صاحب امتیاز: محمد رضا هویدا

مدیر مسوول: محمد هدایت

سر دبیر: حفیظ الله زکی

پنجشنبه ۹ حمل ۱۴۰۳

دانلود صفحات امروز روزنامه: 1 2 3 4 5 6 7 8

دشمن اصلی را فراموش نـکنیـم

-

در یک غایله مشکوک و کاملا مبهم در ولسوالی حصه اول بهسود ولایت میدان وردک روز جمعه گذشته، 10 دلو 1399 بیش از ده تن کشته شدند و بیشتر یا کمتر از آن نیز زخمی شده اند. این حادثه از آن جهت مشکوک است که تعدادی از مردم محل که به هر دلیلی در مرکز ولسوالی تجمع دعتراضی بر پا کرده بودند که ناگهان درگیری میان مردم و نیروهای امنیتی اعزامی از مرکز شروع گردید و تلفات نسبتا سنگینی بر جای گذاشت. اما اهمیت این حادثه از آن جهت است که کشته شدگان مردم محل و ملکی بوده اند و در میان آنان هیچ یک از افراد مسلح غیر مسول دیده نمی شود. بنابراین باید بررسی دقیق صورت گیرد که انگیزه این قتل عام و آن هم به دست نیروهای امنیتی کشور چه بوده است. در حالی که جنگ در برابر دشمن اصلی و تروریسم بین المللی در سراسر کشور جریان دارد چرا و چگونه نیروهای امنیتی که باید حافظ منافع مردم باشند در برابر مردم قرار گرفتند و مردم غیر مسلح را به رگبار بستند؟ به همین خاطر به نظر می رسد غایله بهسود دارای سویه های گوناگون و در عین حال خطرناکی است که باید به طور همه جانبه مورد بررسی قرار گیرد و از تکرار آن جدا جلوگیری گردد:
یک. همه ما باید قبول کنیم که هر نیروی مسلحی که در چارچوب یکی از نهادهای امنیتی کشور فعالیت نمی کند و خارج از چارچوب های رسمی دست به فعالیت مسلحانه می زند، غیر مسول به شمار می رود و باید از سوی نهادهای امنیتی سرکوب گردد و یا در یکی از نهادهای رسمی و امنیتی جذب شود. این موضوع به عنوان یک قاعده کلی در همه جا و برای همه کس صدق می کند. فرقی نمی کند که آن نیروی مسلح از گروه طالبان، القاعده، داعش و یا هر کسی دیگر باشد. بنابراین وظیفه اول نیروهای امنیتی این است که با تمام گروه های مسلح غیر مسول در سراسر کشور برخورد قانونی و قاطع داشته باشند و همه را خلع سلاح کنند. بدون شک مساله بهسود از این قاعده مستثنی نیست. زیرا فعالیت مسلحانه خارج از چارچوب های رسمی سرانجام منجر به غایله و بحران می شود و شکی در آن نیست. پس چه بهتر که پیش از آن که تبدیل به بحران شود، حل گردد.
دو. در شرایط جنگی در اقدامات مقابله با مخالفان باید اولویت بندی وجود داشته باشد و نهادهای امنیتی بدانند که در ابتدا کدام دشمن را باید از سر راه خویش بر دارند. میزان تهدید و خطر بستگی به گروه هایی دارد که به صورت مسلحانه فعالیت می کنند و نه تنها در برابر نظم و قانون ایستادگی می کنند بلکه برای براندازی نظام و نهادهای رسمی کشور تلاش می کنند. متاسفانه اکنون در شرایطی قرار داریم که گروه های تروریستی و افراطی هم چون طالبان و القاعده تمام تلاش خود را به خرج می دهند تا دولت افغانستان را تضعیف کرده و باورها به مدیریت آن را از بین ببرند. زیرا به گمان آن ها افغانستان در مرحله ای قرار دارد که هر کس خشونت بیشتر به خرج دهد امتیاز بیشتر خواهد گرفت. به همین خاطر مبارزه با دشمنانی که پیشینه تروریستی دارند و برای براندازی نظام تلاش می کنند باید در اولویت نهادهای امنیتی باشد.
سه. از سوی دیگر مردم مناطق مرکزی در طول سال های گذشته حامیان اصلی نظام و همواره در خدمت سیاست ها و پالیسی های حکومت بوده اند. اکنون علی رغم این که هنوز معلوم نیست که علت غایله بهسود چه بوده است، نزدیک به بیست تن از مردم ملکی کشته و زخمی شده اند. این میزان از کشته و زخمی و آن هم به دست نیروهای امنیتی و دولتی اعتماد شکل گرفته میان مردم و حکومت را به شدت متزلزل می سازد و از بین می برد. متاسفانه باید اذعان کنیم که ذهنیت عمومی نسبت به دولت پس از این حادثه به شدت آسیب دیده و منفی گردیده است. به خصوص که برخی از سیاسیون و احزاب سیاسی از فاصله میان مردم و حکومت سود می برند و آن را به نفع خویش می پندارند و په بسا که برای چنین امری از سوی سازمان های استخباراتی منطقه مامور شده اند.  به همین خاطر به طور سازمان یافته و معنادار لحظه به لحظه بر آتش خشم و نفرت می دمند.
چهار. فقدان اشخاصی که آشنا با منطقه و مردم ساحه باشد در اداره محلی ولایت میدان وردک به خصوص در بخش امنیتی مثل سایر ولایات نامتوازن و ناهمگون است. قومندان امنیه ولایت میدان وردک که مرتکب چنین فاجعه ای شده است و نتوانسته است از یک حادثه دلخراش در میان مردمی که مشهور به صلح خواهی و مداراجویی هستند جلوگیری کند، نشان می دهد که او هیچ آشنایی با روحیه مردم منطقه و فرهنگ حاکم در آن ساحه ندارد. این مساله عمق فاجعه در رهبری و یک جانبه گرایی در رهبری نهادهای امنیتی کشور را نشان می دهد. بدون شک اگر قومندان امنیه با فرهنگ مردم مناطق مرکزی آشنایی می داشت هرگز دستور به این قتل عام گسترده نمی داد و مساله یپش آمده را به راحتی حل و فصل می کرد.
در مجموع کشتار مردم بی گناه و ملکی با هر انگیزه ای صورت گرفته باشد از سوی نیروهای امنیتی غیر قابل بخشش است و نباید از آن چشم پوشید. کسانی که دست به این عمل زده اند باید پاسخگوی عملکرد خویش باشند و هیاتی که از سوی حکومت به ساحه اعزام گردیده است باید به طور جدی و عادلانه ریشه های این حادثه را یافته و پیشنهادهای مشخصی را برای جلوگیری از حوادث مشابه به رهبری حکومت ارایه کند.

دیدگاه شما