صاحب امتیاز: محمد رضا هویدا

مدیر مسوول: محمد هدایت

سر دبیر: حفیظ الله زکی

پنجشنبه ۶ ثور ۱۴۰۳

دانلود صفحات امروز روزنامه: 1 2 3 4 5 6 7 8

معایب و مزیت‌های مذاکرات مستقیم امریکا با طالبان

-

ایالات متحده آمریکا اعلام کرده بود که در پروسه صلح افغانستان مثل دیگر دولتها فقط نقش یک همکار را بازی خواهد کرد، هرگز قصد رهبری این روند را ندارد و برای گفتوگوی مستقیم با طالبان حاضر نخواهد شد. اما دونالد ترامپ رییس جمهور این کشور به تازگی دستور داده است تا آمریکا به صورت مستقیم با طالبان گفتوگو کند. این تصمیم آمریکا در قبال خواست طالبان یک تغییر رویکرد است. تغییر رویکردی که تا هنوز دولت آمریکا از عدم وقوع آن با اطمینان سخن میگفت و سراسر نقش یک دولت همکار برای تامین صلح و ثبات در افغانستان را ادا میکرد.
اکنون آمریکا برخلاف گذشته تصمیم گرفته است تا بهگونهی مستقیم با طالبان گفت وگو کند. این روند اگر بهصورت جدی و عملی از سوی آمریکا روی دست گرفته شود، دارای مزیتها و معایب بارز و آشکار است.
عیب و نقص این طرح در این است که اقدام بدون هماهنگی دولت افغانستان صورت میگیرد و تصمیمگیری آمریکا در مورد سرنوشت جنگ و صلح افغانستان بدون در نظرداشت حکومت و ملت افغانستان یک حرکت تکتازانه و آمرانه است که حق حاکمیت را از دولت افغانستان سلب میکند. زمانی که آمریکا در اکثریت حدود ۵۰۰ نشست مذاکرههای صلح با طالبان به نحوی دخیل بوده است، اما اینکه به تنهایی وارد گفتوگو میشود یک نوع معامله است که ممکن در این معامله طالبان از خواست‌‌های اساسی شان صرف نظر کند. بعد دیگر قضیه اینگونه است؛ آمریکا از فرصتی که فتوای حرام بودن جنگ مخالفان دولت از جانب علمای اسلام صادر شده است، برای تشدید حملاتش بر طالبان استفاده خواهد کرد و یکبار دیگر مانند سال ۲۰۰۱ سنگر طالبان توسط قوای هوایی آمریکا به خاک بریزد.
حضور مستقیم آمریکا در این روند مزیتهایی هم دارد. در نخست، آمریکا میتواند با اعمال فشار و در صورت لزوم برای طالبان هشدار نابودی دهد. آمریکا و طالبان در سال ۲۰۰۱، یک نبرد سخت و نفسگیر داشتند. زخم شکست سنگین طالبان هنوز تازه است. هرچند طالبان در جنگهای چریکی و حملههای تروریستی از مردم ملکی و نیروهای امنیتی کشور قربانیهای زیادی گرفته است؛ اما نیک میداند که در میدان جنگ، گفتوگوهای رو در رو و در مقابل قوای هوایی تاب مقاومت ندارد.
پس از قدرتگیری دوبارهی طالبان و حضور داعش، افغانستان به یکی از پایگاههای تروریزم مبدل شده است، از جمله داعش، طالبان و شبکه حقانی هنوز با قدرت تمام به فعالیتهای تروریستی شان ادامه میدهند. همچنان دراین اواخر گزارشهای زیادی مبنی بر همکاری تعدادی از کشورهای منطقه با طالبان به نشر رسیده است. ناتو نیز در هفته پیش در نشست بروکسل به همسایههای افغانستان اشاره کرد و گفت که باید آنان برای تامین ثبات در افغانستان تلاش کنند.
از همین منظر، یکی از امتیازهایی که دخالت مستقیم آمریکا خواهد داشت، براندازی نقش سایهها از پروسه صلح است. پیش ازاین در تمامی گفتوگوهای صلح، یک ضلع مذاکره، پاکستان بود و در این روند نقش پدر و فرمانده طالبان را بازی میکرد، اما اکنون ثابت شده است که نهتنها پاکستان به آن اندازهی که تصور میشد بر طالبان تسلط ندارد، بلکه این فرصت را زمینهای برای باجگیری مهیا دیده بود و ازآن برای منافع شخصی خود استفاده میکرد که برای تامین صلح و ثبات و موفقیت آشتی طالبان با دولت افغانستان هیچ تاثیری نداشت.
