صاحب امتیاز: محمد رضا هویدا

مدیر مسوول: محمد هدایت

سر دبیر: حفیظ الله زکی

پنجشنبه ۶ ثور ۱۴۰۳

دانلود صفحات امروز روزنامه: 1 2 3 4 5 6 7 8

صلح با طالبان از زاویه دیـگر

-

تا هنوز خوشبینی های زیادی به وجود آمده که اگر طالبان تحت فشار امریکا و کشورهای منطقه به گفتگوهای صلح تن دهند و این گفتگوها در نهایت به امضای توافقنامه صلح بینجامد، به معنای این است که امنیت و ثبات در افغانستان حاکم می شود و مردم افغانستان می توانند در سایه یک نظام توافقی، دوران زندگی بدون جنگ را تجربه کنند.
درحالی که این برداشت بسیار خوشبینانه و دور از واقعیت های سیاسی و امنیتی می باشد. جنگ و ناامنی در افغانستان یک پروژه است که برای رسیدن به اهداف مشخص از سوی کشورهای خارجی طراحی شده است. در این جنگ منافع برخی کشورها تأمین می شود و یا حداقل از تهدیداتی که پس از دوران جنگ و در حالت ثبات افغانستان محتمل به نظر می رسد، در امان می باشند.
پاکستان مسأله صلح در افغانستان را از یک طرف به موضوع کشمیر و رابطه آن کشور با هند پیوند داده و از سوی دیگر به تأمین منافع اقتصادی و امنیتی خود در افغانستان مرتبط ساخته است. برخی کشورهای دیگر نیز از تشدید جنگ در کشور هم منافع اقتصادی و امنیتی خود را دنبال می کنند و هم از نفوذ و قدرت خود در افغانستان به عنوان مانع بر سر راه سیاست های کشورهای رقیب استفاده می کنند.
به همین خاطر موضوع جنگ و ناامنی در افغانستان به یک مسأله بسیار پیچیده و بعرنج تبدیل شده که کنترل و مدیریت آن نه در دست حکومت است و نه در اختیار مخالفان حکومت. اصطلاح جنگ نیابتی در افغانستان تاحدودی وضعیت پیچیدهای کشور را توضیح می دهد. جنگی که در آن شهروندان کشور در برابرهم قرار می گیرند و توسط یکدیگر کشته می شوند و در برابرهم بی مهابا شلیک می کنند و در تحلیل ها و گزارش ها نیز نام حکومت و طالبان برجسته می شود؛ ولی واقعیت این است که در پشت هر جنگ و حمله در افغانستان دست های پیدا و پنهان دیگری قرار دارد که وضعیت جنگ را با توجه به منافع شان مدیریت می کنند.
به این دلیل صلح در افغانستان پیش از آن که به تأمین خواست های طالبان و مشارکت آنها در قدرت مربوط باشد، به سیاست های پیوند می خورد که کشورهای دیگر برای دسترسی به منافع شان در این کشور روی دست گرفته اند. طالبان تنها یک ابزار است که تطبیق سیاست ها و دسترسی به خواست ها را برای کشورهای دیگر تسهیل می کنند.
از اینرو صلح با طالبان نمی تواند راه حل قطعی برای امنیت و ثبات افغانستان به حساب بیاید. ممکن است در شرایط ویژه کشورهای حامی طالبان بخواهند که این گروه در پروسه صلح شامل شوند و به گفتگوهای رو در رو با حکومت تن دهند؛ اما این مسأله هرگز به معنای دست برداشتن آنها از منافع نامشروع شان در افغانستان نیست.
با توجه به ضعف حکومت و کاستی هایی که در فرایند ملت سازی و حقوق شهروندی وجود دارد، کشورهای دیگر هر زمانی که بخواهند می توانند، بجای طالبان، گروه دیگری را با نام و عنوان دیگر ایجاد و برای برهم زدن ناامنی، تشدید جنگ و ترویج خشونت به افغانستان بفرستند. همانطوری که پیوستن حزب اسلامی حکمتیار، کوچکترین تأثیری در امنیت افغانستان نداشت، ممکن است پس از صلح با طالبان نیز متوجه شویم که جنگ بازهم جریان دارد. با این تفاوت که پروژه جنگ این بار توسط گروه دیگر و با نام دیگر به پیش برده شود.
داعش یک پدیده خطرناک است. این گروه سال ها است که در افغانستان حضور دارد. اکنون مناطق مختلفی از ولایات ننگرهار، کنر، لغمان و برخی ولایت های دیگر تحت تسلط این گروه قرار دارد. همانطوری که بسیاری از کشورها از نفوذ داعش در افغانستان می ترسند، تعدادی از کشورها ممکن است به این گروه به عنوان ابزار پیشبرد سیاست های خود در افغانستان بنگرند.
بنابراین بها دادن بیش از حد به گفتگوهای صلح با طالبان که منجر به اعطای امتیازات سیاسی یکجانبه از سوی حکومت به این گروه گردد، زیاد مناسب به نظر نمی رسد. صلح واقعی زمانی در افغانستان برقرار می شود که کشورهای ذینفع همسایه، منطقه و جهان بر سر تقسیم منافع خود به افغانستان به توافق برسند که این امر نیز متأسفانه در کوتاه مدت مقدور و میسور به نظر نمی رسد. با این تحلیل چشم انداز صلح، امنیت و ثبات در افغانستان، بر خلاف تبلیغاتی که صورت می گیرد، زیاد شفاف و روشن نیست.

دیدگاه شما