صفحه نخست » سرمقاله » برای تامین امنیت شهر کابل چه باید کرد؟
برای تامین امنیت شهر کابل چه باید کرد؟
- محمد هدایت
در هفتههاي اخير ناامني و افزايش جرايمجنايي در شهر کابل يک بار ديگر در سرخط رسانهها قرار گرفت و به همان ميزان که خواب از چشمان ساکنان کابل ربود، افزايش انتقادها و صداهاي مردم، خواب مسولان امنيتي را نيز آشفته کرد. رهبري حکومت نيز وارد ميدان شدند و عرصه را بر مسولان نهادهاي امنيتي تنگ ساختند. چند روز پيش معاون دوم رييس جمهور مسولان نهادهاي امنيتي را خواست و از آنان خواست که فکري به حال مردم کابل کنند. در پي افزايش جرايم و انتقادها در روزهاي اخير نهادهاي امنيتي اقدامات جدي را براي جمع آوري بزه کاران از سطح شهر کابل روي دست گرفته اند.
در شبهاي گذشته دهها واسطه نقليه همراه با منسوبين پليس در سطح شهر به گشتزني پرداخته اند و شخص وزير امور داخله در اين شبها از حوزههاي امنيتي پليس بازديد ميکند و عمليات نيروهاي پليس در سطح شهر را رهبري ميکند. اين اقدام تا حدي زيادي مورد استقبال قرار گرفته است ولي بدون شک کافي نيست و بايد اقدامات اساسيتر و جديتر صورت گيرد. به همين خاطر پرسش اساسي اين است که براي کنترل شهر و پيشگيري از جرايم جنايي در شهر چند ميليوني مثل کابل چه بايد کرد؟ قطع نظر از برنامه ريزي کلان شهري و سياستگذاري کلان در سطح حکومت براي پيشگيري جرايم براي شهر کابل چند کار به صورت عاجل بايد صورت گيرد:
يک: نخستين اقدام در نهادهاي امنيتي بايد شناسايي منابع جرم و خاستگاههاي اصلي مجرمان شهري باشد. تا زماني که منابع جرمزا هم چون اماکن، طبقههاي خاصي اجتماعي، انگيزههاي جرمي و ... مورد شناسايي دقيق قرار نگيرند هر اقدامي ممکن است موقتي باشد و در درازمدت به کاهش جرايم شهري کمک نکند. همه ما ميدانيم که در نقاطي که معتادان، ولگردها و بزه کاران حضور بيشتر دارند، جرايم جنايي هم بيشتر است. تا زماني که معتادان از سطح شهر جمع آوري نشود نميتوان جلو دزديها و رهزنيهاي شهري را گرفت.
دو: پليس تمام ظرفيتها و امکانات خود را متناسب با منابع جرايم شهري بايد بسيج کند. به همين خاطر در برخي از نقاط شهر کافي است که معتادان جمع آوري شوند. به همين خاطر اين موضوع تنها کار پليس و نيروهاي امنيتي نيست. انبوهي از افرادي که در اين شبها تصاويرشان توسط وزارت امور داخله به عنوان مجرمان دستگيرشده در حوزههاي مختلف پليس نشر ميشود، ممکن است از توقيف خانه رها شوند. زيرا همه آنان بالفعل دستگير نميشوند و احتمالا بخش بزرگي از آنان معتادان به مواد مخدر هستند که پس از مدتي رها ميشوند. به همين خاطر نهادهاي ديگري چون صحت عامه، شاروالي کابل و ديگر نهادهاي مرتبط با پليس همراه شوند تا بتوانيم نتيجه بهتري بگيريم.
سه: خودداري از اقدامات نمايشي و مقطعي بخشي از راه حل است. اگر پليس تنها براي کاهش انتقادها و راضي کردن مقطعي شهروندان دست به اقدامات نمايشي بزند و چند شب در شهر کابل با وسايط نقليه مدرن و نيروهاي پليس مانور دهد، به کاهش جرايم کمک نخواهد کرد. چه بسا اگر اين اقدامات پس از مدتي تعطيل شود، مجرمان جريتر خواهند شد و دست به جرايم بيشتر خواهند زد. در جرايم جنايي ثابت شده است که اگر با ريشهها و منابع جرمي برخورد اساسي نشود، جرايم بيشتر خواهد و مجرمان به کار شان تشويق خواهد شد.
چهار: سياست زدگي در مقرريهاي مسولان حوزههاي پليس مشکلي است که متاسفانه هنوز جريان دارد. بارها شنيده شده است که آمران حوزههاي پليس با اشاره رهبران سياسي و قومي تعيين شدهاند و تنها در برابر منابع قدرت پاسخگو بوده اند. اين امر به خصوص در حوزههاي غرب کابل همواره مشهود بوده است. حتي به طور غير رسمي از مبادله پولهاي کلان به خاطر تقرري افراد نزديک به رهبران احزاب سياسي سخن به ميان آمده است. ممکن است همه اين شايعات غيررسمي صحت نداشته باشد ولي بدون واقعيت هم نيست. نگاه قومي و سياسي به پستهاي امنيتي آفتي است که همواره در نهادهاي امنيتي ما وجود داشته است و اين مساله به نابسامانيهاي بسيار دامن زده است و نارضايتيهاي بيشمار به وجود آورده است. بنابراين يکي از مهم ترين عوامل کاهش جرايم گماشتن افراد مسلکي، دلسوز، شايسته و غير وابسته به احزاب و رهبران سياسي در مناصب امنيتي است. امري که هنوز متاسفانه وجود نداشته است.
دیدگاه شما