صاحب امتیاز: محمد رضا هویدا

مدیر مسوول: محمد هدایت

سر دبیر: حفیظ الله زکی

جمعه ۱۴ ثور ۱۴۰۳

دانلود صفحات امروز روزنامه: 1 2 3 4 5 6 7 8

حمله تروریستی بر مکتب سیدالشهدا؛ زخمیانی که دیده نمی‌شوند

حمله تروریستی  بر مکتب سیدالشهدا؛  زخمیانی که دیده نمی‌شوند علیرضا احمدی:

از میان ساختمانهای مخروبه که نتیجه جنگهای چهار دهه پیش است عبور کردم و به بخش روانی شفاخانه علی آباد رسیدم. در میان ساختمانهای نیمه مخروبه، انسانی سالم اما با روانی زخمی را ملاقات کردم.
عاطفه شاگردم صنف یازدهم مکتب سیدالشهدا است؛ او هنگامی که میخواست از مکتب خارج شود یک موتر مملو از مواد انفجاری در بیرون مکتب، شاگردان دختر را هدف قرار داد. آمارهای رسمی 86 کشته و 156 زخمی را اعلام کرد اما گزارشهای تایید ناشده 113 کشته و بیش از 200 زخمی را میرساند. عاطفه زخمی نشد اما زخمی برداشته که اکنون نزدیک به سه هفته است که در شفاخانه‌‌های مختلف شهر کابل بستر است.
در میان شاگردان همانند عاطفه هم هستند که ظاهری سالم دارند اما روانشان زخمی هستند. زخمهایی که دیده نمیشود اما تنهایی را رنج میدهند.
مادر عاطفه میگوید که دو شب بعد از رویداد وضع بدی نداشت، اما شب سوم به یکباره حالتش دگرگون شد و از هوش رفت، تلاشها و طبابت سنتی ما نتیجهای نداد. تک و تنها در پی نجات دخترم برآمدم. سرکها و کوچههای کوه چهلدختران خالی از عابر و مددرسان.
کابل که شب میشود، سکوت و تاریکی حاکم شهر میشود، به غیر از سگهای ولگرد و دزدان به ندرت زنده جانی دیگر در کوچه و پس کوچههای شهر هست. این بار مادر عاطفه نیز مجبور شده بود که به این جمع اضافه شود تا مانع از دست رفتن دخترش شود.
او گفت که رانندگان به دلیل اینکه شب بود و ترس از دزدان داشتند حاضر نبودند که به کوههای چهلدختران بروند؛ با التماس و کرایهای گزاف، یکی حاضر شد.
عاطفه را با کمک خواهران و برادران کوچکتر به موتر رساندند و به یکی از شفاخانهها خصوصی کابل بردند. چند پیچکاری مُسکن و تابلیت حال عاطفه را کمی بهتر کرد. هر لحظه حضور عاطفه در شفاخانه، عددی به جیب شفاخانه میریخت.
شب از نیمههایش گذشته بود و خانوادهای که صورتشان را با سیلی سرخ نگه میدارند، مجبور است، هزینههای سرسامآور شفاخانهی خصوصی را بپردازند تا مرخص شوند.
پدر عاطفه حدود سه ماه پیش، برای امرار معاش و پیدا کردن لقمه نانی، قاچاقی به ایران رفت. هنوز جای پایی برای کار پیدا نکرده بود تا پولهای قاچاقبر را بدهد که حمله تروریستی مکتب سیدالشهدا به وقوع پیوست. او در ایران زیر قرضداری و همسرش در کابل زیر رنج.
عاطفه بعد از رویداد تروریستی تاکنون، در چهار شفاخانه خصوصی و دو شفاخانه دولتی کابل بستر بوده است. من او را در شفاخانه روانیهای علیآباد دیدم. بیحال و بیرمق روی تختی افتاده بود و مادری با حدود 45 تا 50 سال سن در کنارش زانوی غم بغل گرفته بود.
مادر عاطفه شکایتهای فراوانی داشت. از بیکسی گرفته تا بیپولی. او وقتی از رنجهایش میگفت، احساس فرسودگی میکردم. میگفت که باید دغدغه پول دوا و درمان را داشته باشم، شب تا صبح بیدار باشم، شب دنبال موتر باشم، به فرزندان داخل خانه فکر کنم. گلویش را بغض گرفت، اشک در چشمانش حلقه زد و با صدایی گرفته گفت: «کاش پدرش هم میبود که حداقل این رنج را دو نفری میکشیدیم.»
مادر عاطفه میگوید که شفاخانههای دولتی توجه چندانی به وضعیت دخترم ندارند. وقتی یک آرام بخش تزریق میکنند، میگویند که حالا مرخص هستید، بروید.
