صاحب امتیاز: محمد رضا هویدا

مدیر مسوول: محمد هدایت

سر دبیر: حفیظ الله زکی

جمعه ۱۰ حمل ۱۴۰۳

دانلود صفحات امروز روزنامه: 1 2 3 4 5 6 7 8

ناامنی و آشفتگی سیاسی

-

تشدید و افزایش نا امنی از یک طرف روحیه مردم را تضعیف کرده و دهها مشکل را در مسیر زندگی شان خلق کرده و آنها را نسبت به آینده شان نگران کرده است، اختلافات درون حکومتی از سوی دیگر اعتماد مردم را نسبت به توانایی حکومت در انجام مسؤلیت هایش کاهش داده است.
متأسفانه حکومت وحدت ملی از آغاز با جنجال های سیاسی شکل گرفت و با همین جنجال و اختلاف، عمر دو ساله اش را سپری کرد. با اطمینان می توان گفت که بیشترین وقت مقامات بلند پایه حکومتی نه در حل مسایل امنیتی، نه در طرح استراتژی های ملی و نه در جهت کاهش فقر و بیکاری، که به چانه زنی های سیاسی برای کسب سهم و منافع بیشتر در بدنه قدرت صرف گردیده است.
حکومت وحدت ملی کارهای عقب مانده زیادی دارد که باید در این دو سال انجام می شد، اما به دلیل همین اختلاف ها و جنجال های درونی تا هنوز انجام نا شده باقی مانده است.
حکومت وحدت ملی نتوانست انتخابات پارلمانی را به موقع برگزار کند و نتوانست مطابق توافقنامه سیاسی لوی جرگه را در پایان عمر دوساله خودش، به منظور اصلاح و تعدیل قانون اساسی و تعیین نوع نظام سیاسی، ریاستی یا پارلمانی، دایر نماید. سیاست دولت در عرصه های اقتصادی، تشویق سرمایه گذاری و ایجاد تسهیلات تجاری، مبهم و نا معلوم می باشد. اصلاحات در بخش های اداری با مشکلات زیادی روبرو می باشد. اصلاحات انتخاباتی همچنان از پیچیدگی ها و موانع زیادی رنج می برد. کارکرد حکومت در بخش های سیاسی نیز با بی اعتمادی ها و نارضایتی ها همراه بوده است.
در حکومت قبلی انتقادات از سوی گروه های اپوزیسیون حکومت مطرح می شد و این امر چندان خللی بر کارکردهای معمولی حکومت نداشت و بر اعتماد مردم نیز لطمه وارد نمی کرد؛ اما شدیدترین انتقادها در حکومت وحدت ملی از سوی کسانی صورت می گیرد که خودشان در مهمترین مراکز حکومتی قرار دارند و جزء ارکان تصمیم گیری در کشور به حساب می آیند.
اختلافات رییس اجراییه با رییس جمهور و انتقادات معاون اول رییس جمهور از کارکرد رییس جمهور و رییس اجراییه، اوج درگیری های سیاسی در درون ساختار سیاسی را بر ملا می سازد. وقتی انتقادها در این سطح به رسانه ها کشانده می شود و در افکار عمومی بازتاب می یابد، در لایه های مختلف اجتماعی چنین برداشت می شود که این ساختار به شدت شکننده و آسیب پذیر بوده، دیر و یا زود از هم می پاشد.
مردم افغانستان می دانند و می دانستند که تشکیل حکومت وحدت ملی بر مبنای قانون صورت نگرفته است. می دانستند که این حکومت در اعمال اقتدار خود توجیه عقلانی ندارد؛ اما به دلیل حاکمیت شرایط نا مطلوب در کشور و جلوگیری از یک فاجعه سیاسی و امنیتی دیگر، به ناچار حکومت وحدت ملی را پذیرفتند و از توافقنامه سیاسی میان دو جناح شریک در قدرت استقبال کردند.
دلیل این استقبال مردم این بود که نظم سیاسی در کشور از هم نپاشد و خلأ قدرت در کشور به وجود نیاید. ولی شرایطی که این روزها در دستگاه حکومت حاکم می باشد، موجبات تشویش و نگرانی دوباره مردم را فراهم آورده است.
متأسفانه در افغانستان بجای این که حکومت تلاش کند، مسؤلیت های خود را در حفظ نظم و آرامش در کشور انجام دهد، همواره از ضعف مردم و شرایط حاکم بر کشور برای کسب منافع شخصی، قومی و گروهی خود سود برده اند. اشتباه است اگر باور کنیم سران حکومت حتا برای یک لحظه درد و رنج خانواده های را که مردان شان یا در صف پولیس و اردوی ملی در جای جای کشور به شهادت رسیده اند و یا در جریان گروگان گیری ها و آدم ربایی ها بیرحمانه کشته شده اند، درک کنند و ساده لوحانه است اگر بپذیریم سران حکومت، سوز آتش اشک های مادری را که به دلیل بی نانی، سفره خالی و گرسنگی فرزندان شان، جاری می گردد، احساس کنند؛ ولی این انتظار از حکومت همچنان پا برجاست که سران حکومت حداقل برای حفظ منافع خود، از نظم سیاسی موجود دفاع کنند و به آن آسیب نرسانند.

دیدگاه شما