صاحب امتیاز: محمد رضا هویدا

مدیر مسوول: محمد هدایت

سر دبیر: حفیظ الله زکی

جمعه ۱۰ حمل ۱۴۰۳

دانلود صفحات امروز روزنامه: 1 2 3 4 5 6 7 8

تنش‌های خاورمیانه و نقش آن در تداوم فعالیت‌های القاعده

تنش‌های خاورمیانه و نقش آن در تداوم فعالیت‌های القاعده منبع: فارین افیرز / نویسنده‌گان: دیوید گارتینستین روز و ورشا کودوایور / برگردان: خیرمحمد مقدسی

دونالد ترامپ در استراتژی دفاع ملی سال ۲۰۱۸ ایالات متحده اعلام کرد، تروریسم نه؛ بلکه رقابتهای استراتژیک بیندولتی یکی از چالشهای اصلی امنیت ملی ایالات متحده امریکا است. به نظر میرسد که القاعده، قدیمیترین گروه تروریستی جهان نیز اولویتهای مشابهی دارد. با وجود این که این گروه سند استراتژیکی را در این مورد ارائه نکرده است، اما فعالیتهای شاخههای وابسته به آن نشان میدهد که این گروه منازعه بین دولتها را در کوتاه مدت برای موفقیتش حیاتی میداند.
تمرکز القاعده به این موضوع تا حدی محصول شرایط است. در حال حاضر رقابت بیندولتی در خاورمیانه افزایش یافته است. در دوره ریاست جمهوری دونالد ترامپ درگیری بین ایالات متحده امریکا و ایران نسبت به هر زمانی داغتر شده است و همینطور رقابت بین ایران و عربستان سعودی و دولتهای حامی این دو کشور که همواره یکدیگر را تهدید میکنند، نیز افزایش یافته است. رقابت بین ایران و اسرائیل یکی دیگر از عواملی است که خطر درگیری در خاورمیانه را افزایش میدهد.
و ایران تنها مرکز منازعات بین دولتی منطقهای نیست. در ماه جون سال ۲۰۱۷ میلادی عربستان سعودی، بحرین و امارات متحده عربی روابط خود را با قطر قطع کردند. به  نظر میرسد، که این کشمکش محصول تنش طولانی مدت بین قطر و بلوک تحت رهبری عربستان سعودی بر سر حمایت دوحه از احزاب سیاسی اسلامگرا و گروههای شورشی در جریان بهارعربی و پس از آن است.
این رقابتها محرک جنگهای نیابتی از لیبیا گرفته تا سوریه و یمن شده، اوضاع سیاسی را در خاورمیانه آشفته کرده است و القاعده توانسته که از این وضعیت به نفع خود بهره برداری کند. اما تمرکز تازهی این گروه بر مناقشات بیندولتی بیشتر از فرصتطلبی است. سال هاست که گروه القاعده روابط استراتژیکاش را با شمار زیادی از بازیگران دولتی تقویت کرده است که برخی از آنها حتی از لحاظ ایدیولوژیک مخالف این گروه هستند. برای مدتی، به نظر میرسید که این استراتژی ممکن است با ظهور ایدیولوژی افراطیتر گروه داعش نتیجه معکوس داشته باشد. با این حال، گروه القاعده این پیشبینی را که گروه داعش شبکهی فراملیتی القاعده را از بین برده و وابستگان عمدهی آن را به گروه خود جذب میکند، نگذاشته است که به واقعیت مبدل شود. اکنون القاعده با تجربه و روابط تاریخیاش با قدرتهای منطقه، به دنبال سرمایهگذاری بالای هرجومرج ایجاد شده در خاورمیانه است.
از همان ابتدا، القاعده از تواناییاش برای بهرهگیری از منازعات بیندولتی آگاه بود. این گروه که در روزهای پایانی جنگ افغانستان و شوروی ایجاد شد، هرگز به صورت مستقیم از سوی دولتی حمایت نشده است. اما به صورت غیرمستقیم، از حمایت ایالات متحده و پاکستان برای مقابله با شوروی در افغانستان برخوردار بوده است. القاعده با شناسایی انگیزه و اهداف قهرمانانه ضد شوروی خود توانسته رشد کند، افراد استخدام کند و حامی مالی پیدا کند.  از دهه ۱۹۹۰ القاعده با ایران نیز روابطش را برقرار کرده که روابط شان معمولا پرتنش بوده است. پس از حملات 11 سپتمبر دهها نفر از اعضای القاعده به شمول پسران اسامه بنلادن حمزه و سعد، در ایران تحت بازداشت خانگی به سر میبردند. سیفالعدل، متخصص مواد منفجره که مدتها به عنوان رهبر بالقوه آیندهی القاعده دانسته میشد، نیز مدت زمان قابل توجهی را در ایران هم به عنوان پناهنده و هم به عنوان زندانی سپری کرده است. با در نظرداشت روابط ایران و القاعده این گروه نشان داده است که هم تمایل و هم توانایی کار با دولتهایی را دارد که از نظر ایدیولوژیکی، اعتقادی و استراتژیک با این گروه تفاوتهای جدی دارند.
