صاحب امتیاز: محمد رضا هویدا

مدیر مسوول: محمد هدایت

سر دبیر: حفیظ الله زکی

شنبه ۸ ثور ۱۴۰۳

دانلود صفحات امروز روزنامه: 1 2 3 4 5 6 7 8

دکتر فایض می‌خواست فضای دانشگاه‌های افغانستان، اکادمیک از نوع جهان آزاد باشد

دکتر فایض می‌خواست فضای دانشگاه‌های افغانستان، اکادمیک از نوع جهان آزاد باشد گزارش : حسین احمدی | گفت‌وگو با دکتر محمدامین احمدی رئیس دانشگاه ابن سینا

دکتر صاحب، در نخست سپاسگزاریم از اینکه فرصت دادید. "روزنامه افغانستانما" به پاس خدمات مرحوم دکتر شریف فایض، وزیر پیشین تحصیلات عالی افغانستان و بنیانگذار دانشگاه خصوصی افغان-امریکن ویژهنامهای را منتشر میکند که نظریات دوستان و همکاران ایشان نیز در آن بازتاب داده میشود. شما اگر ابتدا در مورد آشنایی تان با دکتر فایض بگویید؟
با تشکر از شما و روزنامه افغانستانما. ما با دکتر شریف فایض در سال 1381 خورشیدی باهم آشنا شدیم. آن زمان، دکتر فایض وزیر تحصیلات عالی دولت انتقالی بود. او اولین وزیری بود که بعد از سقوط رژیم طالبان سکاندار تحصیلات عالی کشور شد؛ البته کسی قبل از ایشان هم بوده، اما کسی که پس از موافقه "بُن" وزیر تحصیلات عالی افغانستان شد آقای فایض بود. در آن زمان تحصیلات عالی افغانستان تقریباً در نقطه صفر قرار داشت. وقنی که دکتر فایض وزیر تحصیلات عالی بود، چند باری خدمت شان رسیدم و باهم بیشتر آشنا شدیم. اما آشنایی نزدیک و همکاری ما برمیگردد به سال 1387 خورشیدی. زمانی که ما دانشگاه کاتب را تأسیس کردیم، من به عنوان رئیس مؤسسه تحصیلات عالی کاتب بودم و با دکتر فایض همکاری را شروع کردیم. همکاری نزدیک ما در ایجاد "اتحادیه پوهنتونها و مؤسسات تحصیلات عالی خصوصی" بود که باهم نشستهای زیادی داشتیم و اساسنامه این اتحادیه را ترتیب کردیم. در همین جریان بود که با اندیشههای دکتر فایض در مورد تحصیلات عالی  از جمله بخش نهادهای تحصیلات غیر دولتی آشنا شدم.
دیدگاه دکتر فایض در مورد نظام تحصیلی و سیستم درسی دانشگاههای افغانستان چه بود؟
از مهمترین نکات مورد نظر ایشان، نوسازی تحصیلات عالی در افغانستان بود. او با سنتهای حاکم بر تحصیلات عالی افغانستان موافق نبود و میخواست آن دیدگاهها تغییر کند. دکتر فایض بر استقلال اکادمیک بسیار تأکید داشت. در ضمن، آقای فایض نظرش این بود که نهادهای تحصیلی خصوصی باید غیرانتفاعی باشد و از حالت تجارتی بیرون شود. دانشگاه کاتب را نیز به نیت غیرانتفاعی بودن تأسیس کردیم، اما  عملی نشد و عزم ما را جهت تأسیس یک دانشگاه غیر انتفاعی راسختر ساخت. این بود که دانشگاه ابن سینا را تأسیس کردیم. این همکاریها و هماندیشی مان در مورد تحصیلات عالی باعث شده بود تا روابط نزدیکتری داشته باشیم. آقای فایض بعضی اوقات برای سخنرانی در دانشگاه افغان-امریکن از ما دعوت میکرد و گاهی در دانشگاه ابن سینا میآمد و در مجالس ما نیز شرکت میکرد.
