صاحب امتیاز: محمد رضا هویدا

مدیر مسوول: محمد هدایت

سر دبیر: حفیظ الله زکی

یکشنبه ۳۰ ثور ۱۴۰۳

دانلود صفحات امروز روزنامه: 1 2 3 4 5 6 7 8

برابری جنسیتی؛ حق‌خواهی یا پروژه‌گیری؟

برابری جنسیتی؛  حق‌خواهی یا پروژه‌گیری؟

زهرا سروری:
از سال 2001 میلادی به این سو، زنان زیادی در نقاط مختلف کشور به خصوص کلانشهرها اقدام به دادخواهی برای حقوق زنان و برابری جنسیتی کردهاند هر چند گامهایی برداشته شده ولی با اما و اگرهای فراوانی مواجه بوده است.
ضیا نیکزاد، کارشناس ارشد جامعه شناسی در مورد فعالیت نهادهای حقوق زنان میگوید که «اکثر فیمینستهای جهان سوم پروژهای هستند، فیمینستهای جهان سوم با تلاشهایشان به حقشان نرسیدهاند و با زحمات خودشان به این جایگاه دست پیدا کرده‌‌اند، بلکه نهادهای خارجی و اینجوها و حمایت‌‌های بینالمللی آنها را به یک جایگاه رساندهاند.»
آقای نیکزاد به روزنامه «افغانستانما» گفت که اندیشه فیمینسم در جهان اول و جهان سوم زیاد تفاوت ندارد اما، فیمنستهای جهان اول و جهان سوم تفاوت زیادی با هم دارند.  او افزود، فیمنستهای جهان اول بیشتر تلاش کردهاند و زحمت کشیدهاند در اثر جنبشها و تظاهرات، تلاش های پیدرپی، درس خواندن یک جنبش واقعی  شکل دادهاند و فعلا تغییرات بزرگی را در زندگی زنان به وجود آوردهاند هرچند فعلا ما گفته نمیتوانیم در سطح جهان زنان از حقوق برابر با مردان برخوردار هستند.
او ادامه داد، اما در جهان سوم متاسفانه این فیمنستهایی که شکل گرفته است اکثر اینها پروژهای هستند اینها بر اثر تلاش و زحمت خودشان به یک مقام و جایگاه نرسیدهاند، بلکه نهادهای خارجی، اینجوها و حمایتهای بینالمللی آنها را به یک جایگاه رسانده است.
آقای نیکزاد افزود، فیمنست های جهان سوم زنانی هستند که بدون تلاش و زحمت به مقام و جایگاه دست یافته است، پس به همین دلیل ما گفته می توانیم که فیمینست های جهان سوم فیمینست های بیبنیاد هستند. آنان با تجربه و زحمات خود یک جنبش را شکل ندادهاند بلکه کس دیگر آمده و یک مقام را به شکل خیرات به اینها داده است.
فریحه ایثار، کنشگر حقوق بشر و مسایل اجتماعی در این مورد گفت: «چرا چنین سوال مطرح است؟ پاسخ به این پرسش نه تنها که مهم  است بلکه تعیین کننده نحوه عملکرد و رویکرد زنان در افغانستان در دو دههی اخیر است.»
خانم ایثار گفت: «تجربه و فاکتهای عینی و مصداقهای عملی نشان میدهد که متاسفانه برنامهها و فعالیتهای که در این دو دههی اخیر از سوی زنان برای تغییر وضعیت موجود راه انداخته شده است بدون شک که محدود و منوط و این چند پروژِهی بوده  از دید ما نه تنها که موثریت آنچنانی نداشته بلکه چالشزا هم بوده مشکلات و قربانی هم در پی داشته است که زنان باید میپرداختند.»
او افزود» «از دید من پروژهای بودن یا انجویزم در این 20 سال اخیر که ما به تجربه کردیم از دو رویکرد قابل نقد است، نیاز است که دوباره مورد بازبینی قرار بگیرد حداقل برای برنامهها و فعالیتهای که ما از آغاز سال 1400 که سال جاری است به بعد درس گرفته رویکرد و برنامههای خود را به نحوی تغییر داده و با یک رویکرد متفاوت استراتیژی و برنامههای سنجیده شده و آسیبشناسانه و از ابعاد متفاوت وهمه جانبه باید تنظیم شود بعد تطبیق شود.
خانم ایثار گفت: «دو رویکرد ذکر شده قابل نقد است: مساله اول اینکه آنچه را که ما تجربه کردیم این را بیان می کند که در 20 سال گذشته دید پروژهای و محدود و خلاصه ساختن کار و مبارزات زنان و تقلیل دادن کار و مبارزات زنان در حد یک پروژه، بسیار تاثیرات منفی خود را داشته  است. دید پروژهای و یاهم فرهنگ اینجویزم در افغانستان یک دید بالا به پایین است که نسبت به مسایل زنان دیده میشود تا اینکه از بطن واقعیتهای عینی جامعه برخاسته باشد.
او اضافه کرد، مساله دوم اینکه زمانی که ما میگوییم که برنامهها نسبت به نیازها، اطلاعات بومی، برنامهها بر اساس نیازهای واقعی جامعه که در بطن جامعه وجود دارد در نظر گرفته نمی شود، برنامه تنظیم میشود و پروژهی در نظر گرفته میشود آنهم توسط کسانیکه اصلا آگاهی کاملی از واقعیتهای عینی از جامعهی افغانستان ندارند.
خانم ایثار ادامه داد، درست است که یک تعداد به این باور هستند که برنامههای را که تا فعلا گرفتهاند موثریت خود را داشته؛ موثریت نسبی و بسیار ناچیز خود را داشته است؛ اما چالش را که ایجاد کرده فکر می کنم بزرگتر از تاثیرات مثبتاش بوده است.