هفته پیش عاطفه در شفاخانه صحت روانی سه راهی علاوالدین بستری بوده، وقتی با تزریق آرامتر میشود از شفاخانه مرخص میشود اما شب در خانه دوباره کابوس میبیند و فریاد میزند: «انتحاری داخل مکتب آمد» و حالش بد میشود. نیمه شب 2 هزار افغانی موتری را دربست میگیرد و عاطفه را به شفاخانه روانیها در علیآباد میآورد. شفاخانه علیآباد نیز میگوید که کسانی روانزخم داشته باشند را بستری نمیکند.
محمدجمعه شیخزاده، موسس مرکز مشاوره نسیم رحمت، میگوید که شاگردان مکتب سیدالشهدا را مشوره روانی میدهد، میگوید که دهها شاگرد دچار اختلالات شدید روانی شدهاند و امکان درمان آنان با گفتار درمانی کمتر است.
آقای شیخزاده گفت که برخی از شاگردان مکتب سیدالشهدا ضربههای سنگین روحی دیدهاند و شوک در حد بسیار بالا است و نیاز جدی به مراقبتها دارند.
او که تاکنون برای درمان این گونه افراد تلاش میکند، میگوید تاکنون نتوانستیم نتیجه محسوسی بگیریم و ظاهرا باید این گونه افراد به خارج از کشور اعزام شوند.
آقای شیخزاده افزود که روشهای هپنوتیزم میتواند موثرتر باشد که متاسفانه در کشور این روش وجود ندارد و این گونه بیماران نیاز به اعزام به خارج دارند.
این روانشناس در حالی تجویز میکند که شماری از این آسیبدیدگان به خارج از کشور فرستاده شوند که خانوادههای اکثر قربانیان از قشر کم درآمد و فقیر جامعه هستند و امکان فرستادن فرزندانشان به خارج از کشور را ندارند.
مادر عاطفه نیز میگوید که تاکنون هیچ نوع کمی از طرف دولت و یا نهادهای خیریه به او نشده است و به گفتهاند که کمک فقط برای زخمیان و خانوادههای شهدا است.
عارفه پیکار، معاون امور اجتماعی معاونت دوم ریاست جمهوری که مسئولیت جمعآوری فهرست زخمیان و شهدا و توزیع کمکها را دارد، میگوید که بر اساس دستور رئیس جمهوری، کمک به خانوادههای شهدا و زخمیان میشود.
خانم پیکار به روزنامه افغانستانما اما گفت که تلاشهای جریان دارد تا به آسیب دیدگان روانی نیز کمک مالی شود. او ابراز امیدواری کرد که این کمک بتواند از مشکلات مردم بکاهد.
آقای شیخزاده اما میگوید که اگر این گونه افراد مورد توجه قرار نگیرند و برای درمان به خارج از کشور فرستاده نشوند، ممکن است آسیبهای جدی مغزی و عقلی و عصبی ببینند.
او گفت که اگر این افراد مداوا نشوند و دچار این گونه مشکلات شوند، خطرناکتر است و در آن صورت هم برای خود و خانواده و هم برای جامعه مشکل خواهد داشت.
او از دولت و نهادهای خیریه خواست که به آسیب دیدگان روحی و روانی نیز کمک کنند که آینده این افراد با خطر جدی مواجه نشود.
روانشناسان میگویند که این رویداد تروریستی حمله بر مکتب سیدالشهدا بیش از 5 هزار شاگرد مکتب را دچار «تروما یا روان زخم» کرده است که حداقل درمان آن یک سال طول میکشد.
«تروما یا روان زخم» پاسخی به یک رویداد وحشتناک و یا نگران کننده است که توانایی فرد را تحت الشعاع قرار میدهد، باعث احساس ناتوانی فرد میشود و در درک طیفی از احساسات و تجربیات اختلال ایجاد میکند.
سید جعفر احمدی، روانشناس میگوید که عموما وقتی انسان تحت تاثیر یک حمله انتحاری قرار بگیرد دچار اختلال «استرس پس از سانحه (PTSD )» میشود.
آقای احمدی تصریح کرد که درمان اینگونه اختلالات زمان طولانی را در بر میگیرد و روند یادگیری را نیز در دانشآموزان و دانشجویان مختل میکند.
او گفت که این اختلال تنها در افرادی که در محل رویداد بوده، بروز نمیکند؛ بلکه افرادی که نزدیکان خود را از دست میدهند یا اینکه روایتی خشن از آن میبینند یا میشنوند، نیز دچار میشوند.
برآوردهای روانشناسان نشان میدهد که حدود 10 هزار شاگرد دچار اختلال «استرس پس از سانحه» (PTSD ) شدهاند و احتمالا حدود 10 هزار تن دیگر به صورت غیرمستقیم دچار شدهاند.