صاحب امتیاز: محمد رضا هویدا

مدیر مسوول: محمد هدایت

سر دبیر: حفیظ الله زکی

جمعه ۱۰ حمل ۱۴۰۳

دانلود صفحات امروز روزنامه: 1 2 3 4 5 6 7 8

اپوزیسیون؛ نقد سیاسی یا سیاه نمایی مطلق

-

نقد به معنايِ خرده گيري از کارکردها، رفتارها و برنامه هاي حکومت و طرح برنامه ها و پلان هاي جايگزين است. به تعبير اهل فن و متخصصين، نقد به معناي تفکيک سره از ناسره يا درست از نادرست است. در اين صورت افراد، اشخاص و جريان هاي که نقد سياسي مي کنند، بايد، کارکردهاي درست و نادرست حکومت را تشخيص دهند. سياه نمايي مطلق، نقد نيست و نمي توان آن را منصفانه و منطقي تلقي کرد. بنابراين، جريان هاي اپوزيسيوني در نظام هاي دموکراتيک، با برشمردن نقطه هاي ضعف حکومت، راه حل ها و برنامه هاي مشخص را مطرح مي کند و نيز از نقطه هاي قوت و مثبت ياد مي کند، تا جهت پررنگ کردن آن اقدام گردد.

در نتيجه، جان احزاب و جريان هاي سياسي منتقد، برنامه و پلان است. بر اساس اين برنامه و پلان کارکردهاي هيئت حاکم را نقد مي کنند، راه حل هاي لازم را با طرح برنامه هاي خود پيشکش مي کنند و با همان برنامه و طرح به ميدان رقابت هاي انتخاباتي پا مي نهند و پيش مي روند.

به نظر مي رسد که برنامه، پلان و مفکورة سياسي، اقتصادي، اجتماعي و فرهنگي به عنوان حلقة مفقوده در فضاي سياست کشور است. ده ها حزب سياسي در کشور وجود داشته و فعاليت مي کنند و برخي از اين احزاب سابقة ديرينة نيز در جامعه دارند، اما، با نگاهِ به مرام نامه هاي اين احزاب نمي توان تفاوت و اختلاف نظرهاي فکري را يافت. همه در مرام نامه هاي شان دموکراسي خواهي، حقوق زنان، حقوق شهروندي و با توجه به روحية حاکم از نظام بازار حمايت کرده اند. در اين صورت تنها تفاوت و اختلاف که در اين جريان ها و احزاب ديده مي شود، تفاوت در مهره ها و چهره هاست.

وقتي فصل انتخابات و رقابت هاي سياسي گسترده فرا مي رسد، احزاب و جريان ها از هم مي پاشند. رهبر حزب طرف دار يک نامزد و تيم، و چهره هاي درشت و تاثيرگذار ديگر طرف دار ديگر نامزد و تيم. اگر برنامه و تفکر سياسي، اقتصادي، اجتماعي و فرهنگي وجود مي داشت، احزاب سياسي بر مبناي تفکر شکل مي گرفت و تيم هاي انتخاباتي بر مبناي تفکر سياسي صف بندي مي شد، اين چنين ريزش ها را شاهد نبوديم.

   پس از پايان انتخابات، و تکيه زدن هيئت حاکم بر کرسي قدرت، جريان هاي سياسي که به عنوان نيروهاي منتقد پا مي نهند، نه بر اساس يک برنامه و پلان بلکه بدون برنامه کاردکردهاي حکومت را نقد مي کنند. اساسا فاقد برنامه و پلان هستند.

   پس از گذر يک سال و اندي از عمر حکومت وحدت ملي به رهبري چهره هاي درشت دسته هاي انتخاباتي تحول و تداوم و اصلاحات و هم گرايي، جريان هاي سياسي منتقد به عنوان اپوزيسيون عرض اندام کرده اند. نخست شوراي حراست و ثبات و دوم جبهة ملي نوين وارد ميدان شده و هريک خود را جريان قدرت مند اپوزيسيوني مي دانند. شوراي حراست و ثبات از نام اش پيداست که حکومت را در حفظ و حراست از دستاوردها و ثبات سياسي يا تامين ثبات ناکام مي داند. اما خود نيز برنامة مشخص ارائه نکرده است. اکثريت حاضر در اين جريان بلندپايگان حکومت قبلي هستند و اين پرسش درشت در برابر شان خود نمايي مي کند که در زمان که در قدرت بودند چه کردند؟ جريان بعدي جبهة ملي نوين، به رهبري انور الحق احدي وزير تجارت قبلي، است. اين جريان حکومت کنوني را مطلق و صد في صد ناکام ارزيابي مي کند. بررسي اين جريان به حدي نا اميد کننده است که خواهان برگزاري زودهنگام انتخابات رياست جمهوري است.

بنابراين، ضمن حرمت نهادن به حرکت هاي انتقادي سياسي که بدون شک در امر نظارت سياسي کمک خواهد کرد، احزاب، جريان ها و ايتلاف هاي سياسي کنوني فاقد برنامه هستند. زمان که برنامه و مفکوره مفقود باشد، مبناي شکل گيري ايتلاف ها و جريان هاي سياسي منافع فردي يا خيلي گسترده تر گروهي و تيمي است.  

دیدگاه شما