صاحب امتیاز: محمد رضا هویدا

مدیر مسوول: محمد هدایت

سر دبیر: حفیظ الله زکی

شنبه ۱ ثور ۱۴۰۳

دانلود صفحات امروز روزنامه: 1 2 3 4 5 6 7 8

سراب صلح و واقعیت جنگ

-

شنبه، آغازين روز اين هفته در افغانستان خونين بود. صبح روز گذشته انفجار انتحاري در شهر اسعدآباد، مرکز ولايت کنر، 14 کشته و بيش از 40 زخمي بجا گذاشته است و  بعد از ظهر همين روز حمله انتحاري ديگري در کابل، 12 کشته و نُه زخمي برجاي گذاشت. اين رقم کشتار غير نظاميان و افراد ملکي براي افغانستان يک آمار معمولي است که هر روزه در هر گوشه و کنار اين سرزمين به دست گروه هاي تروريستي کشته و زخمي مي شوند و از آنها خانواده هاي بي سرپرست، يتيم ها و زندگي هاي برباد رفته مي ماند.
اما در همين حالي که حملات طالبان از يک سو  به صورت منظم در شماري از ولايات کشور به شدت ادامه دارد، و از سوي ديگر عقب نشيني هاي مشکوک (به تعبير مقامات وزارت دفاع ملي «تاکتيکي») زمينه پيشروي و استقرار طالبان را در کشور بيشتر مي سازد، در عين حال، تلاش ها براي گفتگوهاي صلح با طالبان نيز جريان دارد.
خوشبيني ها از گفتگوهاي چهار جانبه با تکيه بر اين نظريه که چين، ايالات متحده امريکا و پاکستان مي توانند گروه طالبان را وادار به نشست بر ميز مذاکره کنند، با سومين دور مذاکرات چهار جانبه در کابل در هفته گذشته به اوج خود رسيد. اما اين تلاش ها نيز راه به جايي نخواهد برد. به نظر کارشناسان و آگاهان مسايل افغانستان، تغييري در رويکرد پاکستان و امريکا به چشم نمي خورد. ايالات متحده امريکا، در سيزده سال گذشته نه جنگي آنچناني کرده اند که طالبان را منکوب و نابود کنند و نه راه را براي طالبان و گروه هاي ديگر تندرو باز گذاشته اند که آنان با خاطري آسوده به حيات خود ادامه دهند.
پاکستان نيز در موضع گيري هاي رسمي خود همواره منکر هر نوع حمايت از طالبان بوده و هيچ گاه به هواداري از طالبان اقرار نکرده است. گاهي افغانستان را به حمايت از ناامني ها در کشور خود مي داند و گاهي مدعي دوستي دوامدار دو کشور مي شود. روابط اين دو کشور بيشتر از آن فراز و فرود  داشته و دارد که بتوان بر اظهار نظرهاي رسمي مقامات عالي رتبه اين دو کشور اعتماد نمود و  حساب باز کرد.
چين در دولت جديد، نقش مهمي در مسايل افغانستان يافته است. در اين دولت، شايد اکثريت سياستمداران کشور به چين سفر کرده اند و از اين کشور درخواست کمک و همکاري نموده اند. اينکه چين، چگونه مي تواند در مسايل افغانستان، واقعا موثر واقع شود و مي تواند در باز نمودن گره کور صلح در افغانستان نقش داشته باشد، تا هنوز چندان مشخص نيست.
اينها نشان مي دهد که افغانستان براي صلح بسيار تلاش مي کند و از هر راهي کمک مي گيرد تا به صلح برسد. اما براي جنگ، وضعيت فرق مي کند. وزارت دفاع که مسئوليت مستقيم جنگ با ترويست هاي داخلي و خارجي را دارد، توسط يک سرپرست اداره مي شود که به پارلمان معرفي شده و راي تاييد نياورده است و از جمله کساني است که نشان واضحي از اختلافات پارلمان و حکومت است. رياست امنيت ملي نيز با سرپرست اداره مي شود و بايد تا شروع کار پارلمان منتظر بود تا حکومت کانديدي به پارلمان معرفي کند و او نيز راي تاييد بگيرد. وضعيت وزارت داخله نيز بهتر از آن دو نيست.
سراب صلح، دولت افغانستان را از توجه به چشمه واقعيات کشور بي نصيب گذاشته است. حقيقت اين است که از تمام امکانات براي جنگ با طالبان و القاعده و داعش کار گرفته نمي شود، تا امنيت و ثبات در کشور حکم روا شود. حقيقت اين است که اگر آن همه پول که براي رسيدن به صلح مصرف شده بود، براي تامين امنيت شهروندان کشور و عاري ساختن ادارات امنيتي از فساد به مصرف مي رسيد، مطمينا وضعيت امنيتي کشور تغيير مثبتي را شاهد بود.

دیدگاه شما