صاحب امتیاز: محمد رضا هویدا

مدیر مسوول: محمد هدایت

سر دبیر: حفیظ الله زکی

شنبه ۱ ثور ۱۴۰۳

دانلود صفحات امروز روزنامه: 1 2 3 4 5 6 7 8

گروگان گیری باید مهار شود

-

بحران گروگان گيري در افغانستان از چندين سال بدين سو با به اسارت گرفتن افراد ملکي از نژاد هزاره شروع شد. ده ها تن از مردم هزاره در سالهاي گذشته توسط طالبان و گروه هاي دهشت افگن به اسارت گرفته شدند و در مواردي نيز فجيعانه به قتل رسيدند. در سال روان نيز گروگان گيري به همين شکل و سياق ادامه يافت اما در روزهاي اخير بيشتر مسافراني که در شمال کشور توسط طالبان گروگان گرفته مي شوند از قوم تاجيک هستند. بدين صورت طالبان با يک برنامه کلان در پي اهداف خود هستند.
طالبان با اين کار به اهداف زيادي دست خواهند يافت. اولا، شکاف قومي که در افغانستان فعال است بدين صورت تشديد مي شود. طالبان مي خواهند مردم افغانستان به گروه هاي مختلفي تقسيم شوند و هر کدام احساس خود را در قبال ديگران از دست بدهند. مثلا اگر قربانيان گروگان گيري از هزاره بودند ديگران خود را در امنيت احساس کنند و اگر قربانيان از شمال کشور بودند ساکنان جنوب و شرق خود را در امنيت بدانند و بدين ترتيب طالبان به هدف خود برسند. در چنين وضعيتي طالبان مي توانند به راحتي کار خود را از پيش ببرند. تقسيم بندي هايي که از اين قبيل يک پارچگي مردم را هدف قرار مي دهند که در مقابل طالبان بزرگترين نيروي بازدارنده است.
ثانيا، طالبان جغرافياي جنگ را گسترش مي دهند. در صورتي که راه ها و شاهراه هاي کشور در امنيت نباشند، احساس امنيت براي شهروندان در کل از بين خواهد رفت. کمتر کسي با احساس رضايت اقدام به مسافرت مي کند. طالبان مي خواهند ترس و دلهره را در دل هاي مردم حاکم گردانند و اطمينان مردم را نسبت به دولت و نيروهاي امنيتي متزلزل سازند. هر چند طالبان نمي توانند در جبهه جنگ منظم در مقابل نيروهاي امنيتي تاب بياورند و مبارزه کنند اما با گروگان گيري و ناامن سازي راه هاي ولسوالي ها و ولايات يک منطقه بزرگ را ناامن مي سازند و ترس و اضطراب را در ميان شهروندان حاکم مي سازند.
اما عکس العمل دولت در مقابل اين طرح طالبان نامنظم و مبهم است. دولت با اينکه به خوبي مي داند گروگان گيري بر اساس قوميت افراد و ناتواني دولت در پاسخ دهي مناسب به اين بحران مشروعيت و مقبوليت دولت را هدف قرار مي دهد و باعث دوري و بي اعتمادي شهروندان نسبت به دولت مي شود، اما عکس العمل مناسبي در اين زمينه نداشته است. در بسياري از شاهراه ها با آنکه پسته هاي دولتي وجود دارند، اما باز هم طالبان تهديد جدي و هميشگي براي مسافران هستند. دولت مي تواند با افزايش گزمه هاي سيار و عمليات هاي منظم به منظور تامين امنيت شاهراه ها از گسترش بحران گروگان گيري جلوگيري نمايد.
از سوي ديگر عکس العمل جامعه مدني نيز در خور تامل است. در صورتي که فعالان جامعه مدني به تبع طالبان با مسئله گروگان گيري برخورد قومي کنند و قربانيان را بر اساس قوم و نژاد و سمت شان طبقه بندي کرده و به همان تناسب عکس العمل نشان دهند، مطمينا طالبان به هدف خود رسيده اند. اما اگر مردم افغانستان به گروگان گيري به عنوان يک بحران ملي ببينند و همه نيروهاي دولتي و غير دولتي با يک صدا و متحدانه عليه آن مبارزه کنند، طالبان در رسيدن به اهداف شان شکست خورده اند.
بنابر اين دولت و مردم در قبال اين بحران مسئول هستند. پاکسازي مناطق شمالي از طالبان و توجه به همه شاهراه هاي کشور چه در مرکز و چه در شمال بايد با برنامه و هدفمندان باشد. راه هاي زيادي وجود دارد که دست طالبان از سرگ ها و شاهراه هاي کشور کوتاه شود، اما بايد به صورت جدي مورد دقت و بررسي قرار گيرد.

دیدگاه شما