او همچنان گفت: «هر قدر که این برنامه ها تنظیم میشود به اساس واقعیت های جامعه نیست محدود است و پروژهای است فقط برای چند نفر که سودی از این میبرد، میتواند مفید تمام شود، چالش اصلی را حل نمیکند سنتهای اصلی که سبب ترویج این فرهنگ شده است او را از بین نمیبرد بنا دید پروژهای نسبت به مساله زنان داشتن فقط به سود یک گروه و یک حلقه مشخص تمام میشود که در حقیقت آنها مافیای پروژه و پول هستند و از طریق همین پول و پروژه توانستند ساختمان های بسیار لوکس داشته باشند، به سمت بسیار خوب دولتی برسند با استفاده از پول پروژه به شهرت مقام رسیده اند.» این خود سبب نتایج منفی زیادی شده است «نتیجهی را  زنی که در دورترین نقطه افغانستان قرار دارد و مشکلی را حل کرده باشد و صدایی برای بی صدایی آنها شده باشد نتوانسته است انجام بدهد.»
تضاد اسلام با فیمینسم
ضیا نیکزاد، جامعهشناس در مورد رابطه اسلام و فیمنیسم نیز گفت که اساسا فیمینسم با اسلام در تضاد است؛ اصلا امکان ندارد ما هم فیمینسم را قبول داشته باشیم هم اسلام را، چون در بسیاری مورد حرفهای که اسلام میگوید در تضاد با فیمینسم است و حرفهای که فیمینسم میگوید در تضاد با اسلام.
فیمینسم به اندیشه و مکتبی گفته میشود که طرفداران آن خواهان برابری حقوق زن و مرد در تمام عرصههای اجتماعی، سیاسی و فرهنگی باشند.
به باور ادیان زنان موجودات درجه دوم هستند مثلا در مسیحیت میگوید زنان از قبرغه چپ مردان آفریده شده است یعنی زنان کج هستند و اینها قابلیت راست شدن را ندارد و اینها در صورتی راه میروند و حرکت میکنند که با شلاق و زور با اینها برخورد کرد. در یهودیت نیز هر صبح چنین دعا میکنند که خدایا شکر که ما را مرد آفریدی نه زن. بسیاری از مسلمانان و متفکرین اسلامی نیز بر این باورهستند که زنان موجودات ناقصالعقل و ناقصالایمان هستند.
آقای نیکزاد همچنان افزود، به لحاظ معرفتی یا به لحاظ اساسات ما می توانیم به تمام ادیان نگاه کنیم مشکلات بسیار جدی در مورد دیدگاه زنان وجود دارد که در این مورد اگر زنان تلاش کنند باید اساسات معرفت و اساسات شکلدهی باور و نظر که در مورد زنان است را تغییر دهند. او ادامه داد، زنان اگر بیایند از این که چرا یک مرد میتواند چهار همسر بگیرد و چرا دو زن در وقت شهادت به اندازه یک مرد حساب میشود اینها فریاد است و مشکل را از ریشه و اساس حل نمیکند زنان باید روی اساسات و روی معرفت شناسی تمرکز کنند تا این مشکلات از ریشه و اساس حل شود.
نیکزاد با اشاره به برخی از متون دینی گفت: زنان باید بیاید روی این تلاش کند که چگونه میتواند این باورها را از بین ببرد چگونه میتوانند این باورها را از اساس نقد کند. وقتی این باورها از اساس از بین برود، زنان به خودی خود جایگاه مساوی با مردان میتوانند داشته باشد؛ پس باید از ریشه این مشکل حل شود و زنان باید به صورت درست مبارزه کنند و فقط روی قسمت کوچکی از این تمرکز نکند که مردان حق گرفتن چهارهمسر را ندارد باید تمرکز روی اساس این مشکلات صورت بگیرد.
پروژههای ناکارا
فعالان حقوق در زن در کنار اینکه نگاه پروژهای به فعالیت شماری از فیمنیستهای کشور را نکوهش میکنند، میگویند که اکثر پروژههای تطبیق شده، ناکام بوده است.
بنفشه احمدی، روزنامهنگار و فعال حقوق زن میگوید: پولهای هنگفتی را به خاطر بلندبردن ظرفیت زنان و آگاهی زنان از سازمانهای بینالمللی گرفته شد اما هیچ وقت ما کارآیی و دستاوردی از این پروژه‌‎ها نداشتیم.
خانم احمدی افزود، اکثر فعالان حقوق زن، بعد از گرفتن پروژه، کارزاری را در دنیای مجازی راه میاندازند و طی یک برنامهی دو روزه میگویند زنان نتوانسته اند به حق و حقوق خود دست پیدا کنند.
او بر این باور است که تا هنوز درک درست از برابری جنسیتی در کشور وجود ندارد. افرادی زیادی هستند که خواهان برابری جنسیتی هستند؛ اما باید گفت که تا آگاهیها همگانی (مرد و زن) بالا نرود، نمیتوانیم به یک نتیجه کلی و یک نتیجه مطلوب دست پیدا کنیم.
گفتنی است که برخلاف میلیونها دالری که در نقاط مختلف کشور در قسمت برابر جنسیتی مصرف شده است، اما هر ساله صدها مورد خشونت علیه زنان در کشور ثبت میشود. آماری که سالانه روبه افزایش است.
شماری از کارشناسان نیز بر این باور هستند که نگاه مساویانه زنان باعث میشود که مردان در برابر آنان موضعگیری کنند و میزان خشونتها علیه زنان افزایش یابد.