صاحب امتیاز: محمد رضا هویدا

مدیر مسوول: محمد هدایت

سر دبیر: حفیظ الله زکی

سه شنبه ۴ ثور ۱۴۰۳

دانلود صفحات امروز روزنامه: 1 2 3 4 5 6 7 8

پیامدهای عدم حضور دولت افغانستان در مذاکرات صلح

پیامدهای عدم حضور دولت افغانستان در مذاکرات صلح منبع: دیلی بیست / نویسنده: دیوید سامویل سیدنی / برگردان: خیرمحمد مقدسی

من در پانزدهم فبروری سال ۱۹۸۹ میلادی در کاخ سفید در اتاق وضعیت (Situation Room) مصروف کار بودم که جنرالان شوروی با عبور از مرز افغانستان، از این کشور خارج شدند و به مداخلهای شوروی در افغانستان نقطه پایان گذاشتند.
با آنکه 30 سال پیش همکاران و مقامات در اتاق وضعیت، خروج نیروهای شوروی از افغانستان را به هم دیگر تبریک گفتند و پیروزی مبارزات شان را که یک دهه طول کشیده بود جشن گرفتند، اما هرگز به این فکر نکرده بودند که موافقتنامههای ناقص و ناتمام صلح که به جنگ در افغانستان پایان داده بود، بار دیگر نیروی را به وجود بیاورد که فجایع و تهدیدهای دوامدار را در پی داشته باشد.
خروج نیروهای شوروی از افغانستان، آخرین مرحله مذاکرات صلح در اواخر دههی ۱۹۸۰ میلادی میان اتحاد جماهیر شوروی، ایالات متحده امریکا، پاکستان و مجاهدین افغانستان بود. اما در نتیجهای پافشاریهای مجاهدین و پاکستان، حکومت وقت افغانستان و نمایندگان اکثریت افغانها در آن مذاکرات صلح شامل نشدند. برای برقراری یک صلح واقعی و پایدار موضوعات کلیدی مانند؛ ایجاد یک نظام سیاسی باثبات، ایجاد اقتصاد کارا، اطمینان از عدالت اجتماعی و پاسخگویی در مذاکرات مورد بحث قرار نگرفته بود.
ما امروز شاهد استیم که صلح کاذب و ساختگی پس از خروج نیروهای نظامی شوروی از افغانستان نتوانست به  خشونت و جنگ در این کشور نقطه پایان بگذارد. بر عکس منجر به جنگ داخلی، ظهور رژیم طالبان، بد رفتاری علیه زنان، صدها هزار تلفات و میلیونها مهاجر شد که در نتیجه این نابسامانیها امروز افغانستانی باقی مانده است که از جنگ و خشونت رنج میبرد. نتیجهای آن صلح ناقص، برای کشورهای جهان نیز سنگین تمام شده که منجر به ظهور القاعده و شاخههای آن همچون داعش و بوکوحرام شد که از نیویورک تا اندونزی ویرانی و وحشت را رهبری میکند.
در ۲۵ فبروری تیم مذاکره کنندگان امریکایی به رهبری زلمی خلیلزاد آخرین دور از سلسله گفتوگوهای صلح با طالبان را به هدف پایاندادن به جنگ در افغانستان و یا حداقل پایاندادن نقش مستقیم ایالات متحده امریکا در جنگ این کشور، در قطر برگزار کرد. با پافشاری طالبان، دولت افغانستان و نمایندگان بیش از ۹۰ درصد افغانهایی که مخالف طالبان اند و از این گروه هراس دارند، در این گفتوگوها شامل نیستند. عدم حضور مردم و دولت افغانستان در گفتوگوهای صلح با طالبان این مذاکرات را به طور مرموزی مشابه به گفتوگوهای 30 سال قبل میکند که نتیجهای نداشت و ناکام ماند.
زلمی خلیلزاد که مشاور دیپلماتیک تیم ایالات متحده امریکا در گفتوگوهای صلح دههی ۱۹۸۰ میلادی بود، پس از یک دور گفتوگوهای صلح با طالبان، اعلام کرد که ایالات متحده و طالبان در مورد چارچوب خروج نیروهای نظامی امریکا و تعهد طالبان مبنی بر حمایت نکردن از گروههای تروریستی به توافق رسیده است.
