صاحب امتیاز: محمد رضا هویدا

مدیر مسوول: محمد هدایت

سر دبیر: حفیظ الله زکی

شنبه ۸ ثور ۱۴۰۳

دانلود صفحات امروز روزنامه: 1 2 3 4 5 6 7 8

چرا فقیرتر می شویم؟

-

احصاییه مرکزی افغانستان دیروز آماری را نشر کرده است که بر اساس آن 54 درصد مردم افغانستان زیر خط فقر زندگی می کنند. بر بنیاد این گزارش میزان فقر از آخرین گزارش تا کنون 16 درصد افزایش داشته است. این آمار واقعا تکان دهنده است. در حالی که میزان فقر در کشورهای توسعه یافته اگر نیم درصد بالا و پایین شود، در آن کشورها بحران به وجود می آید. اما در کشور ما متاسفانه حتی 16 درصد رشد فقر حتی احساس نمی شود. در حالی که مردم با تمام وجود فقر را احساس می کنند، اما فضای عمومی و وضعیت اجتماعی ما از آن متاثر نمی گردد. این عدم درک فقر شدید و بی حسی در برابر آن نشانه ای از وخامت اوضاع و تشدید بحران معیشت در کشور است.
ما در وضعیتی زندگی می کنیم که اکثریت مردم افغانستان نه تنها شب ها گرسنه به خواب می روند بلکه هیچ امیدی برای زندگی ندارند. این گزارش اگرچه مربوط به سال های گذشته است. اما طبیعی است که در سال جاری و زمان فعلی نیز وضعیت بهتر از ان نیست. به صورت میدانی اگر کمی در عمق زندگی مردم برویم و وضعیت معیشتی آنان را مورد مطالعه قرار دهیم احتمالا به نتایج بدتری دست می یابیم. در مناطق محروم و روستایی کشور بسیاری ازخانواده ها بدون هیچ درآمدی زندگی خویش را می گذرانند. فقر و فاقه از سرو صورت شهروندان کشور می بارد.
اما پرسش این است که چرا هر روز مردم ما فقیرتر می شوند؟ در حالی که جهان به سمت رفاه و آسایش در حرکت است، مردم افغانستان در ته جدول مردمان فقیر جهان نزدیک تر می شوند.
اگرچه از سوی اداره احصاییه مرکزی دلایل زیادی برای رشد خط فقر در افغانستان مطرح شده است که از یک منظر درست هم هست. اما بنیاد فقر و بیچارگی مردم افغانستان به یک موضوع بر می گردد که فقدان امنیت و ادامه بحران سیاسی در کشور است.
از یکسو بحران سیاسی و بی ثباتی اعتماد عمومی را به شدت کاهش داده است و از سوی دیگر بحران امنیتی و جنگ تحمیلی زیرساخت های کشور را به کلی نابود کرده است. این دو عامل به مثابه دو لبه یک قیچی عمل می کنند و هست و بود مردم را نابود می سازند.
بحران سیاسی عمدتا از داخل و توسط سردمداران سیاست رقم زده می شود. ساختار ناعادلانه و تبعیض در اداره کشور و فقدان یک میکانیزم شفاف برای توزیع عادلانه قدرت و خدمات عمومی به خصوص ساختار قومی سبب اصلی تداوم بحران سیاسی تا کنون بوده است. بحران سیاسی زمینه همه بدبینی ها و بی اعتمادی ها را به وجود آورده است و در نهایت سبب بی ثباتی و فقر شده است.
ناامنی و جنگ که عمدتا ریشه در بیرون از مرزهای کشور دارد و متاثر از وضعیت بحرانی منطقه است توسط کشورهای همسایه و با اهداف سیاسی مشخص بر مردم افغانستان تحمیل گردیده است و سال ها است که ادامه دارد. وضعیت امنیتی کشور به گونه ای است که هیچ سرمایه گذار خارجی حاضر نیست یک ریسک کلان اقتصادی را قبول کرده و سرمایه خود را در کشوری مثل افغانستان سرمایه گذاری کند. حتی بسیاری از سرمایه گذاران داخلی نیز تلاش می کنند که به نحوی سرمایه خویش را از کشور خارج کنند. در مجموع بحران نا امنی و بحران سیاسی باعث گردیده است که فقر در افغانستان تشدید گردیده و مردم به فلاکت دچار گردد.
علاوه بر بحران سیاسی و امنیتی دوره گذار نیز به طور ذاتی در بردارنده فقر و فاقه است. هیچ کشوری در مرحله گذار دارای رفاه عمومی و اسایش جمعی نبوده است. اساسا گذار به معنای عبور از وضعیت بحرانی به دوره ثبات و رفاه است. به همین خاطر گذار فقر و فاقه را در بطن خود دارد.
در هر صورت آن چه مهم است این است که فعلا وضعیت بدی از لحاظ فقر اقتصادی در کشور حاکم است و مردم افغانستان به شدت از فقر و ناداری رنج می برند. این وضعیت محصول بحران سیاسی و بحران امنیتی است.
ما می توانیم با درایت و تدبیر از وضعیت کنونی عبور کرده و به وضعیت بهتری دست یابیم. ممکن است بحران سیاسی و بحران امنیتی بر ما تحمیل شده باشد. اما عبور و برون رفت از این وضعیت در دست خود ما است. اگر سیاستمداران و جناح های سیاسی کشور بگذارند و از اراده جدی مردم افغانستان برای رسیدن به یک وضعیت مطلوب حمایت کنند، رسیدن به وضعیت مطلوب آسان و امکان پذیر است.

 

دیدگاه شما