صفحه نخست » سرمقاله » افغانستان نباید قربانی تضاد منافع دیگران شود
افغانستان نباید قربانی تضاد منافع دیگران شود
- محمد هدایت
دیروز مایک پمپئو وزیر خارجه ایالات متحده در یک سفر از پیش اعلاننشده وارد کابل شد. برای سفر وی دو هدف عمده حل مسایل پیش آمده بعد از انتخابات ریاست جمهوری و مسایل مربوط به روند صلح اعلان شده است. اما این سفر و زمانی که برای آن انتخاب شده است، میانجیگری جان کری وزیر خارجه اسبق ایالات متحده در سال 2014 را میان دو تیم پیشتاز آن زمان در اذهان تداعی میکند. از همین رو افکار عمومی نگران آن است که مبادا معامله سال 2014 و توافق بر سر یک شرکت سهامی دیگر تکرار شود. اگر چنین شود ممکن است افغانستان یک بار دیگر قربانی سیاستها و تضاد منافع کشورهای خارجی گردد و فرصتهای پیش آمده از دست برود. به خصوص که در روزهای اخیر برخی تحرکات از سوی کشورهای منطقه و قدرتهای منطقهای نیز صورت گرفته است که این گمانه را تقویت میکند.
وزارت خارجه روسیه در روزهای اخیر داوری غیر مسولانهای در باره انتخابات ریاست جمهوری و تصامیم نهادهای قانونی افغانستان داشته است که نوعی بی حرمتی به قوانین و نهادهای قانونی کشور ما است. از سوی دیگر وزارت خارجه ایران نیز دو روز قبل اعلامیه مطبوعاتی را صادر کرده است که پرده از تمایلات و دیدگاههای رسمی این کشور در باره انتخابات و مسایل داخلی افغانستان بر میدارد. در لحن اظهارات دستگاه سیاست خارجی هر دو کشور به طور آشکار مداخله در امور داخلی افغانستان و حمایت از یک جناح سیاسی که اکنون در انتخابات شکست خورده است، به چشم می خورد. جالب این است که در افغانستان نیز دیدگاههای رسمی هر دو کشور از سوی برخی از سیاسیون و جناحهای سیاسی با استقبال مواجه شده است.
شاخوشانه کشیدن آشکار کشورها و قدرتهای منطقهای در برابر تیم حاکم افغانستان که اکنون از سوی نهادهای قانونی کشور رسما در انتخابات برنده اعلان شده است، نشان از تلاشهای آنان برای شریک ساختن جناح سیاسی مورد حمایت شان در معادلات قدرت افغانستان دارد. سناریوی قبلی برخی کشورها و قدرتهای منطقهای مبنی بر لغو انتخابات ریاست جمهوری افغانستان و ایجاد یک حکومت عبوری و موقت به بهانه صلح اکنون شکست خورده است و از همین رو آنان به دنبال سناریوی دیگر یعنی تکرار تجربه سال 2014 هستند.
از آنجا که ایالات متحده نیز در شرایطی قرار دارد که به هر قیمتی باید روند صلح افغانستان را مطابق میل خویش پیش ببرد، ممکن است به خواستهای قدرتهای منطقهای و رقبای سیاسی خود حداقل در کوتاه مدت گردن نهاده و آنها را آرام کند و تن به بخشی از خواستههای آنان دهد. ایالات متحده از یک سو نمیتواند نفوذ قدرتهای منطقهای در افغانستان را که نزدیک به چهل سال در معادلات افغانستان حضور داشته اند، نادیده بگیرد و از سوی دیگر ممکن است چندان علاقهای برای ایجاد یک حکومت مقتدر در افغانستان نیز نداشته باشد.
بدون شک وجود یک حکومت مقتدر میتواند در برابر سیاستهای ایالات متحده ایستادگی کند. در نهایت انگیزه مهم برای ایالات متحده پیشبرد سیاستهای کلان منطقهای این کشور و حفاظت از منافع ملی آن و ناچیزی ارزشهای حقوق بشری و دستاوردهای سالهای اخیر مردم افغانستان در نزد آن است. این موضوع را قبلا بارها فرستاده ایالات متحده برای صلح افغانستان، برای رهبری حکومت افغانستان گوشزد کرده است که نوع نظام سیاسی، دستاوردهای هیجده سال اخیر و ارزشهای مدنی و حقوق بشری برای رهبری فعلی آمریکا مهم نیست و مسولان این کشور تنها به منافع و روندهای کلان سیاسی خویش توجه دارند.
نتیجه تحولات اخیر ممکن است یک بار دیگر به قربانی شدن افغانستان و روندهای سیاسی کنونی بینجامد. کشور ما متاسفانه یک بار دیگر محل تلاقی سیاستها و تضاد منافع کشورهای منطقهای و قدرتهای جهانی قرار گرفته است. ساختن یک شرکت سهامی دیگر و تقسیم قدرت میان جناح های سیاسی و تحمیل آن بر مردم افغانستان به معنای واقعی کلمه قربانی کردن دو باره افغانستان است. زیرا در این صورت قدرت تصمیم گیری از رهبری حکومت افغانستان سلب میگردد و دولت افغانستان در برابر همسایگان و قدرت های جهانی و منطقه ای به شدت تضعیف خواهد شد. ظاهرا تضعیف حکومت افغانستان تنها قدر مشترک نانوشته میان قدرتهای جهانی و منطقهای و مخالفان مسلح و اپوزیسیون داخلی نظام سیاسی افغانستان است.
دیدگاه شما