صاحب امتیاز: محمد رضا هویدا

مدیر مسوول: محمد هدایت

سر دبیر: حفیظ الله زکی

جمعه ۳۱ حمل ۱۴۰۳

دانلود صفحات امروز روزنامه: 1 2 3 4 5 6 7 8

قداست انتحار در جامعه افسون زده و کارکردهای آن

-

در ترمينولوژي جديد سياسي، اصطلاحاتي يافت مي شوند که به دليل انتساب به متون ديني گاهي از قداست برخوردار اند و در ذهنيت عامه جايگاه خاصي دارند. واژه هايي چون «شهادت» و «جهاد» از مهم ترين اصطلاحاتي اند که به نحوي در ذهنيت مردم  تقدس خاصي يافته اند. يکي از اصطلاحاتي که در ايدئولوژي اسلام سياسي جايگاه ويژه دارد و از واژه شهادت مشتق شده است، عمليات استشهادي يا انتحاري است. عمليات استشهادي همان عمليات انتحاري و يا خودکشي به منظور ديگرکشي است. اکنون در جهان اسلام به خصوص در ميان افراط گرايان به صورت مداوم از اين اصطلاحات بدون هيچ حد و مرزي استفاده مي شود و تقديس مي گردد.
در سال هاي اخير هزاران نفر بر اثر عمليات انتحاري کشته شده اند و صدها نفر نيز خود را به منظور کشتن ديگران در سراسر دنيا منفجر کرده اند. انفجار دادن خود به منظور کشتار و قتل انسان هاي ديگر يکي از بدترين استرتيژي هايي است که خود به مثابه يک سلاح کشنده و برنده در پيشبرد اهداف تروريستي تا کنون عمل کرده است. دهشت افکني و ايجاد رعب و وحشت از مهم ترين اهداف تروريست ها است و در اين راه از هيچ عملي فروگذار نمي کنند. حتي خودکشي به طرز فجيع و انفجار دادن خود براي کشتن ديگري. عمليات انتحاري نه به عنوان يک استراتيژي تندروانه بلکه به مثابه يک سلاح تاثيرگذار در راستاي تحقق اهداف تروريستي تا کنون حيات تروريسم را تداوم بخشيده است.
طي دو روز اخير انجام عمليات انتحاري توسط فرزند ملا هبت الله رهبر گروه طالبان در هلمند با موجي از واکنش ها مواجه شده است و سبب شده است که نه تنها مردمي با تفکر طالباني بلکه حتي عده اي از رسانه گران را با خود همنوا کند. استفاده تبليغاتي طالبان از اين حادثه خيالي و به احتمال قوي دروغ، بسيار جالب است و عمق استراتيژي رسانه اي طالبان را نشان مي دهد. تا کنون عرف بر اين بوده است که طالبان پس از انجام عمليات هاي تروريستي و انتحاري، تعدادي از عاملان اين حوادث را معرفي مي کرده و عکس ها و نام هاي آنان را به عنوان مجاهد و شهيد معرفي مي کرده است. اما هيچ گاهي از انتساب آنان به سردمداران و فرماندهان طالبان سخن نگفته اند. اکنون پس از يک عمليات انتحاري در هلمند سخنگوي طالبان گفته است که عامل اصلي اين حمله انتحاري فرزند ملا هبت الله رهبر گروه طالبان بوده است. طالبان مي خواهد از اين حادثه بهره برداري سياسي و تبليغاتي کند و به همه پيروان خود اعلان کند که حتي فرزند گروه طالبان نيز در عمليات انتحاري سهم مي گيرد و اين گونه به آنان انگيزه خودکشي خلق مي کند. چنين واکنش تبليغاتي در پاسخ به انتقادهايي است که گاهي از سوي مردم به طالبان و سران آن ها صورت مي گيرد. مردم همواره پرسيده اند که چرا فرزندان و نزديکان طالبان و سران آن ها هيچ گاه عمليات انتحاري انجام نمي دهند و هميشه مردمان ناشناخته و بيچاره اين کار را مي کنند؟ طالبان مي خواهند با استفاده از نام مجهول به عنوان فرزند ملا هبت الله به ترديدهاي پيروان شان پاسخ دهند.
در وراي اين استفاده سياسي و تبليغاتي اما نکته مهمي نهفته است؛ اوج تفکر انتحاري و قداست خودکشي به عنوان شهادت در يک جامعه افسون زده و جهالت پيشه. اگر عوامل زيادي در تداوم حيات تروريسم نقش داشته باشد، بدون ترديد وجود جهل خودخواسته و برداشت ايدئولوژيک از عمليات انتحاري که تنها در يک جامعه افسون زده و نادان شيوع مي يابد، مهم ترين عامل به شمار مي رود. واقعيت اين است که روايتي خاص و خطي از آموزه هاي ديني سبب شده است که انتحار و انفجار دادن خويشتن به منظور کشتن ديگران به عنوان يک امر مقدس و قطعي در ميان بخشي از جامعه امروز ما نهادينه شود. نهادينه شدن کشتار به مثابه يک امر مقدس تنها از جامعه اي بر مي آيد که جهل و ناآگاهي در آن نهادينه شده باشد.
بدين ترتيب کارکردهاي اصلي عمليات انتحاري تداوم حيات تروريسم، استفاده تبليغاتي و سياسي از آن در راستاي کشتار ديگران و تداوم تاريکي و جهالت است. اموري که به نظر مي رسد ريشه در قداست انتحار در جامعه افسون زده دارد و سردمداران ترور و وحشت به خوبي به آن ها آگاهي دارند و  در هر مرحله به درستي از آن ها استفاده مي کنند. در اين سوي اما متاسفانه هيچ برنامه اي براي مقابله با جهل و تاريکي حاکم بر جغرافياي طالب نشين  و افسون زدايي از يک جامعه جهالت پيشه وجود ندارد و چراغ روشنگري هم چنان خاموش است.

دیدگاه شما