صفحه نخست » افغانستان » چرا آمریکا به پاکستان اعتماد نمیتواند؟
چرا آمریکا به پاکستان اعتماد نمیتواند؟
منبع: نشنل انتریست / نویسنده: مایکل روبین / برگردان: خیرمحمد مقدسی
پاکستانی ها امیدواراست که با سفر اخیر عمران خان به کاخ سفید، روابط شان با ایالات متحده آمریکا بعد از سالها تنش بهبود یابد. در صحنه سیاست ایالات متحده آمریکا، رئیس جمهور دونالد ترامپ، یک شخصیت جنجالی و غیرقابل پیشبینی است که مخالفان سیاسیاش او را معمولا مقصر همهای درگیریها و تنشها در صحنه بینالملل میداند. با این حال، هنگامی که نوبت به پاکستان میرسد، مخالفان سیاسیاش نباید این کار را بکنند؛ زیرا مشکلات پاکستان در پاکستان ساخته میشود و هیچ کسی دیگر مسئول آن نیست.
کسانی که به دنبال تجدید روابط ایالات متحده و پاکستان هستند باید تاریخ را بدانند. پاکستان مدت کوتاهی پس از تأسیس آن در سال 1947 به یکی از متحدان ایالات متحده تبدیل شد، عمدتا به این دلیل که جواهرلعل نهرو اولین نخستوزیر هند، پیشنهاد همکاری با ایالات متحده آمریکا را رد کرد. در حالی که هند به اتحاد جماهیر شوروی نزدیک تر شد، پاکستان در محاسبات استراتژیک ایالات متحده رشد کرد. پاکستان، بین سالهای 1954 و 1965، بیش از یک میلیارد دالر از فروش اسلحه و کمکهای دفاعی آمریکا دریافت کرد که در آن زمان کمک عظیمی برای این کشور بود. همکاری بین دو کشور پس از حمله شوروی به افغانستان افزایش یافت. پاکستان پس از اسرائیل و مصر سومین کشوری بود که بیشترین کمکهای ایالات متحده آمریکا را دریافت میکرد.
ریشههای ضد آمریكایی در پاکستان
پاکستان علیرغم همکاری نزدیک با ایالات متحده، به شدت ضد آمریکایی شد. دلایل متعددی برای این امر وجود داشت: در سال 1955، پاکستان به سازمان پیمان مرکزی (CENTO ) پیوست؛ پیمانی که در دوران جنگ سرد با هدف مبارزه با شوروی و نفوذ مارکسیسم تشکیل شده بود. محمد ایوب خان، نخستین فرمانده کل قوای پاکستان و پس از کودتای موفقیتآمیز ارتش، دومین رئیس جمهور پاکستان، گفت که پاکستان "متحد ترین متحد آمریکا در آسیا" بوده است. زمانی که آتش جنگ بین پاکستان و هند در سال 1965 و پس از آن در سال 1971 فوران کرد، پاکستان از ایالات متحده آمریکا درخواست کمک کرد. واشنگتن به جای انتخاب بیطرفی به هر دو طرف کمک تسلیحاتی کرد. پاکستان این کار ایالات متحده آمریکا را به عنوان یک خیانت بزرگ تلقی میکرد. از آن زمان به بعد ریشههای ضد آمریکا در پاکستان پیدا شد.
بلند پروازیهای پاکستان برای دستیابی به صلاح هستهای به تنشها در منطقه کمک کرد. این کشور برنامه هستهای خود را در سال 1955 آغاز کرد و در برنامه "اتم برای صلح" دولت آیزنهاور اشتراک کرد. یک دهه بعد، پاکستان اولین راکتور هستهای خود را با کمک ایالات متحده آمریکا تأسیس کرد. رهبران پاکستان مدت زیادی تمایل خود را برای دستیابی به سلاحهای هستهای مخفی نگهداشته بود، تا این که در سال 1965 ذوالفقار علی بوتو به طور علنی اعلام کرد: «اگر هند بمب بسازد، ما چمن خواهیم خورد و زنده خواهیم ماند، حتی گرسنه هم میمانیم. اما یکی را برای خودمان خواهیم ساخت. ما هیچ جایگزینی نداریم. » اما ضیاءالحق به مقامات آمریکایی میگفت: «پاکستان نه به دنبال دستیابی به بمب اتمی است و نه آن را تولید میکند.» این تضاد در گفتار همچنین باعث شد که یک نسل از مقامات آمریکایی، مقامات پاکستانی را به عنوان اشخاص فریبکار و دو روی ببینند.
اما ریشههای دیدگاه ضد آمریكایی در پاکستان، زمانی بیشتر شد که رهبران نظامی و اطلاعاتی پاکستان پس از جدایی پاكستان شرقی(بنگلادیش) در سال 1971 تصمیم گرفت که ترویج افراط گرایی اسلامی را در جامعه پاکستان به عنوان یك قاعده برای جنگهای نیابتیاش در منطقه استفاده کند. به دلیل ترس پاکستان از ملیگرایی قومی (و به ویژه پشتون) بود، که تعداد مدرسههایی که بینادگرایی و افراط گرایی را تدریس میکرد، گسترش یافت.
