صاحب امتیاز: محمد رضا هویدا

مدیر مسوول: محمد هدایت

سر دبیر: حفیظ الله زکی

پنجشنبه ۹ حمل ۱۴۰۳

دانلود صفحات امروز روزنامه: 1 2 3 4 5 6 7 8

مناطق مرکزی؛ میراث‌دار محرومیت تاریخی

-

مناطق مرکزی افغانستان میراثدار یک محرومیت تاریخی است. با این هم، این مناطق از ویژگیها و ظرفیتهای خاص برخوردار است. مناطق مرکزی افغانستان نماد واقعی رشد استعدادها از دل محرومیت تاریخی و زندان جغرافیایی است. شهروندان افغانستان و همچنین حکومت مرکزی به این موضوع کاملا واقف و معترف اند. واقعیت اینست که نسل جدید در مناطق مرکزی از میان انبوه محرومیتهای نفسگیر، با همت تمام به سوی دانایی شتافته اند. رسانههای اجتماعی زمانی که میخواهند از انگیزههای نسل جوان برای دانش و دانایی مثال بیاورند، با زیبایی تمام چهرهی آفتابسوخته کودکان مناطق مرکزی را به تمثیل میکشند که در هوای داغ تابستان با شوق تمام از کوهستانها سرازیر و به سوی مکاتبی رهسپار میشوند که ضمن عدم امکانات، ساعتها از آن فاصله دارند.
همین نگرش خانوادهها و نسل جدید آن مناطق، باعث شده است که ارزشهای مدنی و دموکراتیک به راحتی در بافت اجتماعی آنان رشد و نمو پیداکند. میتوان گفت که نسل جدید مناطق مرکزی در حال تبدیل شدن به قویترین نیروی محرک دموکراسی در افغانستان میباشد. با این نگاه، رویش جوانههای امید را در مناطق مرکزی میتوان بسیار امیدوارکننده دید و به آن امیدوار ماند. همین امر باعث شده است که شهروندان این مناطق، علیرغم تحمل فقر و بیعدالتی، از پشتیبانان قوی حکومت مرکزی و حاکمیت ملی افغانستان میباشند. همین مسئله دید عمیق و منطقی این مردم را در برابر سایه سنگین و تلخ محرومیتهای تاریخی و نیز نگاه منطقی آنان را در عبور از این وضعیت میرساند. با این نگرش، این مردم رسیدن به عدالت فراگیر و مبارزه سیستماتیک با تبعیض سیستماتیک را در موجودیت و حمایت از نظام مقتدر و مردمسالار میدانند. در حقیقت مردم مناطق مرکزی تا هماکنون تاوان حمایت از ارزشهای دموکراتیک و پشتیبانی از حکومت را میپردازند. قربانیهایی را که این مناطق در این راستا تاکنون پرداخته اند و میپردازند واقعا انسان را به تعظیم وا میدارد.
این رویکرد عمومی، ظرفیت همپذیری را در میان شهروندان مناطق مرکزی نیز افزایش داده است. دشمن از این وضعیت در هراس است و در صدد آسیب رسانیدن جدی به انسجام و همدلی این مردم برآمدهاند. نخبگان اجتماعی نیز بایستی متوجه این مهم باشند که نخواسته و ناخودآگاه باعث آن نشوند که دشمنان مردم افغانستان به هدف شان نزدیکتر شود.
البته باید خاطر نشان ساخت که تنها مناطق مرکزی افغانستان نیست که طعم تلخ محرومیت و تبعیض را میچشد، بلکه شهروندان افغانستان در هرگوشه این سرزمین که به تیغ تبعیض جریحهدار شوند پارهی تن این سرزمین است. اما سخن اینجاست که مناطق مرکزی افغانستان از محرومیت و تبعیض مهندسی شده و تاریخی رنج میبرند و علیرغم تعهدات حکومتها تاهنوز بر وضعیت زندگی آنان تفاوتی احساس نمیشود.
محرومیت تاریخی و غیر قابل انکار مناطق مرکزی باعث گردید که هردو تیم حکومت وحدت ملی در زمان کارزارهای انتخاباتیشان، برای این مناطق تعهدات روشن ارائه کنند. اصلاحات اداری، عدالت عمومی و مخصوصا رهایی مناطق مرکزی از زندان جغرافیایی تعهدات واضح و روشن حکومت وحدت ملی به مردم مناطق مرکزی بودند. واقعیت اینست که حکومت وحدت ملی برای تحقق وعدههای شان تلاشهایی را انجام دادند ولی این تلاشها آنگونه که تغییری در زندگی وسرنوشت این مردم ایجاد کند، ایجاد نکرده است. البته مایه امیدواری این است که اگر تمام پلانهای انکشافی و عمرانی که حکومت برای مناطق مرکزی طرح کرده است روزی به ثمر بنشینند، میتوانند چهره محرومیت تاریخی این مناطق را کمی تغییر بدهند.
به نظر میرسد که سفر مقامهای درجه اول حکومت وحدت ملی به مناطق مرکزی، نشان دهنده تعهد مجدد حکومت در قبال تطبیق این پلانهای انکشافی و وعدههای اند که به این مردم داده بوده اند. اگر حکومت با اراده قوی تعهدات خود را در برابر مسؤلیتهای اساسی اش در برابر حقوق شهروندی مناطق محروم پیگیری کند، به راحتی میتواند در مناطق مرکزی افغانستان به خوبی بدرخشد. نقطه قوت اینجاست که مردم این مناطق همیشه در مسیر انکشاف و آبادانی همراه و هماهنگ با حکومت میباشند و بر آنچه که برای شان آباد شوند به تخریب آن دست نمیبرند. بدون شک که مردم دایکندی و بامیان با متانت و صراحت همیشگی شان، این بار نیز خواستههای شهروندی شان را با جدیت بیشتر مطرح خواهند کرد، رئیس جمهور و معاون دوم حکومت وحدت ملی نیز باید بیشتر از گذشته در برابر تعهدات شان به این مردم، گامهای عملیتر را بردارند.

دیدگاه شما