صاحب امتیاز: محمد رضا هویدا

مدیر مسوول: محمد هدایت

سر دبیر: حفیظ الله زکی

جمعه ۱۰ حمل ۱۴۰۳

دانلود صفحات امروز روزنامه: 1 2 3 4 5 6 7 8

باید درک همگونی از آزادی بیان پیدا کنیم

-

دیروز به مناسبت اولین سال تشکیل " کمیته مشترک رسانه ها و حکومت" محفل گرامی داشتی برگزار شده بود. در این محفل معاون دوم رییس جمهور در مورد دستاوردهای یک ساله این کمیته معلومات داد و به مردم افغانستان اطمینان داد که آزادی بیان برای دولت افغانستان خط قرمز است و حتا در سرنوشت سازترین موضوع که مسأله صلح با مخالفان مسلح است، نیز از آزادی بیان چشم پوشی نمی شود و به هیچ کس اجازه داده نخواهد شد که به آزادی های مردم و رسانه ها تعرض کند.
دو مسأله در افغانستان از اهمیت حیاتی برخوردار است: یک؛ ارزش های دموکراتیکی که به عنوان دستاوردهای ارزنده¬ای یک و نیم دهه گذشته به حساب می آید. دوم؛ مبارزه پیگیر، نظام مند و دوامدار با عواملی که تطبیق و اجرایی سازی این ارزش ها را با چالش مواجه می سازد.
آزادی بیان در افغانستان از سابقه طولانی برخوردار نیست. این آزادی و سایر آزادی های مدنی تنها در یک و نیم دهه گذشته در قانون اساسی درج گردیده و هنوز تا تطبیق آنها راه درازی در پیش داریم. آزادی بیان و رسانه ها جزؤ مهمترین دستاوردهای حکومت به شمار می آید و این آزادی ها به حکومت افغانستان در انظار جهانی قدر و اعتبار بخشیده است.
اما با آنهم آزادی بیان هنوز در عمق باورهای مردم نفوذ نکرده و اعضای جامعه آن را به عنوان یک فرهنگ و ارزش مشترک و حیاتی نپذیرفته اند. به این خاطر آزادی بیان و رسانه ها تا هنوز با مشکلات زیادی دست و پنجه نرم کرده و با موانع و تنگناهای بسیاری روبرو شده است.
آزادی بیان زمانی به یک فرهنگ تبدیل می شود که رسانه ها به عنوان نماد برجسته آزادی بیان در جامعه از قدر، منزلت و اعتبار فوق العاده¬ای برخوردار باشد. صرف اجازه دادن به بیان آزاد نمی تواند راه را برای نهادینه سازی آزادی بیان در کشور هموار سازد. رسانه ها علاوه بر آزادی بیان باید بتواند به یک منبع قدرت نرم در جامعه تبدیل شود و بتواند آزادانه نه تنها ضعف ها و کاستی های حکومت و جامعه را برملا سازد که نهادهای مسؤل را وادارند تا برای رفع کاستی ها و پرکردن خلأ ها اقدام کنند.
رسانه ها اگرچه نیروی نظامی ندارند تا در راه اصلاح جامعه و سیاست به زور متوسل شوند؛ اما قدرت نرم رسانه ها برنده تر از قدرت نظامی است. در جوامعی که آزادی بیان نهادینه شده است، رسانه ها به عنوان منبع قدرت و اعتبار در جامعه تبدیل شده و سبب سقوط نظام ها و برکناری مقامات بلند پایه دولتی و انحلال نهادها و سازمان های آغشته به فساد به می گردند.
در افغانستان با این که ما همواره از آزادی بیان صحبت می کنیم و از وضعیت آزادی بیان در افغانستان اظهار رضایت می کنیم؛ با آنهم این آزادی آنطوری که شعار داده می شود بی اشکال نیست. به عنوان مثال در یک و نیم دهه گذشته آزادی بیان تا حدودی رعایت شده و حکومت نسبت به این قضیه نگاه و رفتار رضایت بخشی داشته است؛ اما آیا واقعا این آزادی آنطوری که گفته می شود برای مردم و رسانه های افغانستان تأمین شده است؟ آیا هر فرد و هر رسانه در ابراز عقیده خود آزاد است؟ آیا یک روزنامه نگار به واقع آنچه را بخواهد، می تواند بنویسد؟
این یک بعد قضیه است. ولی بعد دیگر قضیه این است که رسانه ها مشکلات را برملا می کند، آن را تجزیه و تحلیل می کند و با دعوت کارشناسان راه حل مشکلات را نیز جستجو می کند، اما آیا این اظهارات، هشدارها و کنش ها و واکنش ها تا چه حد فضای عمومی و سیاسی کشور را تحت تأثیر قرار می دهد؟ آیا گزارش فساد از یک اداره می تواند پایه های آن اداره بلرزاند و سبب تغییرات ساختاری و کارکردی در آن اداره گردد؟
با قطح گفته می توانیم که نه یک روزنامه نگار می تواند آنچه را می خواهد، اظهار کند و نه نهادها و سازمان ها به اظهارات رسانه ها آنطوری که باید اهمیت می دهد. از اینرو نباید به این آزادی ها زیاد دلخوش کنیم. این آزادی ها بیشتر صوری و نمایشی است تا واقعی. تا زمانی که این آزادی ها به یک ارزش عام تبدیل نشود و مردم در برابر کسانی که مخالف آن ارزش ها است، واکنش جدی نشان ندهند، پایه های آزادی و از جمله آزادی بیان در جامعه سست و لرزان می باشد.
ما می پذیریم که گام های ارزشمندی در این راه برداشته شده است؛ اما هنوز تا رسیدن به آزادی های واقعی راه پرپیچ و خمی پیش رو داریم. بنابراین در تجلیل از آزادی بیان ما نباید صرف به دستاوردهای چند سال گذشته اکتفا کنیم، ما باید یک استراتژی جامعی را برای نهادینه ساختن آزادی بیان در جامعه پیشنهاد کنیم و راه را برای پیشرفت و توسعه آزادی ها در جامعه فراهم آوریم. ما باید درک همگونی از آزادی بیان پیدا کنیم و همه از آن دفاع کنیم.

دیدگاه شما