دکتر فایض چگونه نوسازی نصاب تحصیلی میخواست؟
مرحوم دکتر فایض، طرفدار نوسازی به این معنا بود که سیستم درسی افغانستان بسیار قدیمی بود ولی متأسفانه هنوزهم در سطح آن تغییری که فایض میخواست به وجود بیاید، به وجود نیامده است. دکتر فایض منحیث وزیر تحصیلات عالی افغانستان از نوسازی سیستم درسی سخن میگفت، چون سیستم درسی کشور در زمان کمونیستها شرقی شده بود. شرقی، به این معنا که محیط دانشگاههای کشور شرقی از نوع جماهیر شوروی شده بود که با فضای اکادمیک و جهان باز چندان انس نداشت. اما دکتر فایض میخواست که فضای دانشگاههای افغانستان باید اکادمیک از نوع جهان باز و آزاد باشد.
اصلاحات، پیش نیاز این نوسازی بود که باید استادان خوب و بروز با یک کریکولم درسی جدید متناسب با نیازهای روز روی کار بیاید. اما اصلاح آوردن در دانشگاههای افغانستان کار راحتی نبوده و نیست. چون در سیستمهای اکادمیک همانطور که استقلال اکادمیک دارد باعث میشود که کادرهای دانشگاهی در ایجاد تغییرات و اصلاحات دست باز دارند، ولی آوردن اصلاحات از بیرون کار سخت و دشوار است.
آیا نوسازی را که فایض میخواست با امکانات آنروز افغانستان ممکن بود؟
تغییر کریکولم و اصلاحات گسترده در سطح تحصیلات عالی افغانستان، برنامههای دوامدار است که در مدت کم حاصل نمیشود. شماری از برنامههایی که آنروز یعنی هجده سال قبل آقای فایض مطرح میکرد، تازه در حال تطبیق شدن است. این نشان میدهد که اصلاحات مورد نظر فایض، هجده سال زمان برده است. بعضی از برنامههایی که آنزمان مطرح میشد ولی خواب و خیال به نظر میرسید، حالا جنبه عملی پیدا کرده است؛ هرچند به لحاظ کمبود ظرفیت این تغییرات به گونهی باید و شاید عملی نمیشود، اما با مرور زمان قابل تطبیق است.
آیا کارکردها و برنامههای آقای فایض در مورد تحصیلات عالی افغانستان، موفق بود؟
آقای فایض در بازسازی وزارت تحصیلات عالی موفق بود. زمانی که ایشان شروع به کار کرد، وزارت تحصیلات عالی و دانشگاههای افغانستان تقریباً به یک ویرانه تبدیل شده بود. فایض یک تحرک خاصی در سطح وزارت تحصیلات عالی و دانشگاههای افغانستان به وجود آورد. یکی از خدمات ارزندهی ایشان این است که در شکلگیری دانشگاه بامیان نقش خوبی داشت. تأسیس دانشگاه افغان-امریکن نیز یکی دیگر از خدمات ارزنده و ماندگار ایشان است که با سرمایه و امکانات امریکاییها ایجاد شد، اما آقای فایض با این کارش ایجاد دانشگاههای خصوصی در افغانستان را بنیاد نهاد. این یک فرصت بسیار خوب برای مردم افغانستان است که با امکانات و استانداردهای علمی  امریکا در کشور ما یک دانشگاه به وجود آمد و میتواند برای ظرفیتسازی و آموزش با کیفیت و به روز بسیار مفید باشد. او هم چنین یک حامی خوب برای نهادهای تحصیلی خصوصی بود و همیشه بر فعالیت و استقلال این دانشگاهها تأکید داشت که مؤسسات تحصیلات عالی خصوصی به جز رعایت معیارهای اکادمیک، دیگر تحت فشار دولت قرار نداشته باشند.
