صاحب امتیاز: محمد رضا هویدا

مدیر مسوول: محمد هدایت

سر دبیر: حفیظ الله زکی

جمعه ۱۰ حمل ۱۴۰۳

دانلود صفحات امروز روزنامه: 1 2 3 4 5 6 7 8

از واقعیت جنگ تا دورنمای صلح

-

حدود چهاردهه است که جنگ در افغانستان جريان دارد. اين کشور سال هاي سخت و دشواري را تا کنون تجربه کرده است و پيامدهاي خونبار و زيانبار آن را تحمل کرده است. هر جنگي روزي بايد به پايان برسد و به مردم فرصت داده شود تا استعدادها و ظرفيت هاي خود را در شرايط صلح و امنيت براي توسعه و آباداني کشور به کار ببرند.
افغانستان در حالي که طولاني ترين جنگ را سپري کرده است، اما تا هنوز دورنماي صلح در اين کشور اميدوارکننده به نظر نمي رسد. حال پرسش اصلي اين است که بالاخره چه زماني به اين جنگ نقطه پايان گذاشته خواهد شد و چه وقت مردم افغانستان به صلح، امنيت و آرامش دست خواهند يافت؟ صلح و امنيت از اولويت هاي اساسي زندگي مردم افغانستان به شمار مي رود؛ زيرا بدون امنيت، پيشرفت و توسعه ممکن نمي گردد و معضل همه جانبه فقر و بيکاري حل نمي شود.
مردم افغانستان مي خواهند که صلح و امنيت در افغانستان برقرار شود و مخالفان مسلح دولت از طريق مذاکره و گفتگو با حکومت، اختلافات شان را کنند. مردم هيچگاه نمي خواهند که جنگ به عنوان تنها راه حل مشکل افغانستان مطرح باشد و در برخورد با مخالفان تنها از گزينه جنگ و سرکوب نظامي استفاده شود. جنگ تنها زماني مشروعيت پيدا مي کند که راه هاي صلح و مذاکرات سياسي به بن بست رسيده باشد.
حال واقعيت چيست؟ حکومت افغانستان چه رويکردي را در راستاي فراهم آوري امنيت در افغانستان انتخاب کرده است؟ آيا اين رويکردها مطابق خواست و منافع عمومي بوده يا نه؟ آيا مخالفان مسلح آمادگي لازم براي صلح با حکومت داشته است؟ آيا مخالفان مسلح دولت تا هنوز تفکر صلح جويانه را در سطح ملي دنبال کرده است؟
در پاسخ به پرسش هاي فوق مي توان چند نکته را در ارتباط با مسايل ناامني در افغانستان برجسته کرد:
-  جنگ يک واقعيت تلخ ملي و اجتماعي است که همه روزه از ميان شهروندان کشور دهها قرباني مي گيرد. بر مبناي گزارش هاي معتبر بين المللي نزديک به بيست فيصد سر زمين افغانستان تحت تسلط شورشيان قرار دارد و در بيست فيصد ديگر آن حکومت تسلط کامل ندارد.
- حکومت افغانستان گرچند يک استراتژي و راهبرد مشخص و همه جانبه صلح با مخالفان مسلح را دنبال نکرده است، اما نسبت به مسايل صلح و مذاکره با شورشيان نه تنها بي تفاوت نبوده که بيشترين فرصت ها و امکانات دولت درهمين راستا به مصرف رسيده است. تشکيل شوراي عالي صلح و استقبال از سياست هاي منطقه اي و بين المللي که کمکي براي امنيت و صلح در افغانستان به شمار مي‌‌ آمده، نشان دهنده اين است که حکومت به پروسه صلح و مذاکره با مخالفان هميشه اهميت داده است.
- مخالفان مسلح دولت همواره به فراخوان صلح حکومت افغانستان جواب رد داده و بر تشديد حملات انتحاري، انفجاري و تهاجمي شان تأکيد کرده اند. مخالفان حتا به مذاکره مستقيم با مقامات آمريکا حاضر شده اند؛ اما به مذاکرات صلح با حکومت افغانستان تن نداده اند. رويکرد خشن، انعطاف ناپذير و جنگ طلبانه مخالفان مسلح بيانگر آن است که اين گروه تنها براي پيشبرد اهداف بلند مدت کشورهاي منطقه و در راستاي سرنگوني نظام منتخب مردم افغانستان فعاليت مي کنند و به اهداف و آرمان هاي مردم افغانستان کمترين توجهي ندارند.
با توجه به موارد فوق گفته مي توانيم که طي سال هاي گذشته همانطوري که رويکرد نظامي پاسخ قطعي براي صلح و امنيت نبوده، تلاش هاي صلح نيز گام مثبت و مؤثر براي برقراري امنيت در کشور به حساب نيامده است.
از اينرو براي توسعه اقتدارسياسي حکومت، حفظ تماميت ارضي کشور و حراست از امنيت جاني و مالي شهروندان بايستي از رويکرد قاطع نظامي براي سرکوب مخالفان استفاده شود؛ ولي دروازه صلح و گفتگو نيز براي آندسته از مخالفاني که به پروسه صلح مي پيوندند، هميشه باز باشد. تأکيد يکجانبه بر جنگ و يا صلح نشأت يافته از تفکرات مطلق انگارانه بوده که راه حل هاي معضلات اجتماعي را به يک پديده خاص مرتبط مي سازد و تجربه هاي گذشته بطلان چنين تفکري را به اثبات رسانده است.

دیدگاه شما