دو مساله میتواند باهم مرتبط باشد؛ بازنگری استراتژی جنگ آمریکا در افغانستان، و گفتوگوهای مستقیم آمریکا با طالبان.
حکومت افغانستان در ابتدا از استراتژی جدید آمریکا برای افغانستان، حمایت کرد و تاکنون تطبیق مواد این استراتژی را موفق میدانست، اما به تازگی کاخ سفید تصمیم گرفته است این استراتژی را بازبینی کند و ممکن تغییرهایی جدی در آن وارد شود. یکی از تغییرهایی که ممکن در این استراتژی وارد شود در مورد صلح افغانستان خواهد بود. هرچند کاخ سفید این شعار را تکرار میکرد که در مورد صلح دولت افغانستان با طالبان، آمریکا نقش همکار را ایفا میکند، پس ازاین هم قصد نخواهد کرد تا رهبری مذاکرهها و روند موجود را به عهده بگیرد. اما نقطهی اوج نگرانی آمریکا این است که به خاطر چند پارچگی طالبان، آنان به کام رقیبان اش در منطقه بیافتد. از سویی هم آمریکا نگران نحوهی خروج خود از افغانستان است. اگرچه ایالات متحده گفته است که بدون تقویم زمانی در افغانستان باقی خواهد ماند، اما این امر خارج از چارچوب توافقات دوطرفه و قراردادهای بینالمللی با افغانستان است.
باوجود تنشهای سیاسی در سطح رهبری حکومت و افزایش مشکلهای داخلی در کشور، همکاران جهانی افغانستان اکنون بیباور شده اند که با تداوم این وضعیت ماموریتهای اصلی آنان که محو تروریزم و تامین ثبات است، نااجرا خواهد ماند. این بیاعتمادی یکی از عوامل مهم پا پیش گذاشتن دولت آمریکا در یک اقدام غیر مترقبه و بدون در جریان گذاشتن حکومت و شورای صلح افغانستان است. شورای عالی صلح و حکومت افغانستان پس از ده سال تلاش، صرف زمان طولانی و هزینههای هنگفت بدون حسابدهی به دولت و ملت، دستاوردی مهمی برای صلح و تامین امنیت نداشته است. این امر همچنان باعث شده است تا نگرانیهای آمریکا و ناتو در قبال افغانستان افزایش یابد.
این نگرانیها روی هم رفته، آمریکا را در سکوی غضب کشاند و جهانیان در عمل دیدند که پس از حضور ۱۸ سالهی آمریکا و ناتو هنوز افغانستان امنیت و ثبات ندارد، زیرساختها کامل نشده و فقر، بیکاری و فساد افزایش یافته است؛ تاهنوز کسر بیلانس تجارت و کمبود عایدات دولت، اقتصاد افغانستان را به کشورهای غربی وابسته نگهداشته است. بنابراین دولت آمریکا با پرسش سختی از جانب مردم خود مواجه خواهد شد، مبنی براینکه اگر اوضاع امنیتی، اقتصادی، اجتماعی و زیرساختها در افغانستان تغییر نکرده، پس آنهمه بودجهی مالی و سربازان خویش را برای چه قربانی کرده اند.
آمریکا با ادعای شناخت کامل از بافتهای اجتماعی افغانستان وارد شده بود، اما این را نادیده انگاشتند؛ جامعهی که طالب در آن ظهور میکند توانایی سربازدهی دوباره را نیز دارد. هرچند جنگ فعلی در افغانستان بیشتر جنگ مافیایی -تروریستی است، اما این تنها در سطح رهبری گروهها بوده میتواند؛ بر بستر سربازگیری آنان هنوز ایدئولوژی حاکم است.
بنابراین در گفتوگوهای مستقیم میان آمریکا و طالبان، آمریکا اینبار دو گزینه دارد؛ یا طالبان را مجاب کند که حضور خارجیها را در افغانستان بپذیرند و این حضور به بهانهی سرکوب دیگر گروههای تروریستی تمدید خواهد شد ویا در صورت رد این خواسته از جانب طالبان، آمریکا مطابق با طرح بازنگری استراتژی جنگ شان در افغانستن، حملههای تهاجمی را بر مواضع طالبان تشدید میکند.

دیدگاه شما