شما چه فکر میکنید، آیا مأموریت آقای فایض ناتمام ماند؟ و اینکه عدم بقای او در وزارت تحصیلات عالی یک بازی و معامله سیاسی بوده یا نه؟
در دورۀ دولت انتقالی، زمینهای وجود داشت که پس از تدویر پارلمان دیگر آن زمینه نبود. در دورۀ دولت انتقالی، براساس همان ائتلاف سیاسی غیررسمی که وجود داشت خود رئیس دولت میتوانست وزرای کابینهاش را تعیین کند، اما با تشکیل پارلمان این زمینه از بین رفت. آنزمان، وزرا از جناحهای مختلف سیاسی انتخاب میشدند ولی وزرایی که تکنوکرات محسوب میشد و از غرب آمده بودند امکان ماندن شان در کابینه سخت بود. آقای فایض نیز از این جمله افراد تکنوکرات بود و در میان جناحهای سیاسی چندان حامی قوی نداشت و تابعیت دوگانه امریکا را نیز داشت؛ بنابراین امکان رأی آوردن شان از پارلمان کار آسانی نبود. اینها عواملی بود که دکتر فایض کنار گذاشته شود.
و در آخر، اگر یک خاطرۀ تعریف کنید که در آن صحنه به یکی از ویژگیهای شخصیتی آقای فایض نیز پی برده باشید؟
اگرچند ما با آقای فایض، نشستها و همکاریهای زیادی داشتیم، به ویژه در ساختن اساسنامه و کارهای اتحادیه مؤسسات تحصیلات عالی خصوصی؛ اما خاطرهای را میگویم که به بزرگمَنِشی و جستجوگری و آمادگی روحی اش جهت شنیدن حرفهای تازه از هرکس  بر میگردد. زمانی که من عضو "کمیسیون مستقل نظارت بر تطبیق قانون اساسی" بودم، کمیسیون انتخابات، طرح تعدیل قانون انتخابات را فراهم کرده بود و این سند از طریق وزارت عدلیه به پارلمان آمده بود. چون من عضو کمیسیون نظارت بر تطبیق قانون اساسی بودم این قانون را خوانده بودم و نظریه کمیسیون نظارت بر تطبیق قانون اساسی را نیز در این زمینه نوشته بودم. به همین مناسبت، ما در دانشگاه ابن سینا یک نشست و سخنرانی را ترتیب داده بودیم تا در مورد طرح تعدیل قانون انتخابات بحث و سخنرانی شود. آقای فایض مهمان این برنامه بود. زمانی که من در مورد طرح تعدیل سخنرانی کردم، آقای فایض بسیار پسندید و گفت: «متن همین سخنرانی را در اختیارم قرار بده که نکات بسیار مهمی در سخنرانی تان مطرح شده و برای من تازگی داشت.» اینجا بود که به بزرگمَنِشی او پی بردم و اینکه او عادت داشت همیشه بشنود و به ویژه حرفهای جدید را گوش کند. شنیدن نظر و سخنان دیگران یک ویژگی بارز شخصیتی او بود که با دقت میشنید تا اگر سخن جدید و مورد پسندش بود، بگوید پسندیدم و در همان مورد نظرش را ابراز کند. در حالی که  سیاستمداران ما معمولا چندان علاقهای به گوش کردن ندارند. یعنی در مجلس مینشینند و گوینده مسأله را مطرح و تشریح میکند، اما در ختم سخن باز بر سخن و نظر خویش به گونهای  پافشاری میکنند که گویا پیش از وی هیچ سخنی گفته نشده است. این نشان میدهد که آنان  آمادگی برای شنیدن حرف دیگران ندارند؛ اما آقای فایض همواره نظر دیگران را میگرفت و سخنان شان را میشنید و از طرحها و سخنان پسندیده استقبال و در برنامههایش استفاده میکرد.