صاحب امتیاز: محمد رضا هویدا

مدیر مسوول: محمد هدایت

سر دبیر: حفیظ الله زکی

پنجشنبه ۶ ثور ۱۴۰۳

دانلود صفحات امروز روزنامه: 1 2 3 4 5 6 7 8

اندیشه های طالبانی؛ سربازان نامریی که مانع حضور زنان در جامعه می‌شوند

اندیشه های طالبانی؛ سربازان نامریی که مانع حضور زنان در جامعه می‌شوند

علي رضا احمدي

بعد از سقوط رژيم طالبان در 2001 و آمدن نيروهاي بيش از 40 کشور به افغانستان، روزنههاي اميد براي مردم افغانستان باز شد؛ دختراني که نميتوانستند به مکتب بروند، وارد مکتب شدند و زنان تحصيل کرده اميدشان براي شغليابي بيشتر شد.
اما اکنون با گذشت نزديک به دو دهه از شکست رژيم طالبان و اينکه عملا اين گروه در کمتر نقطهاي از کشور حضور فيزيکي دارد ظاهرا انديشههاي طالباني همچنان مستحکم و بر رفتار مردم نيز تاثيرگذارتر از قبل است.
شماري از ولايتهاي کشور که حتي در زمان اوج قدرت گروه طالبان، شاهد حضور اين گروه نبودند اما اکنون باشندگان آن، تحت تاثير انديشههاي طالبان قرار دارند و زنان در اين مناطق نميتوانند آزادانه کار و فعاليت کنند.
پنجشير در مرکز افغانستان و در شمال پايتخت يکي از ولايتهاي امن کشور است؛ اما انديشههاي تندروانه باعث محدود شدن فعاليتهاي زنان در اين ولايت شده است.
مسئولان رسانهها و فعالان خبرنگاري ميگويند که در اين ولايت امن، تنها سه بانو کار خبرنگاري ميکنند که تحت فشارهاي رواني نيز قرار دارند.
ليدا اقدس خبرنگار راديو خراسان در ولايت پنجشير ميگويد به دليل اينکه ولايت پنجشير يک ولايت امن است، توقع ميرود که تعداد زيادي خبرنگار زن در اين ولايت فعاليت کند اما اين گونه نيست.
خانم اقدس گفت که دو خبرنگار زن به شکل قراردادي در تلويزيون ملي کار ميکنند و خودش در راديو خراسان؛ ديگر خبرنگاري زن در اين ولايت که عملا کار کند، وجود ندارد.
او افزود که محدوديت اجتماعي که علما در جامعه وضع کرده، باعث شده که حضور زنان در اجتماع به خصوص رسانهها کمرنگ باشد. از سوي ديگر افکار عمومي خبرنگار زن را نميخواهد بشناسد و يا اينکه نشناختهاند.
يکي ديگر از خبرنگاران زن که در يک ولايت امن کشور مشغول کار خبرنگاري است بدون ذکر نامش گفت که نگاه جامعه به کار زنان به خصوص کار خبرنگاري «بسيار بد» است.
او افزود که حدود سه سال است که با نام «مستعار» در يک راديوي محلي کار ميکنم بدون اينکه کسي بداند. اين خبرنگار زن تاکيد که اگر مردم بدانند نگاه منفي به من پيدا ميکنند.
اين محدوديتهاي نانوشته در حالي در جامعه تطبيق ميشود که سالانه هزاران دختر از دانشگاههاي کشور به اميد کسب شغل فارغالتحصيل ميشوند اما سرانجام نگاه جامعه، آرزوهاي آنان را ناديده ميگيرد و تنها شمار محدودي ميتوانند در رشتهاي که تحصيل کردهاند، کار کنند.
بر اساس گزارشهاي حاميان رسانهها و خبرنگاران زن، شمار زنان خبرنگار در کشور به دليل ناامني، تهديد و فشارهاي جامعه و خانوادهها کاهش يافته است.
