صاحب امتیاز: محمد رضا هویدا

مدیر مسوول: محمد هدایت

سر دبیر: حفیظ الله زکی

پنجشنبه ۶ ثور ۱۴۰۳

دانلود صفحات امروز روزنامه: 1 2 3 4 5 6 7 8

پیدایش داستان‌نویسی مدرن در افغانستان

پیدایش داستان‌نویسی مدرن در افغانستان

تاريخ پيدايش داستاننويسي به سبک متعارف امروزي در افغانستان از چه تاريخي شروع شده است؟ ما را با پديدة داستاننويسي به سبک و سياق امروزي آشنا ميکند. پژوهش در پيدايش و شکلگيري داستاننويسي در افغانستان نشان ميدهد که تذکرهنويسان، محققين، منتقدين و مورخين ادبيات داستاني در افغانستان، معتقدند که تاريخ پيدايش داستاننويسي به سبک و سياق مدرن به سال 1298 خورشيدي و 1919 ميلادي ميگردد. يعني از زماني که مولوي محمدحسين پنجابي داستان جهاد اکبر را در سال 1298 خورشيدي نوشت، صفحة جديدي در ادبيات افغانستان باز شد. داستاننويسي معياري امروزي ورق جديدي بر ادبيات شفاهي و بر قصهها، افسانهها و حکايتها افزود و قالب جديدي ارائه داد. البته در حوزة تمدني زبان فارسي در افغانستان نخستين روايت داستاني که آفريده شده است، به سال 555 هجري قمري يعني قرن ششم هجري برميگردد؛ زماني که قاضي حميدالدين ابوبکر بن عمر بن محمود قاضيالقضات بلخ کتاب مقامات حميدي خود را به نثر مصنوع و فني آفريد. اين کتاب از 24 مقامه و يک خاتمه تشکيل شده است.
قاضي حميدالدين ابوبکر کتاب مقامات حميدياش را به تقليد از مقامات حريري (قرن پنجم هجري قمري) به رشتة تحرير در آورده است و فضاي ادبيات روايي را در ادبيات فارسي دري گشوده و مقامهنويسي را ادامه داده است. نويسندة اين کتاب ﺑﺎ ﺑﺮﮔﺰﻳﺪن ﻗﺎﻟﺐ داﺳﺘﺎن و بهرهﮔﯿﺮي ازﻋﻨﺎﺻﺮداﺳﺘﺎنﻧﻮيسي، سبک روايي و شخصيتپردازي و شيوة داستاننويسي را در ادبيات فارسي رايج ساخته است.
ولي تا آنجايي که نگارنده به منابع داستاننويسي در افغانستان مراجعه کرده است، از مقامات حميدي نام برده نشده است. اما نگارنده باورمند است که شروع ارائه اثري که در آن شخصيتپردازي شده و به شيوة داستان ارائه شده باشد، مقامات حميدي است. در افغانستان به مقامات در تذکرهنويسي و تاريخ ادبيات قاضي حميدالدين و اثر مهماش (مقامات حميدي) از چشم دور نماند، بهتر است. چون صاحب نظران ادبيات فارسي معتقدند که مقامات حميدي به شيوه داستاننويسي نوشته شده است. گفتني است که اين کتاب فنيترين، پيچيدهترين، مصنوعترين نثر فارسي در تاريخ زبان فارسي است.
مقامات حميدي به سبک و سياق مقامات حريري ادبيات عربي نوشته شده است ولي نگارش داستان به سبک و سياق غربي راه جداگانهاي دارد که از نظر سلسله روايت و از نظر شخصيتپردازي با مقامات حميدي فرق ندارد. با اين حال، نويسنده گان تاريخ ادبي باور دارند که نگارش داستان به سبک غربي توسط سيد جمالالدين اسد آبادي شروع شده است. او داستانهاي چون «شوم و اقبال»، «شاهزاده عزيز»، «دلبر و اژدها» و «شاهزاده و دلربا» به نگارش در آورده است.
پژوهشگران تاريخ ادبيات داستاني در افغانستان باورمندند که ترجمههاي اثر ژولورن نويسندة فرانسوي به فارسي توسط محمود طرزي فضاي داستاننويسي را در افغانستان هموار کرده است. اما محققين «جهاد اکبر» اثر مولوي محمدحسين پنجابي را اولين داستان به سبک و سياق داستاننويسي امروزي در تاريخ ادبيات آوردهاند.
با اين حال، اکثر تذکرهنويسان و نويسندگان کتابهاي تاريخ ادبيات داستاني، داستان جهاد اکبر مولوي محمدحسين پنجابي را جزء اولين داستان به سبک وسياق داستاننويسي امروزي درکتابهايشان نام بردهاند. بنابراين ميتوان داستاننويسي فارسي دري را به درختي تشبيه کرد که از نخستين روز تولدش تا اين تاريخ (1393 خورشيدي) 95 سال عمردارد. اما داستاننويسي پشتو، اوزبيکي، ترکمني عمر چند سالهاي دارند؟ مطالعه نشان ميدهد که داستاننويسي اين زبانها خيلي عمر کوتاه نسبت به داستان فارسي دري دارد.
علت اين که داستاننويسي مدرن در زبانهاي به غير از زبان فارسي در افغانستان از رشد چنداني برخوردار نبوده و هنوز هم چنين است؛ علتهاي متعددي دارد. يکي از علتهايش به ريشه زباني و غنامندي و قدمت تاريخي زبانها برميگردد؛ اين که يک زبان چه اندازه جايگاهي بر گفتمانهاي فرهنگي دارد و چه اندازه متني در قالب اين زبانها آفريده شده باشد، نسبت به ظهور ژانرهاي مدرن و متنوع در زبانها مؤثر است.
اما علت اصلي ظهور نکردن داستاننويسي در زبانهاي غير فارسي در افغانستان، تسلط زبان فارسي و غنامندي و شيوع اين زبان است. زبان فارسي با اين که در برهههاي تاريخي کش و قوسهاي بسياري را به خود ديده است، اما هيچگاه قامت بلند خودش را از دست نداده است. از همين روي، هنگامي که داستاننويسي مدرن در افغانستان قدم ميگذارد، زبان فارسي مسلطترين و مناسبترين زبان است و در آن سالها بسياري از کتابها و مطبوعات افغانستان به زبان فارسي نشر ميشد.