صفحه نخست » افغانستان » چهل برجه؛ قلعهای با ۷۰۰ سال قدامت تاریخی
چهل برجه؛ قلعهای با ۷۰۰ سال قدامت تاریخی
براي ديدن قلعه چهل برجه اول بايد باميان برويد، جاده زيباي آسفالت دشت شيبرتو وخم نيل را بسوي « نَيَک « مرکز ولسوالي يکه ولنگ طي کنيد، ميتوانيد صبحانه دريکي از ايلاقهاي مسير را قيماق خشک، پنيرگوسفندي با نان گرم صحرايي يا شيرتازه با تخم مرغ وطني نوشجان نماييد.
از بازار نيک حدود 75 کيلومتر به امتداد درياي نيليگون بند امير به سمت شمالغرب يکه ولنگ پيش ميرويد، چمن سرسبز و دلکش يکه ولنگ را تماشا ميکنيد، کمي به سمت شمال ميپيچيد، از استوپههاي تاريخي کليگان «که درحال نابود شدن است» گذشته به ساحه قوم آبه، در قريهء سوختگي ميرسيد، «چهل برجه» همين جاست.
آنطرف دريا جاذبههاي توريستي قلعه چهل برجه تورا بسويش فراميخواند. قلعة نظاميي در بالاي يک تپه که در اطراف آن، برجهاي با طرح هاي تزئيني و سوراخهاي مثلثي شکل در سه حلقه به ارتفاع 20 متر احاطه گرديده است.
حالا ميبيني که چهل برجه بنايي است بزرگ و تاريخي که روي تپه پهناوري به ارتفاع 100تا 120 متر ساخته شده. از نظر ساختماني بنايي است محکم و پولادين که مرور زمان، حوادث طبيعي برف و باران نتوانسته آثار تاريخي آن را محو نمايد. اين قلعه که درميان دوکوه بابا وبند پيتاب قرار دارد، در ولسوالي نمبر «2» يکه ولنگ واقع شده است، درياچه شفاف که از بند امير سرچشمه ميگيرد به رود خانه بزرگي تبديل شده از دامنه آن غلغل کنان به سوي دره بلخاب سرازير ميشود.
برج ها و ديوارها
براي کسانيکه ازچهل برجه ديدن ميکنند مشاهده برجهاي متعددي با ديواره هاي ضخيم که به صورت حلقههاي زنجير در اطراف تپه کشيده شده است، جاذبه خاص دارد. عرض ديوارهاي برجها در حدود سه متر است که از گل و سنگهاي بزرگ ساخته شده است. برجها به صورت دقيق با رعايت تناسب ساختمان در بلنديها و پستيها واقع گشته اند و همه به سمت دره به شکل مدور ساخه شده اند. در برجها شکافهايي به شکل عمودي درچند رديف تعبيه شده، به نظر ميرسد که براي تير اندازي بوده اند. در سمت ديگر يعني دامنهء کوه نيز به ارتفاع 100 متر همواري به وجود آمده که با ديوار احاطه شده.
گرچه اين بناي تاريخي به نام «چهل برجه» معروف است، اما در حقيقت بيش از صد برج در اينجا وجود دارد. اين برجها به شکل مختلف خورد و کوچک بناشده است، هر برج داراي سه و يا چهار طبقه بوده و بعضأ به کلي ويران شده و فقط پايه سنگشان قابل تشخيص است. برخي ديگر در حالت نيمه مخروبه باقي مانده است، ازمجموع آثار به جاي مانده دانسته ميشود که اين مخروبه روزگاري يکي از مهمترين و محکم ترين دژ نظامي و شايد پاي تخت يکي ازمقتدر ترين سلسلهي فرمان روايان محلي بوده است.
در وسط تپه ساختمان فرو ريختهاي است با برجهاي بلند و خانههاي زيبا که در آنجا محل و مسکن حکام وقت بوده که همواره از چهار طرف محافظت ميشده و يک بخش از بناء چهل برجه به ديوار عريض از سنگ احاطه شده که به آن «سورشهر» گفته ميشود.
راه مخفي زير زميني
اصل قلعه درسه دايره ساخته شده، ازدايره دوم آن يک راه مخفي زير زميني تا تهِ دره حفر شده وسر انجام به يک حوض آب مخفي منتهي ميگردد که گمان ميرود آب آشاميدني ساکنان قلعه در وقت اضطراي از طريق همين حوض تأمين شده است. در انتهاي ديواري که متصل به کوهي بلند است، غار وجود دارد و اين غار در داخل محوطه اين بناي تاريخي واقع شده است.
اگر علاقه داريد حوض زير قلعه را ببينيد يک چراغ بطري با خود داشته باشيد، متوجه باشيد که کفشهاي تان هم لغزنده نباشد، چون اين راه، پله پله ساخته شده، برخي از پلهها تخريب گرديده و بسيار لغزنده اند و تاريکي وحشت افزاي در سراسر آن حکمفرما است و هيچگونه روزنه و رو شنايي وجود ندارد.
دهانه غار که به حوض منتهي مي شود به اندازهاي تنگ است که ظاهراً هيچ بينندهي که ازحوض بي خبر است، تصور نمي کند که اين تنگي بتواند انسان را به درون يک مسيرطولاني تا ته درياچه بکشاند. رفت و برگشت آن حدود چهل دقيق طول ميکشد. کف حوض ازسنگهاي مرمرسفيد فرش شده و منبع حوض به چشمهاي که از زير کوه مي جوشد اتصال مييابد. حوض به اندازه وسيع است که اگر بخواهيد به راحتي ميتواند در آنجا بنشينيد، لباس بشوييد، آب برداريد و سرو صورت خود را پاک و تميز کيند.
