صاحب امتیاز: محمد رضا هویدا

مدیر مسوول: محمد هدایت

سر دبیر: حفیظ الله زکی

جمعه ۳۱ حمل ۱۴۰۳

دانلود صفحات امروز روزنامه: 1 2 3 4 5 6 7 8

مفهوم استقلال و وضعیت کنونی افغانستان

-

نزديک به صد سال از استرداد استقلال افغانستان مي گذرد، اما حدود نيم قرن از اين مدت را افغانستان در جنگ و خونريزي سپري کرده است. افغانستان در يک قرن گذشته، صعودها و سقوط هاي مهمي داشته است. روزگاري که افغانستان به استقلال رسيد، عصر جنبش هاي استقلال طلبانه و مبارزات آزادي خواهانه بود و کشورهاي دربند، يکي پس از ديگري با قيام و مبارزه ، استقلال خود را از کشورهاي استعماري مي گرفتند و راه آزادي را مي پيمودند. بسياري از کشورهايي که در اين دوره به استقلال رسيدند، اين راه را به جديت و تلاش پيمودند و خود را به منزل مقصود رسانيدند.
بسياري از کشورهايي که امروزه، جزئي از اقتصادهاي برتر و قدرتمند جهان هستند، و يا کشورهايي که قدرت هاي سياسي و نظامي جهان به شمار مي روند، در همين مدت از خاکستر جنگ برخواستند و يا با خارج شدن از زير يوغ استعمار به استقلال به معناي واقعي آن رسيده اند. کشورهاي کوچک و بزرگ زيادي نيز در نيم قرن  اخير راه دراز توسعه و رشد و استقلال را به سرعت زيادي پيمودند و با خيزهاي بلند خود را به ديگران رسانيدند.
اما افغانستان با آنکه يک قرن از استرداد استقلالش مي گذرد، هر ساله سالروز استقلال خود را در ميان آتش جنگ و خون و بر خاکستر آبادي هاي گذشته اش تجليل مي کند. مردم افغانستان واقعا معناي استقلال را مي فهمند، و براي رسيدن به استقلال واقعي لحظه شماري مي کند. استقلال واقعي، آزادي، دموکراسي، حقوق بشر، حقوق زنان، رفاه، برابري و عدالت را در خود دارد.
اولين مفهومي که از استقلال بايد استنباط کرد، آزادي از دخالت ديگران در همه زمينه ها است. کشوري که استقلال مي خواهد، در حقيقت مي خواهد خود را از راي و نظر و دخالت ديگران خلاص کند و اداره امور خود را بر اساس مصالح و منافع خود به پيش ببرد. بنابر اين، اگر کشور پس از سالها نتواند اداره امور خود را بدست گيرد و فارغ از دخالت ديگران کار کند، به استقلال کامل نرسيده است.
از سوي ديگر استقلال تنها به تشکيل دولت و استقرار حکومت منحصر نمي شود. داشتن يک دولت که متکي به کمک هاي خارجي باشد و امور حکومت خود را نتواند به تنهايي و بدون دخالت ديگران انجام دهد، با مفهوم استقلال منافات دارد. استقلال در تمام عرصه هاي سياسي، نظامي، اقتصادي و فرهنگي بايد تحقق يابد.
هيچ دولتي در نبود استقلال اقتصادي نمي تواند مدعي استقلال باشد. کشوري که بودجه ملي اش از کمک هاي خارجي و با خواست و نظر کشورهاي کمک کننده باشد، تا استقلال فاصله دارد. همان گونه، کشوري که نيروي نظامي اش نتواند به تنهايي و بر اساس ضرورت ها و مصالح و منافع کشور، از سرحدات و تماميت ارضي و جان و مال مردم خود دفاع کند، نيز به استقلال نرسيده است. علاوه بر اينها کشوري که سياست خارجي و داخلي اش صرفا بر مبناي منافع و مصالح همان کشور تنظيم نشود و دست بيگانگان از حاکميت و حکومت آن کوتاه نباشد، بايد در رسيدن به استقلال شک کند.
با همه اينها استقلال را بايد نسبي شمرد، هيچ کشوري در يک روز به استقلال نرسيده است. همه کشورها براي رسيدن به استقلال زحمت ها و مشقت ها کشيده اند. همه کشورها راه درازي را براي رسيدن به استقلال پيموده اند. اين کشورها براي رسيدن به استقلال قرباني ها داده اند و از خود گذري ها داشته اند.
جايگاهي که امروز افغانستان در آن قرار دارد، واقعا در شان اين مردم و کشور نيست. دولتمردان و مردم ما بايد براي رسيدن به استقلال واقعي رنج و مشقت ها و از خود گذري هاي زيادي را داشته باشند. ما نياز داريم تا حکومت و دولتي سالم و به دور از فساد داشته باشيم. ما بايد براي رسيدن به استقلال سياسي، اقتصادي، فرهنگي و نظامي تلاش کنيم. ما بايد اميدوار باشيم که مي توانيم به استقلال واقعي برسيم.

دیدگاه شما