صاحب امتیاز: محمد رضا هویدا

مدیر مسوول: محمد هدایت

سر دبیر: حفیظ الله زکی

پنجشنبه ۶ ثور ۱۴۰۳

دانلود صفحات امروز روزنامه: 1 2 3 4 5 6 7 8

امتناع صلح با دشمن خـون آشام

-

در حمله دیروز طالبان بیش از 50 تن از دانش آموزان یک مکتب در قلب پایتخت به خاک و خون کشیده شدند. حمله دیروز از این جهت به معنای واقعی کلمه یک جنایت تمام عیار علیه بشریت بود. در هیچ مکتب و مذهبی حمله علیه کودکان جواز ندارد و هیچ بهانه ای نمی تواند عمل وحشیانه دیروز طالبان را توجیه کند. طالبان در اعلامیه رسمی خود از حمله بر مرکز لوجیستیک وزارت دفاع سخن گفته است. در حالی که در آن حوالی که یک منطقه مسکونی غیر نظامی است، بیشترین اسیب به غیر نظامیان به خصوص به مکاتب و مراکز اموزشی کودکان وارد شده است.
از سوی دیگر هفتمین دور گفتگوهای ایالات متحده با طالبان در قطر در پشت درهای بسته شروع شده است و هر از گاهی خبرهایی از این نشست ها منتشر می شود. اگرچه این گونه نشست ها و گفتگوها بیش از آن که مایه امیدواری مردم گردد، سبب نفرت و انزجار عمیق تر مردم از طالبان و عملکرد آنان می شود. متاسفانه این انزجار کم کم دامن کسانی را که به نحوی با طالبان یا مماشات می کنند و یا گفتگو کرده اند و یا به صلح با این گروه خون آشام امید بسته اند می گیرد.
یکی از ریشه های اصلی نارضایتی های عمومی در سال های اخیر از حکومت مماشات در برابر طالبان بوده است. متاسفانه بنیاد این مماشات و مدارا با طالبان در حکومت قبلی زمانی گذاشته شد که اعضای این گروه، برادران ناراضی لقب گرفتند. «برادران ناراضی» تنها یک اصطلاح در ترمنیولوژی سیاست افغانی نبود، بلکه یک بنای غلط در برخورد با قاتلان مردم افغانستان و موجودات خون آشامی بود که به چیزی جز قتل و کشتار فکر نمی کنند و میل سیری ناپذیر در خون ریزی و ویرانی دارند. باید اذعان کنیم که در حکومت وحوت ملی اگرچه این پالیسی تغییر کرد و «برادران ناراضی» به «مخالفان مسلح حکومت» تغییر نام داد ولی در بخش هایی از حکومت مماشات هم چنان استمرار پیدا کرد.
در سوی دیگر که در این روزها به نظر می رسد از نگاه افکار عمومی میدان را باخته است، ایالات متحده آمریکا به عنوان سردمدار جبهه ضد تروریسم، است. همه به یاد داریم زمانی که رییس جمهور اسبق ایالات متحده فرمان حمله بر مراکز طالبان را صادر کرد و سنگرهای امارت اسلامی و شریک نظامی آن یعنی القاعده یکی پس از دیگری سقوط می کرد، خوش بینی های زیادی نسبت به ایالات متحده در میان مردم به وجود آمده بود و زمینه روانی و ذهنی حضور نظامی این کشور در افغانستان به سرعت فراهم گردید. اما اکنون پس از هیجده سال حضور نظامی ایالات متحده در افغانستان و شکست نظامی و اخلاقی این کشور در برابر طالبان مردم را به کلی مایوس کرده است. همه می دانند که این شکست نه به خاطر ضعف و ناتوانی بلکه به خاطر پالیسی هایی است که در برابر طالبان اتخاذ گردیده است. در حالی که طالبان به خاک و خون کشیدن ده ها انسان بی گناه به شمول 50 کودک را جشن می گیرند و از آن به وجد می آیند و در طرف دیگر نماینده ایالات متحده در پشت درهای بسته در حال مبادله خنده های مستانه با نمایندگان این گروه سفاک است، باید به مردم حق بدهیم که از چنین وضعیتی متنفر باشند.
گروه دیگری که مورد تنفر و انزجار مردم قرار گرفته اند، برخی از چهره های سیاسی و رهبران جهادی هستند که در پس پیری واله و شیدای طالبان شده اند. از همین رو در هر جایی که ندایی از همسویی با طالبان بر می خیزد، آنان نیز به همان سمت می دوند. این گروه از رهبران و سیاسیون که ظاهرا خود را بیش از هر زمان دیگر از قدرت دور احساس می کنند، تنها درد شان  نحوه حفاظت از دارایی هایی است که سال ها به گونه مافیایی جمع آوری کرده اند. آنان سومین گروهی هستند که مورد غضب جدی مردم قرار گرفته اند و در این روزها همه سنگ های ملامت از سوی مردم به سمت آنان پرتاب می شوند.
واقعیت این است که اگر شعور جمعی و ذهنیت عمومی را معیار قضاوت قرار دهیم، باید اذعان کنیم که طالبان بیش از هر زمان دیگر منفور واقع شده اند و کسانی که به نحوی با این گروه سمپاتی داشته باشند از امواج این نفرت و انزجار عمومی در امان نمی مانند.
آن چه از این همه نفرت و انزجار و عملکرد طالبان باید درس گرفت این است که صلح با چنین موجوداتی امکان ناپذیر است. اگر بی طرفانه و کمی منصفانه قضاوت کنیم باید گفت که حمله دیروز طالبان بر مردم بی گناه کابل و به خاک و خون کشیدن 50 کودک دانش آموز بر همه خوش باوری ها و خوش خیالی ها باید خط بطلان کشیده باشد.

دیدگاه شما