صاحب امتیاز: محمد رضا هویدا

مدیر مسوول: محمد هدایت

سر دبیر: حفیظ الله زکی

جمعه ۱۰ حمل ۱۴۰۳

دانلود صفحات امروز روزنامه: 1 2 3 4 5 6 7 8

فرجام بازی با گوریل ها

-

طالبان به عنوان هيولاي خون آشام و خالق قساوت هاي بي پايان عليه مردم افغانستان هر روز چهره مي نماياند. ديروز يک بار ديگر پس از جنايت هولناک در ولسوالي تيوره غور و به خاک و خون کشيدن مردم بي گناه، طالبان چهره واقعي خود را در غرب کابل با حمله بر موتر حامل کارمندان وزارت معادن به نمايش گذاشت. آن چه در متن باور و ايدئولوژي طالبان نهفته است و اهداف غير انساني آن را تعميق مي بخشد، همان است که در اين دو حادثه با وضاحت تمام به نمايش گذاشته شد. اساسا آيين طالبان، آيين کشتار است و تنها با خون سيراب مي گردد. اين دراکولاي خون خوار به مثابه عقونت تاريخ اين سرزمين و باورهاي غير انساني نهادينه شده در آن، تا کنون در نماياندن چهره خود سنگ تمام گذاشته و هيچ گاه کم نياورده است. از روزي که اين موجودات خون ريز به سان بازگشت ارواح مردگان از زير رسوبات تاريخ زشت چهره مسلط بر ما سر برآورده اند، سايه مرگ بر تمام زواياي زندگي ما سايه افکنده است. آيين مرگ آفرين و مرگ انديش طالبان به تمام معني انضمامي شده و هر روز که از خواب بر مي خيزيم، اين سايه را بر سپهر حيات جمعي و فردي خويش احساس مي کنيم و حتي لحظه اي نمي توانيم از آن دور شويم. چنين مرگ آفريني و ابتکار در خلق انواع کشتارهاي دسته جمعي، سبب شده است که مصيبت و رنج بي نهايت استمرار يابد. جالب اين است که آن ها هرگز نه از کشتار خسته مي شوند و نه سير و نه آن را پنهان مي کنند. بلکه هرچه کشتار گسترده تر و مصيبت عميق تر باشد، روح اين هيولاي خون آشام راضي تر مي گردد و از کرده خود خشنودتر.
جالب تر از احساس رضايت طالبان از وسعت کشتار و گستردگي خون ريزي، تلاش هايي است که در راستاي صلح با آنان صورت مي گيرد. با اندکي تامل در گذشته طالبان و کشتارهاي وسيعي که از سوي آنان صورت گرفته و اکنون ما شاهد يک ويرانه به تمام معني و سرزمين سوخته توسط طالبان هستيم، هرگز نمي توان منطق صلح با طالبان را درک کرد. گيچ کننده تر از آن برادر خواندن اين هيولا است که سال ها با همين عنوان از ما جان هاي بي شماري را گرفته است.
طالبان با تمام توان سعي مي کند تا دامنه کشتار را وسيع و در عين حال هدفمند بسازد که نشان دهد به پروسه اي به نام صلح باور ندارد و تن نمي دهد. انکار صلح از سوي طالبان به قدري روشن و آشکار است که هيچ انساني در آن ترديد نمي کند. اما ما اصرار داريم که آن ها را به پاي ميز مذاکره و صلح بکشانيم. امري که به نظر مي رسد بيش از هر زمان ديگر ناممکن و غير قابل باور شده است.
سال ها است که به اين بازي موش و گربه ادامه داديم و اکنون بيش از هر زمان ديگر مستاصل و درمانده و با دستان خالي تاوان سياست هاي احمقانه خويش را مي پردازيم. از اول نيز معلوم بود که صلح با طالبان منطق درست ندارد و برآيند آن چيزي جز پشيماني و تاسف نخواهد بود. پروسه صلح با طالبان به قول هابرماس يعني بازي شطرنج با گوريل مست که مرتب بر تخته شطرنج لگد مي زند و همه چيز را به هم مي ريزد. اما ما بر اين بازي بي حاصل و شکست خورده اصرار مي ورزيم.
اکنون خواست عمومي و وجدان جمعي مردم افغانستان خواهان پايان بخشيدن به اين بازي است. دولت افغانستان يک سال است که سياست قاطع تري نسبت به گذشته در برابر حاميان منطقه اي و بين المللي طالبان اتخاذ کرده است. اما به نظر مي رسد در عرصه داخلي هنوز سياست هاي زمان آقاي کرزي ادامه دارد. اگرچه اکنون در رهبري حکومت کسي طالبان را ديگر برادر خطاب نمي کند، اما عملکرد قاطع و جدي نيز به چشم نمي خورد. به راستي اگر تروريسم خوب و بد وجود ندارد و به راستي اگر ما در جنگ اعلان ناشده قرار داريم، بايد اکنون اين جنگ را علني کنيم. مردم مي پرسند تا بکي فرزندان آن ها در صفوف نماز در مسجد، يا در اداره، يا ملي بس و يا خيابان، به صورت دسته جمعه قرباني شوند و در آتش خشم و کينه تروريسم بسوزند؟ آيا هنوز وقت آن فرا نرسيده است که يک بار براي هميشه از صلح با گوريل ها قطع اميد کنيم و تمام ظرفيت و توان خويش را در مبارزه مستقيم و بي محابا با تروريسم به کار بگيريم؟

دیدگاه شما