صاحب امتیاز: محمد رضا هویدا

مدیر مسوول: محمد هدایت

سر دبیر: حفیظ الله زکی

جمعه ۳۱ حمل ۱۴۰۳

دانلود صفحات امروز روزنامه: 1 2 3 4 5 6 7 8

منطق بحران افغانستان؛ شتاب همزمان جنگ و صلح

-

پس از سه روز آتش بس نیم بند که گروه طالبان در روزهای عید فطر اعلان کرده بود در چهارمین روز عید جنگ دو باره شعله کشید و در بیش از 15 ولایت خشونت ها از سر گرفته شده است. اگرچه در روزهای آتش بس نیز خشونت ها ادامه یافت ولی در مجموع بسیاری از نقاط کشور آرام بود و مردم به دیدوبازدیدهای خود رسیدگی کردند. از سوی دیگر پس از ماه ها بلاتکلیفی روند صلح و هیات مذاکره کننده دولت در قطر، نشستی میان دو طرف به صورت جزئی صورت گرفت و پس از این دیدار طالبان علاقمندی خود را نسبت به ادامه مذاکره در قطر اعلان کرده اند. طالبان از کنفرانس استانبول چیزی بر زبان نرانده اند ولی تعهد خود را نسبت به تداوم مذاکره در دوحه به صراحت اعلان کرده اند. به عبارت دیگر قطار جنگ و صلح همزمان دو باره به راه افتاده است و این موضوع ماهیت اصلی بحران در افغانستان و منطق جنگ چهل ساله را به خوبی بیان می کند؛ هر زمان که جنگ تشدید شد، پای صلح نیز به میان می آید و هر زمان که صلح شتاب گرفت شعله های جنگ بالاتر می رود.
متاسفانه گذر زمان همه ذهنیت ها را تحت تاثیر قرار می دهد و رویدادها به خصوص از سوی ما مردم افغانستان زود به فراموشی سپرده می شود. بخشی از عوامل فراموشی وقایع گذشت زمان و گردوغبار ناشی از دور شدن از اصل ماجرا است و این مساله بسیار طبیعی هم هست. از همین رو اگر به گذشته نه چندان دور بلکه به سرنوشت جنگ و صلح افغانستان در دو سال اخیر یعنی از زمان شروع مذاکرات ایالات متحده و طالبان در دوحه قطر نگاهی بیندازیم می توانیم منطق جنگ و صلح را به خوبی درک کنیم. در این دو سال به معنای واقعی کلمه ایالات متحده از تمام مواضع گذشته خود مرتب عقب نشینی کرده است و در مقابل گروه طالبان لحظه به لحظه در موضع برتر ایستاده است. دلیل این امر در عقبه سیاسی و نظامی طالبان نهفته است که به صورت بسیار قدرتمند در پشت سر طالبان قرار دارند و از این گروه حمایت همه جانبه می کند.
گروه های تروریستی به شمول طالبان به هیچوجه برخاسته از متن جوامع محل ظهور شان نیستند. بلکه این گروه ها به مثابه ابزاری در دستان استخبارات منطقه و حامیان بین المللی آن ها عمل می کنند. به عنوان مثال بنیاد کشتار کودکان در مکتب و یا علما در مساجد هرگز در متن زندگی مردم افغانستان ریشه ندارد و هیچ برهانی نمی توان از متن زندگی اجتماعی و مناسبات حاکم بر حیات جمعی مردم افغانستان بر آن ها اقامه کرد. مردم افغانستان علی رغم وقایع تلخ تاریخی که عمدتا ریشه در سیاست های قومی حکام گذشته و مداخلات خارجی داشته است، همواره در کنار هم به صورت مسالمت آمیز زندگی کرده اند. اتفاقا مناسبات مذهبی مردم افغانستان در سطح جهان نمونه است و در هیچ جای جهان روابط مردم با همدیگر به لحاظ مذهبی به اندازه افغانستان مداراجویانه و متساهلانه نیست. اما می بینیم که در طی دو سال حوادثی از سوی گروه های تروریستی که مسلما طالبان در آن ها نقش اصلی را دارند در افغانستان رخ می دهند که نشانه های واضحی از خصومت مذهبی را می توان در آن ها دید.
حمله بر اماکنی که دارای پسوند نام های مذهبی است تامل بر انگیز و نشانه ای واضح بر این مدعا است. مثلا حملات تروریستی خونین و بی سابقه بر مساجدی با نام هایی چون امام زمان، باقرالعلوم، جوادیه هرات، الزهرا و حمله بر مراکزی چون موعود، کوثر دانش، سیدالشهدا و... نشان آشکار از انگیزه های مذهبی و ایدئولوژیک دارند. گزینش مراکز خاص برای تداوم بحران و خشونت در افغانستان بدون شک کار کسانی است که برای گروه های تروریستی اندرز می دهند و آن ها را برای حملات وحشیانه در جهت پیشبرد اهداف استراتژیک خود آماده می کنند.
واقعیت این است که عمق استراتژی کشورهای همسایه افغانستان جلوگیری از ظهور دولت قوی و مردمی در افغانستان است. آنان می کوشند از هر طریقی نهاد قدرت در افغانستان را تضعیف کنند تا بحران ادامه یابد. به همین خاطر وقتی روند صلح شتاب می گیرد و امیدها برای آرامش زنده می گردد به موازات آن تلاش ها برای تشدید خشونت و جنگ نیز افزایش می یابد. همزمانی شروع جنگ و صلح منطق اصلی تداوم جنگ و خشونت در افغانستان است و بیرون از کشور طراحی و توسط گروه های تروریستی از جمله طالبان اجرا می گردد.

دیدگاه شما