صاحب امتیاز: محمد رضا هویدا

مدیر مسوول: محمد هدایت

سر دبیر: حفیظ الله زکی

پنجشنبه ۶ ثور ۱۴۰۳

دانلود صفحات امروز روزنامه: 1 2 3 4 5 6 7 8

تهـدیـد خبـرنگـاران، قـدرت نیسـت

-

بر اساس معلومات موثق، طالبان قصد دارد تا با ترور خبرنگاران روان جامعه را مغشوش کرده و از این طریق فرصتهای تبلیغاتی به دست آورد.
گروه طالبان پس از توافقنامه آمریکا با آن گروه، حملات خود را تشدید کرده و اهداف جنگی خود را نیز گسترش داده است . طالبان قصد داشتند با تشدید حملات نظامی مناطق استراتژیک را تحت تصرف درآورده و رهبری شان را در داخل منتقل سازند. طالبان قصد داشتند تا با ایجاد یک مرکزیت قوی و نیرومند، به مردم افغانستان و جامعه بین المللی وانمود کنند که آنها هم در جبهه نظامی قدرتمند از حکومت است و هم به از نظر جغرافیای نیز ساحات وسیع تری تحت تصرف شان دارند. بنابراین در مذاکرات سیاسی باید موازی با حکومت در نظر گرفته شوند.
ولی این تلاش ها هر چند خسارات و تلفات زیادی بر مردم وارد کرد؛ اما در اثر مقاومت و دفاع فعال نیروهای امنیتی گروه طالبان به این خواستشان نرسیدند.
پس از آن طالبان تاکتیک ماین گذاری در شاهراهها و سرکها، استفاده وسیع از ماینهای چسپکی، ترور افراد، گروگانگیری و فشار حداکثری بر مردم مناطق اطراف و روستاها برای پرداخت عشر و همکاری با طالبان را در پیش گرفتهاند. یکی از راههای آسان برای ایجاد رعب و وحشت در میان جامعه، تمرکز روی اهداف نرم است. کشتن افراد غیر نظامی و بدون امکانات محافظتی مانند: زنان، خبرنگاران و اعضای جامعه مدنی نه پیچیدگی و مشکلات دارد و نه هزینه زیادی را بر آن گروه تحمیل می کند. لذا یکی از اهداف حملات انتحاری و ترورهای هدفمند گروههای تروریستی، کشتن خبرنگاران و اعضای جامعه مدنی است. در ماههای گذشته  ما شاهد کشتار بیرحمانه متعلمین، محصلین و خبرنگاران بودهایم. کشتار این طیفها هم راحتتر و کم هزینهتر است و هم به لحاظ عاطفی روح و روان اعضای جامعه را بیشتر تحت تاثیر قرار میدهد و خوراک تبلیغاتی خوبی برای آن گروه فراهم میآورد.
طالبان انتظار داشتند که همزمان با مذاکرات دوحه خشم و اعتراض مردم را علیه حکومت برانگیزد و فاصله اعضای جامعه را با حکومت بیشتر و عمیق تر سازد.
تضعیف حکومت و ایجاد تفرقه و نفاق در جامعه و میان احزاب و گروهها از اهداف استراتژیک طالبان پس از آغاز مذاکرات سیاسی به حساب میآید. خوشبختانه این گروه در این سیاستهای خود ناکام ماندند. آگاهی مردم  نسبت به مسائل سیاسی، سبب شد که آنها با تحلیل پدیدههای سیاسی و امنیتی به مقاصد شوم دشمنان پی ببرند. این آگاهی یکی از عوامل مهم تشکیل اجماع ملی در محور جمهوریت گردید. امروز جمهوریت یک پوشش کلانی است که همه احزاب، گروهها، اقشار و طیف های اجتماعی را در زیر چتر گسترده خود جمع کرده است . مردم هر چند حکومت را در جلوگیری از حملات مورد انتقاد قرار دادند؛ اما همکاری و هماهنگی مردم را در حمایت از حکومت بیشتر کرده و نفرت و بیزاری مردم را از طالبان و دیگر گروههای همسو به اوج رسانده است. شهروندان افغانستان درک کردند که طالبان یک نیروی مزدور و خشونت طلب اند و حاکمیت این گروه در افغانستان یک فاجعه تمام عیار می باشد.
اکنون طالبان هم از حاکمیتشان بر افغانستان ناامید شده اند و هم از پیروزیهای نظامی شان. تنها را برای طالبان کشتن و آزار دادن افراد ملکی است.
این رفتارها، شان و جایگاه گروه طالبان هم اکنون در حد یک گروه راهزن، باجگیر و جنایت کار تقلیل داده است. آنها از موترها پول می گیرند و از مردم رشوه و باج می خواهند و افراد بی گناه ملکی را ابتدا گروگان می گیرند، بعد در قبال پول آزاد می کنند. مسیرهای ولایات شمال، جلریز و قره باغ اکنون برای مردم عادی ناامن است چه رسد به کارمندان دولت، خبرنگاران و روزنامه نگاران. طالبان با کشتن کارمندان دولتی در مسیر راهها می خواهد، قدرت و سلطه خود را نشان دهند، اما نمیدانند که این گونه اعمال جنایتکارانه با باورهای خود شان نیز منافات دارد.
خبرنگاران آسیب پذیر ترین قشر جامعه از لحاظ امنیتی اند. آنها نه بادیگارد دارند و نه موتر زرهی. بنابراین کشتن خبرنگاران نه قهرمانی است و نه نشانه قدرت. طالبان مسیر اشتباه را می پیماید و به روند صلح آسیب وارد می کند.
به هر حال انتظاری از گروه طالبان نیست تا خشونتها را کاهش دهند و دست از کشتن افراد غیر نظامی و تمام کسانی که در جنگ دخیل نیستند، بردارند؛ اما این وظیفه دولت است که از جان خبرنگاران محافظت کند و تدابیر جدی را برای امنیت خبرنگاران روی دست گیرد.

دیدگاه شما