صاحب امتیاز: محمد رضا هویدا

مدیر مسوول: محمد هدایت

سر دبیر: حفیظ الله زکی

سه شنبه ۴ ثور ۱۴۰۳

دانلود صفحات امروز روزنامه: 1 2 3 4 5 6 7 8

زمان عمل فرا رسيده است

-

روز گذشته سمپوزيم بين المللي امير علي شير نوايي که به مناسبت گراميداشت از 575 مين سالروز تولد وي برگزار شده بود در ارگ رياست جمهوري با حضور مقامات عالي رتبه دولتي و مهمانان داخلي و خارجي برگزار شد. آنچه قابل توجه بود، خوشحالي و سرور و شادماني مردمي بود که براي اولين بار فرصت يافته بودند تا از يکي از بزرگان ادب و فرهنگ و سياست اين مرز بوم، در عالي ترين سطح تجليل کنند. حضور اشرف غني رئيس جمهوري کشور در اين سمپوزيم، از او يک چهره کارکشته فرهنگي که به حساسيت هاي اجتماعي و سياسي اين مرز و بوم آشنا است و مي داند که چگونه در ميان مردم سخن بگويد نشان داد. جلسه ديروزي براي تجليل از امير عليشير نوايي بيشتر سياسي بود تا جلسه اي علمي که صرف امير عليشير نوايي را در ميان کتاب ها و اشعار و مقالات صرف جستجو کنند. در اين جلسه از مردي ياد شد که نامش ميليون ها انسان را به وجد مي آورد و ميليون ها انسان خود در انديشه و آثار و افکار او مي بينند.
بحث از انديشه و اشعار امير عليشير نوايي بحثي ادبي است و براي جنرال و سياستمدار و حقوقدان شايد کسل کننده باشد، اما بحث از فراموشي يک ملت و ناديده گرفته شدن ميليون ها انسان در سياست و اجتماع، بحثي ديگري است که مي تواند براي هر کسي شيرين باشد. به همين جهت نيز تجليل از شخصيت هايي مثل امير عليشير نوايي، فتح باب يک سنت حسنه اي در دولتداري و حکومتداري کنوني است که مي تواند اقوام، فرهنگ ها و سنت ها را در کنار يکديگر و در يک سطح بنشاند و براي همديگرشان بشناساند. شناسايي فرهنگ و شخصيت هاي سياسي، فرهنگي و هنري يک ملت و مردم باعث مي شود تا تمامي شهروندان افغانستان خود را در آيينه دولت و حکومت ببينند و بتوانند جايي براي خودشان در هر جاي اين دولت و حکومت پيدا کنند.
اگر مقامات عالي رتبه دولتي بتوانند خود در ميان مردم و در هر جاي اين کشور ببينند، و عدالت اجتماعي که خواست هميشگي نسل هاي گذشته و اکنون اين سرزمين است را تحقق بخشند، و همان گونه که از يک شاعر و اديب پشتو زبان و دري زبان سخن مي گويند از يک شاعر و اديب و هنرمند ازبيک، بلوچ، سيک، و... سخن بگويند و ارزش ها را بر اساس قوم و زبان و سمت تقسيم نکنند، بخشي از دين خود را به مردم ادا کرده اند.
سخن گفتن تنها از افتخارات و مشاهير و بزرگان يک قوم نيز دردي را دوا نمي کنند، بلکه بايد عدالت اجتماعي و حضور اقوام و مليت ها را در بودجه ملي، توزيع قدرت، ثروت و امکانات و فرصت ها و زمينه هاي کاري نيز شاهد باشيم. چگونه مي توان از عدالت اجتماعي و مشترک بودن تاريخ، سرزمين، فرهنگ و سرنوشت مان سخن گفت، در حالي که در فرصت هاي شغلي، توزيع ثروت و قدرت سهمي برابر براي شهروندان کشور در نظر گرفته نمي شود.
اندکي فراتر از شعار، شعر، مقاله و سخنراني بايد در عمل ثابت ساخت که مردان و زنان اين سرزمين از هر ولايت و ولسوالي در استفاده از موقعيت و فرصت ها و ثروت ها مساوي هستند. بسياري از ادارات دولتي از رياست جمهوري گرفته تا رياست امنيت ملي و وزارت هاي مختلف ماليه و داخله و دفاع بايد بررسي شوند و اگر حقي از کسي به خاطر تعلق داشتن به قوم و مذهب و جغرافياي زندگي تلف شده است بايد داده شود.
فراتر از شعار بايد ديد که چرا بعضي از وزارت ها و رياست ها هرگز به يک قوم و نژاد تعلق نمي گيرند و چرا ولايت ها و وزارت ها و رياست ها به درجه اول و دوم و سوم تقسيم مي شوند و عده اي راهي براي ورود به درجه اول ندارند.

دیدگاه شما