صاحب امتیاز: محمد رضا هویدا

مدیر مسوول: محمد هدایت

سر دبیر: حفیظ الله زکی

پنجشنبه ۹ حمل ۱۴۰۳

دانلود صفحات امروز روزنامه: 1 2 3 4 5 6 7 8

نقش احزاب سیاسی در انتخابات

-

حزب عبارت از سازمانی سیاسی است که از هـمفکران و طرفداران هم آرمان تشکیل شده است و با داشتن تشکیلات منظم، برنامه های سیاسی کوتاه مدت و درازمدت؛ برای نیل به آرمانش از دیگر اشکال سازمانی نـظیر جـبهه و گـروه سیاسی مشخص می شود و اغلب برای بدست گرفتن قدرت دولتی و یا شـرکت در آن مـبارزه می کند. معمولا هر تعریف از حزب باید چهار رکن را در برگیرد: 1-حزب باید دارای سازمان های مرکزی و رهبری کننده و پایدار و ماندنی باشد. به بیان دیگر تـشکیلات حـزب نباید با فقدان رهبران و بنیان گزاران آن از هم بپاشد؛ 2-حزب باید دارای سازمان های محلی پایدار باشد که بـا سـازمان های مـرکزی حزب ارتباط دائمی داشته باشند؛ 3.رهبران مرکزی و محلی حزب باید مصمم باشند که قدرت سیاسی را در کشور خواه بـه تـنهایی و خواه به کمک احزاب دیگر بدست گیرند و آن را رهبری و اداره کنند و نباید تنها به اعـمال نـفوذ بـر روی قدرت سیاسی حاکم اکتفا کنند؛ 4-حزب باید از پشتیبانی مردم برخوردار باشد (1)
این متن، صرف برای آشنایی با مفهوم و کارکرد احزاب سیاسی به صورت کلی است. اما بحث این است که احزاب سیاسی در افغانستان که سالهای طولانی در صحنه سیاست کشور حضور و فعالیت داشته اند، تا چه حد و اندازه با مفهوم حزب سیاسی نزدیک هستند و چه اندازه می توانند به جامعه پذیری و اصلاح هنجارهای سیاسی و تحکیم همسبتگی ملی و ثبات سیاسی در افغانستان کمک کنند.  بر اساس آمار وزارت عدلیه 72 حزب سیاسی در افغانستان فعالیت دارند. بیشتر احزاب، رهبران و سران احزاب سیاسی کنونی در گذشته (دوره حکومت کمونیستی، مجاهدین و طالبان) نیز در صحنه سیاست و قدرت افغانستان حضور و فعالیت داشته اند. این احزاب در دوره جدید، و با استفاده از فضای باز سیاسی، بعضی با همان نام های سابق و بعضی نیز با تغییر نام احزاب گذشته، و شماری نیز با انشعاب از احزاب بزرگتر گذشته برای تاثیر گذاری در عرصه سیاست و قدرت در افغانستان کار می کنند.
احزاب سیاسی افغانستان خود جزئی از بحران سیاسی حاکم بر کشور هستند. نفس حضور بیش از هفتاد حزب سیاسی در کشوری مثل افغانستان خود یک مشکل است. مشکل از آنجا نشات می گیرد که این احزاب (بگذریم از اینکه چگونه تاسیس شده اند و چگونه بدین جا رسیده اند) قدرت بازسازی خود را نداشته و ندارند، از تشکیلات فرسوده و کهنه ای برخوردار هستند که با هیچ یک از معیارهای احزاب مدرن در جهان همخوانی ندارند، دارای وسعت دید و استراتیژی کلان ملی نیستند، راهکارهای روشن و عملی برای به دست گرفتن قدرت ندارند، ابزارهای جدید برای رسیدن به قدرت را نمی شناسند، اکثرا دارای اختلافات جدی در داخل تشکیلات خود هستند و خلاصه این که، اینها احزاب سیاسی مدرن محسوب نمی شوند.
درست است که دموکراسی بدون احزاب سیاسی تحقق پذیر نیست و این احزاب سیاسی هستند که با داشتن تشکیلات منظم و منضبط و رهبران ورزیده و متعهد و ابزارهای قانونی برای رسیدن به قدرت موتور محرکی برای توسعه سیاسی، اجتماعی و اقتصادی کشور به حساب می آیند، اما تنها داشتن نام احزاب سیاسی برای فعالیت های سیاسی و رسیدن به قدرت سیاسی کافی نیست.
هر انتخابات، چه ریاست جمهوری و شوراهای ولایتی و چه شوراهای ولسوالی و شهری بهترین و مناسب ترین فرصت برای احزاب سیاسی است تا میزان قدرت و نفوذ خود را از طریق برنامه ها، راهکارها و مقبولیت مردمی شان آشکار سازند. گرچه قانون انتخابات افغانستان، از نظام انتخاباتی رأی واحد غیر قابل انتقال استفاده می کند  و در این سیستم، آراء رأی دهندگان غیر قابل انتقال به دیگر نامزدها یا حزب سیاسی است، اما با وجود آن هم احزاب سیاسی توان حضور سیاسی و وارد ساختن نمایندگان شان را دارند.
تهدید انتخابات در حال حاضر که پروسه ثبت نام رای دهندگان رو به پایان است و مردم در انتظار روز برگزاری انتخابات هستند، به هیچ صورت منطقی و قابل قبول نیست. احزاب سیاسی باید با برنامه ریزی دقیق تلاش کنند تا نمایندگان شان را وارد پارلمان و شوراهای ولسوالی نمایند و همچنین برای نظارت از برگزاری یک انتخابات سالم و شفاف کار نمایند.
(1)            آقا بـخشی،علی. فرهنگ عـلوم سـیاسی.

دیدگاه شما