تاریخ القاعده با سوریه نیز آموزنده است. در اوایل جنگ عراق، دولت بشار الاسد، رئیس جمهور سوریه، از گروههای شبه نظامی حمایت کرد تا مانع پیشرفت نیروهای ایالات متحده در عراق شده و نگذارد که ایالات متحده امریکا به سوی دمشق چشم بدوزد. گرچه سوریه ترجیح میداد که با شورشیان سابق بعث همکاری کند، اما حاضر به کمک با گروههای جهادی مانند القاعده نیز بود. به عنوان مثال، دونالد رامسفلد، وزیر دفاع آمریکا، در همان ابتدای مارچ 2003 خاطرنشان کرد که سوریه به تجهیزات نظامی اجازه عبور از مرز خود را به عراق داده است. همچنین، سوریه یک نقطه ترانزیتی مهم برای جنگجویان خارجی و پناهگاه امن برای عاملان کلیدی القاعده بود.
واشنگتن‌‌پست در سال ۲۰۰۵ گزارش داد که از همان آغاز جنگ، شورشیان از طریق سوریه وارد عراق میشدند. در سال ۲۰۰۸، وزارت خزانهداری ایالات متحده با یک فرمان اجرایی که تروریستها و حامیان مالی و مادی آنها را هدف قرار میداد، رهبر القاعده در عراق را به نام ابوغادیه تحریم کرد. به گزارش وزارت خزانهداری امریکا، غادیه همراه با حلقهی کوچکی از مأموران القاعده عراق شبکه‌‌ای را برای کنترل جریان پول، سلاح، تروریست و سایر منابع از طریق سوریه به عراق رهبری میکردند. پس از سال ۲۰۱۱ حمایت سوریه از این شورشیان به ضرر این کشور تمام شد چون آن شورشیان در جنگ داخلی سوریه علیه دولت بشارالاسد موضع گرفتند.
تمایل القاعده برای همکاری با دولتها برخلاف رویکردی است که گروه داعش از زمان جدایی این دو گروه در سال ۲۰۱۴، دنبال میکند. گروه داعش برخلاف القاعده تمایل دارد به هر دولتی که میتواند، حمله کند. به  عنوان مثال، شاخه خراسان گروه داعش در افغانستان، با سربریدن یک سرباز پاکستانی در جنوری ۲۰۱۵ تلاش کرد که خود را نسبت به طالبان متمایزتر نشان بدهد. هرچند گروه داعش توانست در سال ۲۰۱۴ و ۲۰۱۵ به سرعت رشد کند، اما استراتژی عملگرایانه القاعده در حال آشکار شدن است. القاعده شاخه یمنیاش را تحت عنوان القاعده در شبه جزیره عربستان، در سال ۲۰۰۹ ایجاد کرد و این گروه توانسته در نیم دههی گذشته که یمن درگیر جنگ داخلی است، از وضعیت پرآشوب این کشور بهره قابل توجهی به دست بیاورد. در ماه مارچ سال ۲۰۱۵ عربستان سعودی و متحدانش برای بیرون راندن حوثیها از این کشور مبارزه نظامی را به راه انداختند.
مزیتهای استراتژی القاعده در سوریه نیز دیده میشود. درحالی که گروه داعش تقریبا با هر بازیگر جنگ داخلی سوریه، از دولتهای عربی و رژیم اسد گرفته تا ایران، روسیه و ایالات متحده جنگید، اما هیأت تحریرالشام گروه وابسته به القاعده از رقابتهای بیندولتی پشتپرده منازعه بهره برداری کرد. گروههای وابسته به القاعده در سوریه از سوی قطر و ترکیه که از گروههای شورشی سنی علیه رژیم اسد و حامیان بینالمللی او پشتیبانی می‌‌کردند، کمک دریافت میکرد. در سالهای اخیر بین هیئت تحریرالشام و رهبری ارشد القاعده گسستگی به وجود آمده است که توانایی  نهایی القاعده را برای بهرهبرداری از جنگ سوریه در آینده زیر سوال میبرد. با وجود آنهم، جنگ سوریه نمونهای از مزیتهای مهم استراتژی عملگرایانه القاعده است.
به نظر میرسد که طبل جنگ بار دیگر در خاورمیانه به صدا درآمده است. اگر چه، جنگ داخلی سوریه در حال فروکش است؛ اما جنگ یمن وارد پنجمین سالش میشود. تنش بین ایالات متحده و ایران، با اقدامات پرخاشگرانه این کشور که به دنبال تغییرشکل نظم منطقهای است، به نقطه اوجش رسیده.
شواهد تاریخی اخیر نشان میدهد که تازهشدن مناقشات بیندولتی به توانمند شدن القاعده کمک خواهد کرد. اما موضع ایدیولوژیک سازشناپذیر گروه داعش توانایی این گروه را برای ایجاد رابطه و استفاده از حمایت دولتها محدود میکند. اما باید بدانیم که سرسختترین گروههای شبه نظامی در طول زمان نیز متحول میشوند. داعش ممکن است استراتژی فعلیاش را دنبال کند و خودش را به عنوان یگانه گروه جهادی نشان دهد که کمکهای دولتهای را که غیرقانونی میدانند، رد میکند. و یا هم با تقلید از گروه القاعده با نرمکردن موضعش به دنبال بازسازی قدرتش باشد.