در اين گزارشها آمده است که خبرنگاران زن در ولايت‌‌هاي کابل، مزار شريف و هرات کار ميکنند. اما در ولايتهاي ديگر قابل ملاحظه نيست و در برخي از ولايتها مانند نورستان، پکتيکا، زابل و ارزگان هيچ خبرنگار زن فعال نيست.
آمارهاي نهادهاي حامي رسانه و خبرنگاران نشان ميدهد که حدود 1600 خبرنگار زن در رسانههاي کشور فعاليت ميکنند که اکثر اين افراد در شهرهاي بزرگ است.
سرور دانش معاون رئيس جمهور چندي پيش در نشست «خبرنگاران زن؛ فرصتها و چالشها» ضمن ابراز نگراني از وضعيت خبرنگاران زن در کشور گفته بود که طبق گزارشها از سال 2001 تا 2019 در ضمن 102 خبرنگار و کارمند رسانهاي که در افغانستان جان باختهاند، 11 تن آنان از قشر زنان هستند.
دانش افزود که نه تنها خبرنگاران زن در محيط کار نيز مورد اذيت و آزار قرار ميگيرند بلکه از نگاه حقوق کار و کارکنان، از جهت مزد و معاش و امتيازات ديگر نيز مورد تبعيض قرار ميگيرند.
مدرسههاي ديني؛ نمايندگان طالبان
کارشناسان به اين باور هستند که مدارس ديني به دليل نبود نظارت دولتي و يا نظارت ضعيف از نحوه آموزش آنان، اين مدارس به آموزش و ترويج افکار طالباني ادامه روي آورده اند.
احمد ضياء رفعت استاد دانشگاه کابل گفت؛ درست است که طالبان در بعضي از ولايتها و مناطق حضور فيزيکي ندارند اما مرکزهاي آموزشي ديني آزادانه فعاليت ميکنند که از خلاي نظارتي سازمانهاي دولتي، مسئولان مدارس سوءاستفاده ميکنند و به ترويج افکار تندروانه ميپردازند.
آقاي رفعت افزود، در مناطقي که طالبان حضور فيزيکي دارند، شهروندان مجبور هستند اما در مناطقي که حضور نظامي ندارند، مدرسههاي ديني و نحوه آموزشهاي آنها سبب گسترش تفکر طالباني در جامعه ميشود.
او علاوه کرد، در چنين مناطقي گسترش تفکر طالباني شايد از طرف مدرسههاي ديني، به مقايس نفوس همان منطقه گسترده نباشد، اما در حدي ميتواند باشد که اگر تعداد اندکي را تحت تاثير قرار دهد، اين تعداد اندک به سبب خشونت ميتوانند در افکار عمومي بيم ايجاد کنند.
به باور آقاي رفعت، افکار عمومي تشويش دارند که اگر در برابر خواستهاي افراد تربيت شده در مدرسههاي ديني که انديشههاي افراطي دارند، قرار بگيرند يا واکنش نشان دهند با خشونت اين گروه روبرو ميشوند؛ با اين حال اين افراد بايد يا سکوت کنند يا اينکه با تفکر طالباني همراه نشان دهند.
اين استاد دانشگاه کابل گفت که ابزار خشونت اصليترين ابزار اکثر مدرسههاي ديني، در بين شهروند است، يعني اکثر مدرسههاي ديني به جاي توسل به بحث و مناقشه و گفتمان علمي، در مورد مسالههاي اساسي ديني به خشونت متوسل ميشوند و زماني که شهروندان خود را بيدفاع يافتند، بايد سکوت کنند.
او افزود، سکوت شهروندان اين «توهم» را نزد شماري از مدرسههاي ديني ايجاد ميکند که گويا تفکر افراطيشان از پذيريش عامه بهرهور است. به اين ترتيب آنان بيشتر تشويق ميشوند و با اين توهم پيش ميروند.