علاوه براين حوض مخفي يک جوي آب توسط سنگتراشان ماهرانه از يک دره فرعي از بغل صخره به داخل شهر چهل برجه حفرشده که آب را تاکمرکش تپه و نزديک ديوار جنوبي قلعه ميرساند. احتمالا باشندگان چهل برجه در وقت غير ضروري از اين جوي استفاده ميکرده اند.
ميدان تفريحي چهل برجه
در ضلع جنوب غربي قلعه ميدان وسيعي قرار دارد که اطراف آن ديوار کشيده شده. براساس گفتههاي موسفيدان محل اين ميدان جاي اسب دواني ، تير اندازي و بازيهاي ديگري بوده است که آن زمان مرسوم بوده. در گوشهاي از ميدان جاي ديده مي شود که شايد مقر تنظيم سپاه و يا گاردهاي نظامي بوده است. حاکم شهر، خانواده حاکم مهمانان، فرماندهان و کابينه از آنجا رژه مردان مسلح و بازيها را تماشا ميکرده اند.
نقاشي هاي داخل برجها
زماني که داخل برجها ميشوي، هر طرف دروازه يي و راهي، انسان بيننده را به طرف خود دعوت مي کند. داخل برجها و ساختمانها با پوشيش از مواد سينگلي آن هم درسه لايه به طور بسيار ماهرانه پلسترشده است و درسقف برخي از ساختمانهايي که سالم مانده نقاشيهاي بسيار ظريف و زيباي به رنگهاي مختلف مشاهده ميشود که قسمت زيادي از آنها توسط غارتگران آثار عتيقه به يغما رفته است.
در زير برجها ابتدا چيزي به نظرت نمي رسد، اما اگر کمي بيشتر گردش کني، به سه اطاق کوچک و ظريفي برميخوري که بيانگر هنر معماري آن زمان است. در سقف و بغل ديوار اين اطاق ها تصاوير بسيار زيبا به خامه سرخ رسامي و نقاشي شده است. تصاوير، زنان کمر باريکي را در حال رقص نشان ميدهند، که پيالههاي در دست دارند و به کسي که در برابر آنان روي تختي نشسته است، تعارف مي کنند. البته اين تصويرها با بسيار مشکل قابل ديد است.
در يکي از اين اطاقکها، يک نقاشي ديده ميشود، که احتمالاً او پادشاهي مقتدري بوده است، مردان چندي اطراف او ايستاده اند و رقاصههاي جلو رويش در حال رقص اند. در قسمت هر دو بازوي اين شخص تصوير دو مار کوچک و زيبا رسم شده است. گو اينکه اين مارها از شانههاي مرد روئيده اند.
قدامت تاريخي چهل برج
قلعه چهل برجه نظر به معلومات باستان شناسان، از دوره غورى ها و يا احتمالاً از دورة بوديزم «کوشانيها» باقي مانده است. اما هنوز مدرک و سندي که ساکنان اصلي چهل برجه را مشخص کند به دست نيامده، تنها بر اساس آنچه که در السنهء مردم، به خصوص سالخورده گان و موسفيدان محلي به ملاحظه مي رسد اينجا محل و مسکن « گبرها» بوده و اشعاري هم در اين رابطه وجود دارد که تا اندازهي هويت شهر را مشخص ميکند.
مجلهء آريانا شمارهء دوم سال 1334 هـ، قدامت قلعه چهل برجه را بيش از هفتصد سال ذکر کرده اند که در اين صورت، بايدتاريخ بناي چهل برج بعد از اسلام باشد. اما مسعودي مورخ قرن چهارم هجري درمروج الذهب ازقلعه اي درزابلستان (هزاره جات کنوني) نام ميبرد که باچهل برجه يکه ولنگ قابل تطبيق است. چنانچه وي نوشته است: « وما خبر قلعههاي فيروزبن کبک پادشاه زابلستان که مطلعان وجهان گردان درهمه جهان استوارتروبلند تر وعجيب تر از آن نديده اند، درکتاب خود آورده ام».
درهمين حال باستان شناساني که از قلعه چهل برجه ديدن کرده اند معتقد اند که براساس نقاشيهاي داخل برجها، اين قلعه به دورة قبل از اسلام برميگردد.
وضعيت کنوني قلعه چهل برجه
وضعيت کنوني چهل برجه اسفبار است. حوادث طبيعي، برف، باران و سيلابها، کاوشگريهاي غيرقانوني، بي توجهي حکومت مرکزي درقسمت حفاظت از آن سبب شده که اين آبده تاريخي درحالت نابودي قرارگيرد.
سيد احمد حسين احمد پورسرپرست رياست اطلاعات و فرهنگ ولايت باميان ميگويد:» بارها مرمت کاري اين اثر تاريخي منحصر به فرد توسط متخصصين و نهاد هاي داخلي و بين المللي آبدههاي تاريخي، مورد بحث قرار گرفته، اما عملا کدام کاري نشده است.
به گفته احمدپور، اگردولت مرکزي به اين ساحه تاريخى که درمعرض خطر طبيعي قرار دارد، رسيدگى نکند، امکان دارد که اکثربرج ها و آبدههاي اطراف آن از بين بروند.»
باميان، ولايت تاريخى و باستانى است، بازسازى و حفاظت قلعة چهل برجه ميتواند سبب جذب بيشترگردشگران شود و عايد خوب به مردم و دولت نيز داشته باشد.
نوروز رجا
