صفحه نخست » سرمقاله » انتظارات از رهبری جدید سکتور امنیتی
انتظارات از رهبری جدید سکتور امنیتی
- محمد هدایت
دیروز پس از ماه ها نگرانی و ابهام در مورد وضعیت امنیتی کشور سرانجام رییس جمهور تصمیم گرفت که رهبری وزارت دفاع ملی و هم چنین رهبری وزارت امور داخله را تبدیل کند. در روزهای گذشته شرایط سختی هم بر نیروهای امنیتی و هم بر مردم در محلات جنگی گذشت. از یک سو نیروهای امنیتی در وضعیت کاملا بلاتکلیف قرار گرفتند و از سوی دیگر مناطق و ولسوالی ها پس از دیگری به دست دشمن سقوط کردند. بدون شک مردم از بیرون نمی دانند که در داخل نظام و در رهبری سکتور امنیتی چه می گذرد. اما عملکرد رهبری نهادهای امنیتی در روزهای گذشته فاجعه بار بود. از همین رو تبدیلی ها در رهبری سکتور امنیتی امیدواری ها را بیشتر ساخته و به موازات آن البته انتظارات و توقعات را نیز افزایش داده است.
شاید برای رهبری جدید سکتور امنیتی سخت باشد که به همه توقعات و انتظارات پاسخ دهند. به خصوص که در شرایطی آنان رهبری سکتور امنیتی را به عهده می گیرند که روزهای سختی را پشت سر گذاشته ایم. روزهایی که شاید در طول بیست سال جنگ متفاوت و تا حدودی بی سابقه بوده است. اما نباید فراموش کنیم که انتظارات مردم و نیروهای امنیتی نیز هرگز به ناحق شکل نگرفته است. اساسا رهبری حکومت نیز این تبدیلی ها و جابجایی ها را به خاطر مدیریت وضعیت و شکل گیری امیدهای دوباره مردم به وجود آورده است. بنابراین رهبری جدید سکتور امنیتی به خصوص وزرای دفاع و داخله باید به انتظارات پاسخ دهند و در وضعیت تغییر به وجود آورند. آنان اگر نتوانند در وضعیت تغییرات محسوس به وجود آورند شرایط سخت تر و بدتر از گذشته خواهد شد.
نخستین انتظار از رهبری جدید این است که روحیه سربازان در میدان جنگ و هم چنین امید را به مردم برگردانند. این مساله زمانی به وجود می آید که رهبری جدید سکتور امنیتی در شیوه های جنگ تغییرات جدی به وجود آورند و بخش هایی از مناطق از دست رفته را باز پس گیرند و طالبان در چندین میدان نبرد شکست سخت ببیند. این امر شدنی است و احتمالا با اندکی تغییرات در تاکتیک های جنگی و به خصوص از طریق اعتماد به نهادهای مردمی به وجود می آید. متاسفانه در روزهای گذشته در اکثر مناطقی که به دست طالبان سقوط کرده اند چندان جنگی صورت نگرفته است. اکثرا بدون کدام مقاومت جدی که در طی سال های گذشته شاهد بودیم به دست دشمن افتاده اند. اکنون با کمی تدبیر و تفویض صلاحیت به فرماندهان جنگ می توان بسیاری از مناطق را باز پس گرفت.
نکته دیگر رسیدگی به سربازان میدان جنگ و دلجویی از زخمیانی است که در طی روزهای گذشته توسط دشمن مجروح شده اند. متاسفانه در هفته های اخیر بارها اتفاق افتاده است که تعدادی از سربازان در میدان جنگ گیر مانده اند ولی به فریادهای آنان رسیدگی نشده و معمولا بی اعتنایی صورت گرفته است. این وضعیت بر روحیه سربازان اثر منفی گذاشته و آنان را از آینده جنگ نا امید کرده بود. رهبری سکتور امنیتی باید نقطه به نقطه مناطق جنگی را دو باره مرور کرده و برای هر کدام پلان خاص طرح و اجرایی کنند. می توان بسیاری از مناطق را به سادگی دراولویت قرار داد و با روحیه دادن به سربازان از دشمن پس گرفت.
بحث مهمی که هم در مرکز و هم در محلات مطرح است و تاکنون سبب شکست شده است عدم انسجام و هماهنگی میان رهبری نهادهای امنیتی از یکسو و میان رهبری سکتور امنیتی و مقامات محلی از سوی دیگر بوده است. اتفاقا فرمان رییس جمهور که اخیرا به خاطر عدم مداخله مقامات ملکی در امور نظامی صادر شده است به همین خاطر بوده است که تضادها و عدم مداخله های بی جا را به حداقل برساند. اما تعدادی از مقامات محلی همین فرمان را بهانه قرار داده که گویا دست شان بسته است و نمی توانند در امور امنیتی مداخله کنند. در حالی که این ادعا از اساس غلط است. والیان در ولایات رییس شورای نظامی هستند و باید در قبال عملکرد نظامی و یا سقوط مناطق پاسخگو باشند. اما نمی توانند مستقیما رهبری جنگ را به عهده بگیرند و یا در امور تخنیکی جنگ سهم بگیرند.
در هر صورت توقع مردم از رهبری سکتور امنیتی بازگرداندن روحیه قوی در برابر دشمن و همدلی در میان نیروهای امنیتی و هماهنگی در رهبری سکتور امنیتی است. در غیر آن صورت وضعیت بدتر خواهد شد و رهبری جدید سکتور امنیتی خاطره بدتری از خود به یادگار خواهد گذاشت. امیدواریم که چنین امری تکرار نشود و ما شاهد جدی شدن دفاع در برابر دشمن باشیم.
دیدگاه شما