صاحب امتیاز: محمد رضا هویدا

مدیر مسوول: محمد هدایت

سر دبیر: حفیظ الله زکی

سه شنبه ۴ ثور ۱۴۰۳

دانلود صفحات امروز روزنامه: 1 2 3 4 5 6 7 8

چگونه حوادث خونین به فراموشی سپرده می شود؟

-

در سال های اخیر گروه های تروریستی حوادثی را در افغانستان رقم زده اند که هم در تاریخ کشور ما و هم در تاریخ دنیا بی پیشینه بوده است. در اکثر این حوادث گروه طالبان مستقیما نقش داشته است؛ اما در برخی موارد مسولان این گروه مسؤولیت حملات تروریستی را به عهده گرفته اند و در برخی موارد که بسیار فجیع و عمیق بوده است، معمولا به عهده نگرفته اند و به عهده گروه های موهوم تروریستی دیگر انداخته اند. اکثر این حوادث از مصادیق بارز جنایت علیه بشریت و نسل کشی به شمار می رود. در حالی که دولت افغانستان و جناح های سیاسی باید با استفاده از این گونه حوادث گروه طالبان را تحت فشار قرار می دادند و برای مردم آسیب دیده دادخواهی می کردند، اما متاسفانه با تمام عمق تراژیکی که این حوادث داشته است هم چنان در حال فراموشی است. به محاق رفتن حوادث تلخ تروریستی که هرکدام باعث از بین رفتن ده ها انسان و زخمی شدن تعداد زیادی دیگر شده است، بسیاری از خانواده ها و بازماندگان را دچار آسیب های روانی عمیق کرده است که هرگز از خاطره آنان فراموش نمی شود و هم چنان به عنوان زخم های عمیق در روح و روان شان باقی است.
به عنوان مثال در روزهای آخر ماه رمضان متاسفانه دو حادثه هولناک تروریستی رخ داد که واقعا بی سابقه و سخت غمناک بود. حادثه تروریستی در پل علم لوگر که در آن ده ها تن از جوانان داوطلب کانکور به خاک و خون کشیده شدند و هم چنین حادثه غم انگیز حمله بر مکتب سیدالشهدا که در آن نزدیک به صدتن شهید و 170 تن زخمی شده اند، هرکدام نمونه هایی از حوادث تروریستی است که نباید به فراموشی سپرده شود و باید برای عاملان بدکردار آن ها هزینه سنگین داشته باشد. در حادثه پل علم لوگر 22 تن از آن جوانان کانکوری تنها از یک ولسوالی و یک قریه و گفته می شود که از یک خاندان بوده اند. جنایتی به این بزرگی کمتر اتفاق افتاده است.
در حادثه حمله بر مکتب سیدالشهدا غیر از شهدای معلمان و مردم عادی، 86 تن از جان باختگان دختران خردسال و شاگردان مکتب بوده اند. این حمله به گونه ای سازماندهی شده است که باید بیشترین قربانیان را از کودکان بی گناه می گرفت. زیرا در مرحله اول موتر مملو از مواد انفجار داده شده است و سپس پیشی بینی گردیده است که شاگردان از کدام مسیرها بیشتر به بیرون خواهند گریخت و دقیقا در همان نقاط ماین گذاری شده و با یک دقیقه فاصله انفجار داده است.
این حوادث به قدری تراژیک و غم انگیز است که تا مغز استخوان آدمی را می سوزاند و هیچ توجیهی از عمق این فجایع نمی توان در ذهن خود به تصویر کشید. تنها پرسشی که در روان آدمی باقی می ماند این است که به راستی انسان چقدر می تواند پست و وحشی شود که دست به چنین جنایت هولناک و سهمگین بزند. این پرسش چنان عمیق و جانکاه است که انسان می تواند فقط آن را بر وجدان انسانی خود تحمل کند؛ ولی هرگز برای آن پاسخ نخواهد یافت.
مهم این است که متاسفانه این حوادث اتفاق افتاده است و بخشی از تاریخ خون بار این سرزمین شده است. اما تاسف در این است که بسیار زود به فراموشی سپرده می شود و عاملان این حوادث به راحتی از زیر بار مسولیت فرار می کنند و همراه با خود حوادث، عاملان آن ها هم فراموش می شوند. شاید همه احساس کنیم که اکنون پس از دو یا سه هفته از حوادثی چون پل علم و مکتب سیدالشهدا کم کم فضا به حالت عادی بر می گردد و دشمن در پشت این فراموشی پنهان می شود. این مساله اگر دردناک تر از اصل فاجعه نباشد کمتر نیست.
نهادهای حقوق بشری، نهادهای مدنی و رسانهای دولت افغانستان تا کنون باید به کمک این فجایع عاملان تروریست و خون آشام این حوادث را حداقل در پیشگاه دیدگان جهان رسوا می ساختند. اما متاسفانه دیدیم که چنین اتفاقی نیفتاد. بسیار طبیعی است که دشمن با استفاده از چنین فراموش کاری در آینده دست به حوادث تلخ تر خواهد زد و باز ما خواهیم بود و حوادث خونین و فراموشی همیشگی.

دیدگاه شما