولشایر مردی است که هم حرف های درست می گوید و هم کارهای دست انجام می دهد. آیا او شایسته انتصاب به عنوان سرمربی دائمی منچستر یونایتد در فصل آینده نیست؟