آقاي رفعت علاوه کرد، اگر شمشير خشونت بر سر شهروندان نباشد، شهروندان واکنشهاي جديي در برابر اين رفتارهاي خشونتزا نشان ميدهند.
اخيرا يک ملاامام در ولايت هرات با نصب بنرهايي در سطح شهر، جنجالهايي در کشور خلق کرد.
او بعد از اين جنجالهاي يک نشست خبري داير کرد اما مانع حضور زنان خبرنگار در نشست خبري شد.
اين ملاامام گفت: «من نميخواهم خواهران ملعبه قرار بگيرند. زنان جايگاه، ارزش و منزلت دارند. اگر اسلام ميگويد زنان در خانه خود بنشينند، اين تحقير نيست. اين عزت زن است. وقتي نفقه را مرد ميدهد عزت زن است. وقتي ميگويد با حجاب بيرون برو عزت زن است... ما گفتيم خواهران نيايند و تشريف نياورند... همو کارها را که مختصشان است و دين تعيين کرده انجام دهند.»
آقاي رفعت بر اين باور است که اگر حکومت، مدرسههاي ديني خارج از قلمرو حضور فيزيکي طالبان را در کنترول خود قرار دهد و بر نصاب آموزشي، منبع درآمد و نحوه فعاليتشان نظارت کند و از تهديدهاي امنيتي که از سوي اين مدرسههاي ديني که با مخالفان خود ايجاد ميکند، جلوگيري کند، در آن صورت ريشههاي افراطيت دست‏کم در منطقههاي زير نفوذ دولت يا به کلي ميخشکيد يا در حد چشمگيري افراطيت کاهش پيدا ميکرد.
اين استاد دانشگاه کابل پيشنهاد ميکند که دولت در برابر افراطيت نبايد از گزينه نظاميگري استفاده کند بلکه ميتواند با وضع راهبرد فرهنگي که با روشهاي علمي، فرهنگي و ورزشي ميشود، شهروندان را به مصرف هنر، علم و ورزش تشويق کند. در کنار اينها دولت بايد ميان سازمان فرهنگي دولتي و غير دولتي رابطه ايجاد کند اين تعامل نتيجه اثرگذاري آن چند برابر ميشود.
او همچنين افزود که وزارت معارف بايد نصاب آموزشي مدرسههاي ديني را بازبيني کند، درآمد آنها را نظارت کند، که از کجا آب ميخورد و نحوه فعاليت آنان را نيز نظارت کنند. در کنار اينها وزارت حج و اوقاف نيز بايد خطبه ها و سخنراني هاي ملاامامان نظارت داشته باشند.
آقاي رفعت گفت که اکثر اين ملاامامان با ضعف دانش مواجه هستند و غير مسئولانه موعظههاي ميکنند که به ضرر جامعه است. از سوي ديگر شماري از مدرسههاي ديني نکتههايي را به ذهن کودکان و نوجوانان القا ميکنند که اين افراد را به سمت خشونت سوق ميدهد. بدون استثنا در تمامي مدرسههاي ديني گفته ميشود که نبايد موي زنان ديده شود، نبايد زنان در محيطهاي مردانه کار کنند، جهاد در راه خدا فرض است. اين نکتهها براي بستر سازي افراطيت کافي است.
اين استاد دانشگاه کابل بر اين باور است که اگر حکومت ميخواهد فرصت کار را براي زنان مهيا کند، بايد با بسترهاي افراط گرايي مبارزه کند و اجازه ندهد که نگاه جامعه به زنان برداشت سختگيرانه از دين باشد.
حکومت و جامعه جهاني با حمايت نهادهاي مدني طي نزديک به دو دهه گذشته، فرصتها و نشستهاي فراواني را به منظور آگاهي و حقوق زنان داير کرده است، اما نتيجهاي چنداني نداشته است؛ حضور کمرنگ زنان در عرصه خبرنگاري و رسانه يکي از اينهاست.