صاحب امتیاز: محمد رضا هویدا

مدیر مسوول: محمد هدایت

سر دبیر: حفیظ الله زکی

جمعه ۳۱ حمل ۱۴۰۳

دانلود صفحات امروز روزنامه: 1 2 3 4 5 6 7 8

صلح واقعی یا صلح تحمیلی و ناپایدار

-

در ماههای اخیر بحث صلح و مذاکره با طالبان تمام پدیده های مهم ملی را تحت شعاع قرار داده است. صلح و مذاکره با طالبان بدون در نظر داشت واقعیت های سیاسی و اجتماعی کشور، به صورت مبالغه آمیز ممکن و قابل دسترس دانسته می شد. نگاه خوشبینانه و خیال پردازانه نسبت به صلح، بسیاری از سیاستمداران را وادار کرد تا از پدیده صلح استفاده سیاسی برده و خود را به هر طریقی در پروسه صلح صاحب نقش بدانند.
دو دور نشست مسکو که با تحقیر و ناکامی برخی سیاستمداران همراه بود، نه تنها گام مثبتی در راه صلح به شمار نیامد که سبب احساس غلبه و پیروزی رهبران گروه طالبان و جری تر شدن این گروه در عرصه های نظامی گردید.
تشدید حملات نظامی و انتحاری در نقاط مختلف افغانستان ناشی از همین احساس غیر واقع بینانه طالبان از واقعیت های سیاسی و امنیتی افغانستان می باشد.
متأسفانه مسأله صلح با طالبان آن قدر برجسته شد که پروسه انتخابات را نیز تحت تأثیر قرار داد. برخی از سیاستمداران داخلی و خارجی حتا اظهار امیدواری می کردند که موافقتنامه صلح پیش از انتخابات به امضاء برسد.
ولی واقعیت سیاسی در افغانستان غیر آن چیزی بود که برخی تحلیل گران به آن اعتقاد داشتند. پس از چند دور مذاکرات مشخص شد که گروه طالبان هیچگاه حاضر به مذاکرات جدی با دولت افغانستان نیست. این گروه از مذاکرات صرف مقاصد سیاسی شان را تعقیب می کنند. طالبان از یک طرف خودشان را در انظار و افکار عمومی جهان یک گروه صلح طلب و خواهان مذاکره و گفتگو و حل مسالمت آمیز مشکلات افغانستان نشان می دهند، از سوی دیگر با وقت گذرانی و فرصت سوزی و تشدید خشونت و کشتار در افغانستان می خواهند در میز مذاکره امتیازات فوق العاده ای را نصیب شوند.
هنوز فاصله های زیادی میان خواست های طالبان و مردم افغانستان باقی مانده است. طالبان با چند جمله مدارا جویانه نسبت به حق تعلیم زنان و یا آزادی های محدود و مشروط شهروندان، نمی توانند مردم افغانستان را به پذیرش حکومت نوع طالبانی آن قانع سازند.
البته نفس رو آوردن طالبان به گفتگو و نشستن به دور یک میز و حاضر شدن به پیش دوربین فیلمبرداری و یا مصاحبه با خبرنگاران زن خارجی را می توان یک تغییر جزئی در رویکرد طالبان تلقی کرد، اما این تغییرات جزئی در شرایطی که مردم افغانستان حدود دو دهه را در آزادی و دموکراسی سپری می کنند، قناعت بخش دانسته نمی شود.
از اینرو از مذاکرات صلح در حالی تبلیغ می شود که هیچ گونه انعطافی در افکار و اندیشه های افراطی طالبان مشاهده نمی شود. طالبان هنوز بر امارت اسلامی تأکید می کنند و تمامی قوانین را مطابق با اسلام و فقه حنفی، آنهم بنابر قرائت های تنگ نظرانه و افراط گرایانه خود، مشروع می دانند.
به این دلیل امید بستن به مذاکرات صلح که در آن خواست مردم افغانستان در نظر گرفته شود و ارزش های مورد احترام مردم محفوظ بماند، زیاد وا قع بینانه به نظر نمی رسد.
بنابراین حکومت و مردم افغانستان نباید، پروسه های انکشافی، اقتصادی و سیاسی را به بهانه صلح احتمالی به تعویق بیندازد. حکومت در عین حالی که باید پروسه های ملی از جمله انتخابات را مطابق تقویم اعلام شده از سوی کمیسیون انتخابات، به پیش ببرد، مسایل صلح و مذاکره با طالبان را نیز مطابق شرایط و انعطاف سیاسی رهبران طالبان مورد توجه قرار دهند.
مشکل اساسی دیگر در مذاکرات صلح این است که مذاکرات با دخالت گسترده کشورهای خارجی در جهت مخالف خواست عمومی مردم به پیش برده می شود. صلحی که در آن خواست مردم افغانستان در نظر گرفته نشود و صلحی که از سوی کشورهای خارجی بر مردم تحمیل شود، به هیچ وجه پایدار و ماندگار نخواهد ماند و دیر یا زود دیوارهای آن فرو می ریزد و از زیر خاک و خاکستر آن آتش جنگ های دورانی دیگر شعله خواهد کشید و بار دگر تمامی دستاوردهای به دست آمده را نیست و نابود خواهد ساخت.
انتخابات یک پروسه قابل پیش بینی و قانونی است. این انتخابات باید در بهار امسال برگزار می شد، اما سرو صداهای صلح و مشکل تراشی هایی که در جریان برنامه ریزی انتخابات به وجود آمد، این پروسه را به تأخیر انداخت. اکنون حکومت با جدیت تمام کوشش می کند که انتخابات مطابق برنامه کمیسیون انتخابات برگزار شود. مرتبط کردن انتخابات با مسأله صلح هرگز به نفع کشور و مردم نخواهد بود و انتخابات و سایر پروسه های ملی باید به قوت خود به جریان بیفتد و مسیر توسعه و دموکراسی با صبر و عقلانیت سیاسی پیموده شود.

دیدگاه شما