صاحب امتیاز: محمد رضا هویدا

مدیر مسوول: محمد هدایت

سر دبیر: حفیظ الله زکی

پنجشنبه ۳۰ حمل ۱۴۰۳

دانلود صفحات امروز روزنامه: 1 2 3 4 5 6 7 8

از واقعیت جنگ تا آرزوی صلح

-

روز چهار شنبه هفته گذشته کنفرانس پروسه کابل با اشتراک بیش از 25 کشور و سه سازمان بین المللی در کابل برگزار شد. در این کنفرانس طرح صلح حکومت افغانستان با طالبان ارائه شد.
حکومت در این طرح از مذاکرات بدون قید و شرط با طالبان سخن گفته و خواست های آن گروه را در رابطه با مسایل امنیتی، سیاسی و قانونی شنیدنی و قابل مذاکره دانسته است.
اگرچه این طرح از سوی کشورهای منطقه و جهان مورد استقبال قرار گرفت؛ اما مسأله به این آسانی هم نیست. طالبان بارها صدای صلح حکومت را با حملات خونین پاسخ داده است. این بار نیز طالبان این طرح را یک دسیسه خوانده و گفته است که حکومت می خواهد، طالبان به آنها تسلیم شوند.
گروه طالبان از دو جهت با صلح مشکل دارد:
1-             گروه طالبان یک گروه به شدت ایدئولوژیک است که افکار سیاسی شان با شرایط امروزی جامعه افغانستان و تحولات بین الملل همخوانی ندارد. این گروه هنوز از خلافت اسلامی سخن می گوید و هنوز با هر نوع مشارکت شهروندان بخصوص زنان در امورات سیاسی و حکومتی سر ناسازگاری دارد. ارزش های دموکراتیک را خلاف باورهای خود دانسته و به آزادی، برابری و عدالت به معنای امروزی آن اعتقاد ندارد؛ بنابراین مشارکت و سهم گیری همه شهروندان در قدرت و رسمیت یافتن اصل آزادی، تکثرگرایی و حقوق بشر در قانون اساسی برای این گروه پذیرفتنی و قابل قبول نمی باشد.
2-             گروه طالبان به خواست کشورهای خارجی شکل گرفته و برای پیشبرد پروژه های خاص سیاسی در افغانستان اعزام شده است. به این دلیل این گروه از استقلال سیاسی برخوردار نبوده و تصمیمات شان بدون مشوره با مقامات کشورهای خارجی، قابل اعتبار نمی باشد. بنابراین تا زمانی که کشورهای حامی طالبان، صلح و گفتگوهای سیاسی را به نفع خود تشخیص ندهند و یا تحت فشار جامعه بین المللی به این امر مجبور نشوند، پروسه صلح با طالبان به پیشرفت قابل ملاحظه¬ای منجر نخواهد شد.
حال پرسش اساسی این است که حکومت در برابر طالبان چه موضع خواهد گرفت؟
دو راه بیشتر وجود ندارد، یا با در پیش گرفتن سیاست های مداراجویانه سعی کند، اعتماد این گروه را به پروسه صلح جلب کرده و اعضای آن را به پیوستن به روند صلح تشویق نماید، یا از طریق فشارهای نظامی بر گروه طالبان و فشارهای سیاسی و اقتصادی بر حامیان آنها، روند مذاکرات صلح را تسهیل کرده و آنها را به تن دادن به مذاکرات صلح وادار سازد.
در داخل افغانستان نیز این دو رویکرد بیشتر برجسته گردیده و در گفتمان های کلان سیاسی خودنمایی کرده است. یک طیف بر این عقیده است که با گروه طالبان باید راه صلح، گفتگو و مذاکره در پیش گرفته شود و به طالبان میانه روتر فرصت داده شود تا با امنیت کامل به زندگی صلح آمیز ادامه دهند.
دسته¬ای دوم که از سوی طیف وسیعی از مردم حمایت می شود، بر این عقیده اند که هرچند راه صلح در اولویت قرار دارد و در شرایط عادی هزینه آن نسبت به دوام جنگ به مراتب کمتر است؛ اما اگر گروه طالبان به مذاکرات صلح تن ندهد و به دوام جنگ و خونریزی تأکید کند، در آن صورت گزینه¬ای جنگ و عمل به مثل تنها راهی است که ما می توانیم روی آن تمرکز کنیم.
این دسته از شهروندان اعتقاد دارند که گروه طالبان به این آسانی به صلح حاضر نمی شوند و سیاست های تساهل گرایانه چنانچه در سال های گذشته تجربه شده، ناکارآمد، عقیم، پرهزینه و زیانبار بوده است. بنابراین برای این که ما طالبان و حامیان آنها را به صلح و مذاکرات سیاسی حاضر کنیم؛ ناچاریم که فشارهای نظامی بر این گروه را افزایش دهیم و مراکز آموزشی و سازماندهی آنها را همواره مورد حمله قرار دهیم.
طیف دوم باورمند است، تا زمانی که طالبان ادامه جنگ را به ضرر خود تشخیص ندهند و از پیشروی و پیروزی نظامی مآیوس و ناامید نشوند، هرگز به روند صلح نخواهند پیوست. از اینرو راه صلح در شرایط فعلی از میدان های جنگ می گذرد و یا به گفته¬ای رییس جمهور، صلح آرزوی ماست؛ اما جنگ واقعیت فعلی کشور است. تا زمانی که این واقعیت تلخ تغییر نکند، راه رسیدن به آرزوی صلح بسته خواهد ماند.¬
به همین دلیل سفیر امریکا در افغانستان گفته است که کشورش از طرح حکومت افغانستان برای صلح با طالبان استقبال میکند؛ اما فشارها بالای این گروه شورشی را تا زمان به نتیجه رسیدن این تلاشها همچنان نگه میدارد و جنرال جان نکلسن، فرمانده کل نیروهای امریکایی و ناتو در افغانستان نیز می گوید که آوردن صلح بدون وارد کردن فشارهای نظامی بر دشمن ممکن نیست. امیدواریم که حکومت با توجه به همین واقعیت ها و نگرش ها سیاست جنگ و صلح با گروه های شورشی را مدبرانه تعیین و تنظیم کند.

دیدگاه شما