صاحب امتیاز: محمد رضا هویدا

مدیر مسوول: محمد هدایت

سر دبیر: حفیظ الله زکی

سه شنبه ۴ ثور ۱۴۰۳

دانلود صفحات امروز روزنامه: 1 2 3 4 5 6 7 8

پاکستان و بازی های سـیاسی صلح

پاکستان و بازی های سـیاسی صلح نویسنده : حفیظ الله زکی

نقش پاکستان در جنگ و صلح افغانستان بر هیچ کس پنهان نیست. این کشور از زمان استقلال تا کنون روابط پرفراز و نشیبی را با افغانستان تجربه کرده است. پاکستان به دلیل دشمنی اش با هند، اهمیت زیادی برای افغانستان قایل است. تئوری پردازان سیاسی و امنیتی آن کشور، جغرافیای افغانستان را برای امنیت پاکستان فوق العاده مهم و استراتژیک می دانند. به این دلیل پاکستان همواره تحولات افغانستان را زیر نظر داشته و برای مدیریت آن تلاش کرده است.
کودتای هفت ثور و آغاز خیزش های عمومی در برابر حکومت طرفدار شوروی، فرصت مناسبی را برای سیاستمداران پاکستان فراهم کرد تا با حمایت و پشتیبانی مجاهدین، از یک طرف نظام مرکزی و طرفدار شوروی در افغانستان را به چالش بکشد و از سوی دیگر با حمایت از گروه های جهادی زمینهی دخالت و نفوذ خود را در تحولات آینده این کشور تسهیل نماید.
از آن دوره تا کنون پاکستان یکی از طرف های اصلی و عمده در تصمیم گیری مهم بین المللی در باره افغانستان بوده است. این نقش بر توقع و خواست استراتژیک آن کشور نسبت به افغانستان نیز تأثیر گذاشت. اگر پیش از آن پاکستان تمام خواست خود را در به رسمیت یافتن خط دیورند و عدم تهدید امنیت آن کشور از سوی افغانستان، خلاصه کرده بود، پس از خروج نیروهای شوروی، عمق استراتژیک و یا عقبه ای مطمئن امنیتی را در مناسبات خود با افغانستان مطرح می کردند.
این سیاست بخصوص درزمان حاکمیت طالبان به شدت تعقیب و پیگیری می شد؛ اما تحولات بین المللی و تشکیل ایتلاف جهانی علیه تروریسم، سیاست های پاکستان در قبال افغانستان را تا حدودی تحت تأثیر قرار داد. در این مقطع پاکستان ناگزیر شد از بزرگترین و مهمترین متحد خود در افغانستان دست بردارد و با جبهه ایتلاف مبارزه با تروریسم در راستای تضعیف و سرنگونی رژیم طالبان همکاری کند.
 نابسامانی در سیاست ناتو و بخصوص آمریکا درمبارزه با هراس افگنی و سیاست مدارا گونه با طالبان، فرصت تازهای را برای طالبان و حامی اصلی آن، پاکستان فراهم آورد، تا در سایه حمایت از گروه طالبان، نقش از دست رفتهی خود را در افغانستان احیا کند.
سیاست های دوگانه در مبارزه با تروریسم، حمایت از گروه های طالبان و حقانی و ترویج ناامنی در افغانستان، ابزارهای بود که از سوی پاکستان برای تحت فشار قرار دادن حکومت مرکزی افغانستان و وادار کردن جامعه بین المللی برای پذیرش گروه طالبان به عنوان یک واقعیت سیاسی و امنیتی، به کار گرفته می شد.
اکنون پس از یک و نیم دهه جامعه بین المللی و مقامات آمریکا فهمیده اند که حکومت پاکستان آنها را فریب داده و به بهانه مبارزه با تروریسم کمک های زیادی را نصیب شده است؛ اما این درک هم اکنون چیزی را تغییر نمی دهد. گروه طالبان که به عنوان حامی گروه های تروریستی باید از بین می رفت؛ اکنون به یک واقعیت سیاسی در صحنه بین المللی تبدیل شده و با کشورهای مختلف وارد چانه زنی می شود.
پاکستان از طریق طالبان، اهداف مشخص خود را در افغانستان دنبال می کند. اهداف پاکستان در شرایط فعلی تمام جنبه های سیاسی، امنیتی و اقتصادی را شامل می شود و تا زمانی که پاکستان به دسترسی به اهداف خود اطمینان پیدا نکند، در راستای صلح صادقانه گام بر نمی دارد. دستگیری یک عضو برجسته طالبان جهت فشار آوردن بر این گروه یک بازی سیاسی بیش نیست و از اینرو نمی تواند ما را به چشم انداز صلح خوشبین سازد.