صاحب امتیاز: محمد رضا هویدا

مدیر مسوول: محمد هدایت

سر دبیر: حفیظ الله زکی

پنجشنبه ۶ ثور ۱۴۰۳

دانلود صفحات امروز روزنامه: 1 2 3 4 5 6 7 8

به کـجا چنین شـتابان؟

-

در این روزها اجلاس مسکو در صدر اخبار و تحلیلهای رسانهای قرار دارد. شبکههای اجتماعی پر از اظهار نظر و تحلیل است. جدا از این که چه نیتی در پشت اجلاس مسکو وجود دارد، برای افغانستان اما یک تجربه تلخ تاریخی دیگر را زنده کرد. پس از افشای نام کسانی که در این اجلاس دعوت شده اند، واکنشها به این حضور جالب بود. علیرغم توقع چهرههای اپوزیسیون حکومت که فکر میکردند شاید یک صف طولانی در پشت دروازه سفارت روسیه در کابل شکل بگیرد و همه برای حضور در این اجلاس سروپا بشکنند، تعداد زیادی از چهرههای مهم سیاسی با این اجلاس مخالفت کردند. موضعگیریهای اخیر تعدادی از چهرههای سیاسی و حتی کاندیدان ریاست جمهوری شاهد بر این دمدعا است.
بدین ترتیب یک اجماع قاطع در برابر اجلاس مسکو و پروسه صلحی که ابتکارش در دست طالبان باشد، در سطح ملی به وجود آمد. تقریبا همه تحلیلها مبتنی بر این اصل فراگیر و بدیهی است که سازش با گروهی که مخالف همه ارزشهای حقوق بشری و شهروندی است، به مثابه پا گذاشتن بر خون صدها هزار انسانی است که در راه استقلال و آزادی این سرزمین جان داده اند. فهم این وضعیت بسیار ساده است. هر کسی که در افغانستان زندگی کرده باشد، میفهمد که مشکل داشتن با چهرههای سیاسی و از جمله مشکل داشتن با رهبری حکومت فعلی، نباید سبب شتافتن به هر ندایی گردد. مخصوصا که اجلاس مسکو با حضور طالبان و میزبانی روسیه صورت میگیرد. مردم افغانستان هنوز فراموش نکرده اند که باعث ویرانی افغانستان ارتش سرخ شوروی گردید که اینک روسیه میراث دار آن است. تعدادی از کسانی که این روزها از اشتراک در یک اجلاس فرمایشی در مسکو، بسیار مشعوف گردیده اند، اگر افتخاری داشته باشند، همان مبارزه با ارتش سرخ شوروی و مبارزه با طالبان است.
در این میان از همه مهمتر نقش رییس جمهور پیشین کشور در سهولت بخشیدن به اشتراک تعدادی از چهرههای سیاسی کشور به اجلاس مسکو، قابل توجه است. رییس جمهور پیشین کشور که باید در قامت یک زعیم ملی و چهرهای که در هر حالت باید از دستاوردهای نظام جدید و مردم افغانستان و خونهای بناحق ریخته شده مردم افغانستان پاسداری کند، به این سادگی و به یک ندای مشکوک لبیک میگوید، پرسشهای بسیاری را بر میانگیزد. او که باید محور اجماع و وفاق ملی در کشور باشد، چگونه این موقعیت را به خاطر گل روی طالبان به مخاطره میاندازد و به هیچ برابر میکند؟ آیا برادران ناراضی، راضی شده اند که مردم افغانستان خبر ندارند یا چانس طلایی دیگری، این بار از شرق، در خانه پریزیدنت را زده است؟ اگر برخی از چهرههای دیگر سیاسی که دل پردرد از رهبران فعلی حکومت دارند که رفتن به اجلاس مسکو را با نامهربانیهای رقبای آینده خویش توجیه میکنند، رییس جمهور پیشین از چه چیزی دلگیر است؟ ایشان وقتی از «میدان هوایی بین المللی حامد کرزی» به سمت روسیه پرواز میکند، چه حسی خواهد داشت؟
مردم افغانستان هرگز روزگار سیاه دوره حکومت طالبان را فراموش نکرده اند. خونهای بسیاری توسط این گروه ریخته شده است که هنوز نخشکیده است. دو هفته پیش تنها در یک حمله تروریستی دهها تن از جوانان این کشور در یک مرکز نظامی در میدان شهر جان باختند و دهها خانواده داغدار گردیدند.
اکنون معجزهای نیز رخ نداده است که گروه طالبان تغییر کرده باشد. هیچ چیزی تغییر نکرده است و طالبان به چیزی غیر از حکومت امارتی راضی نمیشوند. رییس جمهور پیشین نیز نیک این موضوع میداند. پس چه چیزی سبب شده است که او این گونه شتابان به سمت مسکو در حرکت است؟ بهای چندین دهه مبارزه مردم افغانستان و دستاوردهای فصل جدید که بخشی از آنها محصول دوره زعامت جناب کرزی است، چه چیزی خواهد بود؟
واقعیت این است که اجلاس مسکو یک آزمون مهم برای افغانستان بود. اما نه برای مردم افغانستان که همواره در راه استقلا و آزادی و ارزش های انسانی قربانی داده اند. بلکه آزمون مهم برای سیاستمداران و نخبگان سیاسی ما بود. افغان ها در طول تاریخ ثابت کرده اند که در سطح رهبری سیاسی، هیچگاه نتوانسته اند، یک اجماع ملی بر سر یک نظام قانونمند و یک ساختار سیاسی به وجود آورند. شتاب بیش از حد به سمت اجلاس مسکو این واقعیت تاریخی را در عریان ترین حالت آن به نمایش گذاشت و یک تجربه تلخ تاریخی را بار دیگر در اذهان زنده کرد.

دیدگاه شما