پس از حملات تروریستی 11 سپتمبر 2001، ایالات متحده به شدت به پاکستان نیاز داشت. در 22 سپتمبر 2001، بوش از تحریمهای هستهای علیه پاکستان چشم پوشی کرد و این کشور را نزدیکترین متحد غیر ناتو اعلام کرد. پرویز مشرف، رئیس جمهور پیشین پاکستان، در مبارزه با تروریسم متعهد به همکاری با ایالات متحده آمریکا شده بود، اما حمایتهایش را از طالبان به گونه مخفی ادامه میداد. به عبارت ساده تر، از میان برداشتن طالبان، هدف پاکستان نبود، اما در بهترین حالت، نسبت به از میان برداشتن القاعده مشکوک بود. مشرف به چهار دلیل با ایالات متحده آمریکا همکاری داشت: امنیت، احیای اقتصادی، امنیت هستهای و موشکی و امیدواری برای حمایت ایالات متحده از پاکستان در مسأله کشمیر.
بازی دو طرفه پاکستان در مورد تروریسم برای ایالات متحده آمریکا در جنوب آسیا مرگبار بوده است. اداره کنترل داراییهای خارجی (OFAC ) وزارت خزانه داری ایالات متحده اعلام کرده است که 143 فرد یا سازمان وابسته به پاکستان مرتکب فعالیتهای تروریستی شده اند. در نتیجهای حملات طالبان، که گفته میشود مخفیگاه شان در پاکستان است، نزدیک به دو هزار نظامی آمریکایی در افغانستان جان خود را از دست داده اند. این تنها دلیلی است که پاکستان را نمیتوان بخشید. همچنین کنگره و کاخ سفید نباید کاری کند که جنگ نیابتی پاکستان، در هند و افغانستان ادامه یابد.
گروه طالبان که حمله بر مرکز امنیت ملی در میدان وردک را به عهده گرفته بود، سال هاست که در پاکستان پناهگاه های امن دارد. در 22 جنوری 2019، سال جاری طالبان بر یکی از مراکز امنیتی نظامیان افغان در ولایت میدان وردک حمله کردند که در آن حمله بیش از 120 نفر را کشتند. در ماه فبروری سال 2019، یک عضو گروه تروریستی جیشالمحمد نیز که در مرزهای پاکستان فعالیت دارد به یک کاروان پولیس در پولوامای هند در کشمیر حمله کرد و 40 نفر را کشت. در سه سال گذشته، دست کم هفت حمله عمده به اهداف هند توسط تروریستهای وابسته به گروههای در پاکستان انجام شده است. مطمئنا مقامات پاکستانی بارها و بارها وعده داده اند که تروریستها را هدف حمله قرار میدهند، اما نشانهها واضح است که آنها دروغ میگویند.
نزدیکی پاکستان به چین و نقش آن در سیاست ضد آمریکایی
همانطور که ایالات متحده آمریکا آماده میشود تا نیروهای نظامیاش را از افغانستان خارج کند، ترامپ و متحدانش ممکن است بر این باور باشند که اکنون زمان برای بازنگری و آغاز روابط با پاکستان است. آنها در اشتباه هستند. پاکستان تحت مدیریت عمران خان، حرکت خود را برای تبدیل شدن به ابزار سیاستهای استراتژیک چینی ادامه داده است. بنابراین، حتی اگر عمران خان بخواهد یک دوره مستقل را ترسیم کند، برای او چنین کاری غیرممکن خواهد بود. با این حال، بندر گوادر که در جنوب ایالت بلوچستان پاکستان قرار دارد، که سرمایهگذاران چینی نیز در تأسیسات آن سرمایهگذاری کردهاند؛ روابط نزدیک این دو کشور را نشان میدهد.
شاید عمران خان احساس می کند که چارهای جز انتخاب چین ندارد. این ضعف او و پاکستان را نشان میدهد. اما او در مورد اینکه آیا عناصر ضد آمریکایی را تشویق کند یا این که از افزایش آن جلوگیر کند این انتخاب را داشت. با وجودی این که پاکستان میلیاردها دالر از کمکهای ایالات متحده آمریکا دریافت میکند. اما هنوز هم در پاکستان از ایالات متحده آمریکا یک تصویر منفی و ضد اسلامی به نمایش گذاشته شده است. حملات اخیر در افغانستان توسط گروههای که در پاکستان پناهگاه های امن دارند، نشان میدهد که اسلام آباد نه تنها در لفظ؛ بلکه در عمل نیز منافع آمریکا را به خطر میاندازد.