خلیلزاد بیان داشته است که گفتوگوهای بینالافغانی و آتشبس نیز باید بخشی از توافق باشد. اما این اظهارات وی نمیتواند که شک بسیاری از مردم افغانستان را که در مورد آینده این کشور نگران اند برطرف کند؛ زیرا ایالات متحده امریکا این کشور را پس از خروج نیروهای نظامی شوروی تنها گذاشت که نتیجه آن ظهور و حاکمیت مستبد طالبان در این کشور بود. خروج نیروهای اتحاد جماهیر شوروی از افغانستان در سال ۱۹۸۹ میلادی منجر به صلح نشد و ترک افغانستان از سوی ایالات متحده امریکا در دهه ۱۹۹۰ میلادی ایالات متحده را امنتر نکرد. به همین شکل، امروز نیز یک صلح بد، صلحی که در آن مردم و دولت افغانستان شامل نباشد احتمالا نتیجهای جز فاجعه بیشتر در پی نخواهد داشت. بدون حضور حکومت افغانستان و بدون حضور صدای اکثریت افغانها در گفتوگوهای صلح، این گفتوگوها منجر به یک توافق صلح غیرمنصفانه، نامتوازن و ناپایدار خواهد شد و بار دیگر این کشور به کام هرج و مرج فرو خواهد رفت. در حال حاضر محیط افغانستان نسبت به دهه 1980 میلادی بیثباتتر و خطرناکتر است، در این صورت داعش یا القاعده با نیروی جدید و با تواناییهای بیشتر برای آسیبزدن به ایالات متحده امریکا ظهور خواهد کرد. برای پیشگیری و ممانعت از این اتفاقات ایالات متحده امریکا باید بیشتر از این اجازه ندهد که شرایط مذاکرات صلح را طالبان تعیین کند. دولت افغانستان، نمایندگان زنان، جوانان و اقلیتها باید در مذاکرات شامل باشد. اما ایالات متحده امریکا به یک گروه نامشروع و غیردولتی که فعالیت خود را از طریق قاچاق مواد مخدر و سایر کارهای غیرقانونی تأمین میکند و اکثر افغانها از این گروه هراس دارند اعتماد کرده است. براساس نظرسنجی اخیر بنیاد آسیا ۸۲ درصد از مردم افغانستان هیچ همفکری با طالبان ندارند و ۹۰ درصد آنها گفتهاند که از این گروه هراس دارند. رژیم سختگیرانه و عقبمانده طالبان قبل از سال ۲۰۰۱ میلادی، که تا به امروز در مناطق تحت کنترول این گروه ادامه دارد، هنوز هم در ذهن اکثر از مردم افغانستان باقی است. زمانی که طالبان با بی شرمی به مدت سه سال در مورد مرگ ملاعمر رهبر شان دروغ گفته بود، شماری از کسانی که از این گروه حمایت میکردند نیز اعتماد شان را نسبت به طالبان از دست دادهاند.
اگر مذاکره کنندگان ایالات متحده امریکا به مسیر فعلی خود در گفتوگو با طالبان ادامه بدهد نتیجه مؤثری از این مذاکرات نخواهد گرفت. عجله برای خارج شدن از افغانستان و ادعای یک پیروزی پوچ و میانخالی در برابر تروریستان موجب رنجهای بسیاری در آینده خواهد شد و پیامدهای خطرناکی را در پی خواهد داشت، و احتمالا دستآوردهای اجتماعی، دموکراسی و اقتصادی در طول 17 سال گذشته را در افغانستان از دست خواهیم داد.
ایالات متحده امریکا از خروج شتابزده خود از عراق، که منجر به ظهور داعش شد، درسهای زیادی آموخته است. اجرای تصمیمات از یک چشمانداز کوتاهمدت میتواند ما را مجبور به بازگشت برای جبران اشتباهات گذشته کند. مسیر فعلی مذاکرات دوحه با طالبان، خطرات امنیتی را برای ایالات متحده امریکا در دراز مدت تشدید میکند، که احتمالا پرهزینهتر از کار با مردم و دولت افغانستان برای ایجاد یک صلح پایدار خواهد بود.
ایالات متحده امریا در ۱۷ سال گذشته برای کمک به آموزش و توانمندسازی زنان افغانستان، کمک برای این کشور در مسیر رسیدن دموکراسی، ساخت و حفظ رسانههای مستقل و تلاش برای رونق اقتصادی سرمایهگذاری هنگفتی کرده است. عاقلانه نخواهد بود که ایالات متحده امریکا، افغانستان را در این مرحله حساس که به عنوان پشتیبان اصلی امنیت و ثبات در افغانستان دانسته میشود و به خصوص اگر شرایط خروج امریکا از این کشور زمینه بازگشت طالبان را به قدرت فراهم سازد، ترک کند.