صاحب امتیاز: محمد رضا هویدا

مدیر مسوول: محمد هدایت

سر دبیر: حفیظ الله زکی

یکشنبه ۱۶ ثور ۱۴۰۳

دانلود صفحات امروز روزنامه: 1 2 3 4 5 6 7 8

نخبگان سیاسی و ضرورت نگاه ‌‌استراتژیک به مسایل افغانستان

-

کمکهای جامعۀ جهانی برای افغانستان تنها تا سال 2024 میلادی ادامه دارد. پس از آن افغانستان باید تمام نیازهای مالیاش را از منابع داخلی، تمویل کند. مسایل افغانستان برای آمریکا هزینۀ گران دارد. سیاستگذاران آمریکایی با دید  واقعگرایی سیاست خارجیشان را ترسیم میکنند. هرجا که سود آن از زیانش کمترباشد، آمریکا به راحتی از تداوم آن میگذرد. آمریکا در ویتنام دقیقا همین کار را کرد. شوروی نیز در افغانستان چنین کرد.
حکومت وحدت ملی فقط توانسته است قناعت جامعه جهانی را به دست بیاورد  که تا سال 2024 میلادی کمکهای شان را به افغانستان ادامه بدهد. پس از آن نه ضمانتی هست و نه جامعۀ جهانی مسؤلیت دارد. قرار بر این هم نیست که ما همیشه باردوش جامعه جهانی باشیم.
هماکنون بودجۀ ملی افغانستان به شدت متکی به کمکهای خارجی است. تراز صادرات و واردات افغانستان نشان دهندۀ حالت فلاکت است. بنابر برخی گزارشها ما هماکنون فقط 740 میلیون دالر صادرات و 7 میلیارد دالر واردات داریم. این وضعیت نشان دهندۀ این است که در 17سال گذشته روی ظرفیتهای اقتصادی افغانستان  علیرغم تلاش های صورت گرفته، چندان کار نشده است.
اذهان عمومی و فضای سیاسی افغانستان متأسفانه در فراغت کامل از مسئلۀ اصلی به سر میبرد. مسایل اصلی و ‌‌استراتژیک برای آیندۀ افغانستان هیچگاه در افکار عمومی طرح مسئله نشده است. حوادث و فاجعههای مکرر، اذهان عمومی را به شدت به خود مشغول کرده است تا آنجا که فرصت برای طرح مسایل ‌‌استراتژیک سیاسی و اقتصادی به کلی سلب شده است. نهادهای سیاسی و احزاب سیاسی نیز نسبت به مسایل ملی و بنیادی افغانستان رویکرد به شدت سنتی و ساده دارند. شاید طرح مسایل ‌‌استراتژیک و بنیادین برای توسعۀ پایدار در افغانستان از سطح احزاب سیاسی و اپوزیسیون حکومت در افغانستان خیلی بالا باشد. احزاب و نهادهای سیاسی در افغانستان در وضعیتی قرار دارند که چیزی به نام اتاق فکر و یا کدرهای تخصصی در تشکیلات شان وجود ندارد.
مبارزات انتخاباتی در دیگر کشورها صحنۀ تضارب افکار و طرحهای ‌‌استراتژیک برای توسعۀ همهجانبه در کشور شان میباشد. در انتخاباتهای افغانستان با آنکه برخی نخبگان توانمند و تحصیلکرده نیز حضور داشتند، ولی هیچ طرحی ‌‌استراتژیک برای تغییر وضعیت عمومی در افغانستان نداشتند. در انتخابات پارلمانی امسال در کابل تقریبا نخبههای تحصیلکرده و منتقد حکومت حضور داشتند ولی صحنههای رقابت در سطح مسایل جاری و حتا در برخی موارد در حوزۀ خیلی کوچکتر از شأن و جایگاه شان تنزل یافت که البته انتظار این بود که سرنوشت انتخابات در کابل نباید چنین میشد.
در وضعیت کنونی، تنها حکومت مقصر نیست. احزاب و نهادهای سیاسی، اپوزیسیون حکومت، نخبگان افغانستان ورسانههای عمومی کشور نیز هریک به سهم خود مقصر اند. وقتی که تمام دغدغۀ اصلی این-ها مسایل جاری و عمومی باشند و هیچگاه نتوانند در افکار عمومی طرحهای زیربنایی و ‌‌استراتژیک حکومت را به چالش بکشانند، بدیهی است که حکومت هیچ ترس و هراسی بر دل ندارد و خودش را دور از نظارت یک چشم تیزبین و فنی احساس میکند که البته حق ندارد چنین کند. اما تجربۀ تاریخی ثابت میکند که حکومتها همیشه قدرتهای فشار را به مسایل عمومی مشغول میسازد تا آنان نتوانند رفتارها و مسؤلیتهای اساسی قدرت حاکم را به چالش بکشانند. قدرتهای فشار باید فنی، زرنگ و بیدار باشند. واقعیت این است که قدرتهای فشار مخصوصا نهادهای سیاسی و اپوزیسیون در افغانستان بیش از حکومت به عامیانه ساختن و عمومی ساختن مسایل پرداخته اند و هیچگاه نتوانستند طرحها و سؤالات ‌‌استراتژیک و بنیادین را وارد افکار عمومی بسازند. نخبگان تحصیلکرده نیز نتوانسته اند مسایل کلان و ‌‌استراتژیک را در نهادهای آموزش عالی و پژوهشی، تبدیل به یک مسئله بیناذهنی کند. رسانههای عمومی نیز همینگونه اند. این وضعیت باعث شده است که حتا نسل جوان و پرسشگر نیز، مسایل افغانستان را در سطح حوادث جاری دنبال کنند، چون هیچ منبعی از جانب حکومت ویا نهادهای سیاسی و علمی راجع به مسایل ‌‌استراتژیک افغانستان تولید نشده است. در سه انتخابات ریاست جمهوری گذشته در این زمینه متن های مفید و ماندگار نه تولید شده و نه در دسترس میباشد.
باید به این حقیقت واقف بود که کاستیهای موجود، هیچگاه حکومت را نمیتواند بریالذمه کند. حکومت مکلفیت اصلی و اساسی دارد که در راستای توسعۀ پایدار کشور، وظیفهاش را انجام بدهد و طرحهای ‌‌استراتژیک را نه تنها در روی کاغذ که در عمل باید موفقانه تطبیق کند. افکار عمومی قضاوت خودش را هم از حکومتهای گذشته و هم از اکنون دارد و در انتخابات ریاست جمهوری پیشرو نیز تأثیر جدیاش را خواهد گذاشت.

 

دیدگاه شما