صاحب امتیاز: محمد رضا هویدا

مدیر مسوول: محمد هدایت

سر دبیر: حفیظ الله زکی

جمعه ۳۱ حمل ۱۴۰۳

دانلود صفحات امروز روزنامه: 1 2 3 4 5 6 7 8

درس‌های کنفرانس مسکو

-

دومین نشست مسکو نه تنها هیچ نتیجه ای در بر نداشت بلکه مایه شرمساری و احتمالا کدورت های بیشتری گردید. کسانی که دو بار با شیفتگی تمام تا مسکو دویدند و در پیشگاه دشمنان مردم افغانستان سر تعظیم فرود آوردند اکنون باید درس های مهمی از مراوده با طالبان آموخته باشند. بسیاری از سیاسیون فکر می کردند که طالبان به بهانه صلح به دروازه های کابل رسیده اند و باید هرچه زودتر باید تکیلیف شان را مشخص کنند و شاید در حکومت آینده سهمی داشته باشند. در پشت تمام اهداف سیاستمداران خوش باور ما این نکته اساسی پنهان بود که شاید بتوانند با کمک طالبان و دیگر حامیان منطقه ای آن ها انارشیسم دهه هفتاد را تکرار کنند. کسانی که مدتی است به خاطر تحقق این آرزو به هر دری می زنند منافع حزبی و تنظیمی خود را تنها در بی نظمی و بی ثباتی سیاسی می بینند. واقعیت موضوع نیز همین است. زیرا وقتی نزاع همه علیه همه صورت می گیرد، کسانی بیشترین سود را خواهند برد که عمر شان را در بی ثباتی و بی قانونی سپری کرده اند. به هر صورت دومین کنفرانس مسکو با حضور چهره های درشت سیاسی افغانستان و طالبان و تحت نظارت روسیه بی نتیجه پایان یافت. اینک خوب است که همه ما یک محاسبه سرانگشتی از درس ها و عبرت های آن داشته باشیم.
نخستین درس از نشست های بی حاصل مسکو باید عدم اعتماد به قدرتی باشد که داعیه بلند در سر دارد و هنوز خواب های شیرین برای افغانستان می بیند. روسیه به عنوان میراث دار شوروی سابق که تمام ویرانی ها و نابسامانی های امروز ما محصول تجاوز آن است، نه تنها صداقت کافی در برابر افغانستان ندارد بلکه تلاش می ورزد به نحوی جای ایالات متحده را پس از خروج نیروهای این کشور در افغانستان پر کند. سیاستگذاران کهنه کار کرملین هنوز در فضای عصر جنگ سرد هستند و اکنون با شکست ایالات متحده در جنگ افغانستان، خود را در یک قدمی پیروزی تاریخی در برابر ابرقدرت غرب می بیند. نزاع تاریخی میان دو ابرقدرت سال های متمادی هم چون بازی موش و گربه دوام داشته است و در سال های پسین به نفع ایالات متحده رقم خورده است ولی اکنون بار دیگر روسیه می خواهد از زیر خاکستر یک شکست تاریخی قد راست کند. بنابراین مامورین کهنسال «ک گ ب» و همکاران افغان آنان در این شب و روزها خواب های آشفته زیاد می بینند. بی دلیل نیست که کسانی چون ضمیر کابلوف و یکی از افغان هایی که در سابق مامور خاد و همکار نزدیک سازمان استخباراتی روسیه بوده اند، این کنفرانس ها را میزبانی می کنند.
دومین درس به خصوص برای سیاسیونی که احتمالا دل پر درد از رهبری فعلی حکومت افغانستان دارند، این باشد که با صداهای پراکنده در برابر دشمنی چون طالبان ره به جایی نمی بریم که هیچ، بلکه در نهایت تحقیر خواهیم شد. زیرا کسانی که در پشت سر طالبان قرار دارند، سال ها یا بلاگردان جنگ و منازعه افغانستان و یا گرداننده اصلی آن بوده اند. به همین خاطر آن ها درس های شان را خوب آموخته اند و همه جناح های سیاسی افغانستان را مثل کف دست خود می شناسند. هنوز به نظر می رسد که وقت آن نرسیده است که گردانندگان پشت صحنه افراط گرایی و تروریسم، کسانی دیگر را بر گروه طالبان ترجیح دهند. اگرچه عده ای از بزرگان با شتاب گرفتن مذاکرات صلح میان ایالات متحده و طالبان دچار خطای باصره شدند ولی باید اکنون آموخته باشند که تحقق این خیال هنوز زود به نظر می رسد.
درس سوم و مهم برای همه نیروهای سیاسی به شمول حکومت افغانستان مسجل شده باشد که تنها راه فایق آمدن بر تروریسم و افراط گرایی مبارزه دوامدار و ایستادگی یک پارچه در برابر آن است. زیرا بنا نیست که مردم افغانستان بعد از دادن این همه قربانی و پرداختن بهای سنگین بار دیگر زیر بار وحشت و ترور و خشونت بروند. طالبان ثابت کرده اند که از خواست های ضد انسانی خویش حتی یک قدم عقب نمی نشینند. در آخرین جلسه با خلیل زاد نیز خواست اصلی خود را مطرح کرده اند و در کنفرانس مسکو نیز بر آن پافشاری کرده اند. خواست اصلی طالبان برقراری نظام امارت اسلامی و وضع قیودات غیر انسانی بر مردم افغانستان است. امری که هیچ کسی حاضر نیست بدان تن دهد. طالبان در عین حالی که در پشت میز مذاکره نشسته اند، حتی یک روز آتش بس را قبول نمی کنند و دست به حملات انتحاری و تروریستی می زنند. نمونه اخیر آن در دو روز گذشته در پوهنتون مارشال فهیم و حمله تروریستی در منطقه 9 کابل است. بنابراین یگانه راه ممکن ایستادن در برابر طالبان و اصرار بر حفظ نظام سیاسی، قانون اساسی، ارزش های مدنی و حقوق بشری و دستاوردهای چندین ساله اخیر است.

دیدگاه شما