صفحه نخست » فرهنگ و سینما » نمایش و تحلیل فلم اسامه در «پنجشنبههای غرجستان»
نمایش و تحلیل فلم اسامه در «پنجشنبههای غرجستان»
فلم اسامه ساخته صدیق برمک در برنامه «پنجشنبههای غرجستان» با حضور داکتر قربان علی رضوانی جامعه شناس و استاد دانشگاه و گیسو یاری کمیشنر اصلاحات اداری و خدمات ملکی و فعال حقوق بشر برگزار گردید.
ما در «پنجشنبههای غرجستان» که از سوی آمریت فرهنگی این دانشگاه برگزار میشود، نمایش فلم، گفتگو با چهرههای علمی، فرهنگی و سیاسی را برگزار میکنیم. از آغاز تا هنوز سه نمایش فلم برگزار کردهایم. ژانرهای دادگاهی و سیاسی در اولویت قرار دارد و ژانرهای دیگر هم که صرف جنبه سرگرمی نداشته و برای دانشجویان مفید واقع شود را نمایش میدهیم. برنامه نمایش فلم در سه بخش برگزار میشود: نمایش فلم، تحلیل فلم و گفتگوی آزاد درباره فلم.
در این هفته فلم «اسامه» ساخته صدیق برمک کارگردان اهل افغانستان را با حضور داکتر قربان علی رضوانی و گیسو یاری به نمایش گذاشتیم.
درباره فلم اسامه
دوران امارت اسلامی گروه طالبان را می توان به عنوان دوران ظلمت و تاریکی نام گرفت. دورهای تاریک، خفقان و توحش. در این دوره طالبان زمینههای زندگی را بیشتر از دوران مجاهدین نابود کرد. تاکستانهای شمالی را آتش زد. دروازه سینما را گِل گرفت. حضور زنان در جامعه ممنوع شد. زنانی زیادی به پستوه پنهان شدند. زندگی های زیادی در این دوره خاک و خاکستر شد. مردان زیادی را که نانآور خانوادههای شان بودند جنگ بلعید و زنان زیادی با تسلط گروه طالبان کارشان را از دست دادند. این فلم بازنمایی زندگی یکی از خانوادههای کابل است که جنگ یگانه مرد و نانآور خانواده را بلعیده و همچنین مادر خانواده که یک طبیب است کارش را از دست داده است.
این فلم زندگی دختری به نام اسامه را روایت میکند. دختری که مادر کلانش موهایش را کوتاه میکند، مادرش لباس پدرش را برابر دخترش میدوزد و اینگونه اسامه را برای کار و امرار معیشت در هیات پسر در میآورند. اسامه در لباس پدر نانآور خانواده میشود و پس از رنج و مشقت بسیار ملای طالب به راز دختر بودن اسامه پی میبرد و قاضی طالبان در حاشیه محکمه صحرایی، اسامهای کودک را برای مولوی نود و چند ساله عقد و نکاح میکند.
اسامه به عنوان اولین فلم بلند افغانستانی اقبال شرکت در جشنوارههای بین المللی فراوانی را پیدا کرد و جوایز زیادی را به ارمغان آورد. از جوایزی که این فلم برده است میتوان به جایزه دوربین طلایی جشنواره کن ( 2003)، جایزه گلدن گلوب بهترین فلم خارجی (۲۰۰۴)، جایزه اصلی جشنواره «فلم نو و رسانه نو» در شهر مونترال کانادا (2003)، جایزه ساترلند جشنواره فلم لندن سال برای بهترین فلم (2003)، جایزه جریان نو با تذکر ویژه و جایزه فلم برگزیده تماشاگران از جشنواره بینالمللی فلم بوسان کره جنوبی (2003)، جایزه بهترین بازیگر زن از جشنواره بینالمللی فلم مانیلا فیلیپین (۲۰۰۴) نام برد.
اینک پس از گذشت دو دهه از سقوط رژیم طالبان، یک سال میشود شاهد گفتگوهای صلح هستیم. طالبان دوباره برگشتند، خشین و وحشی و بیرحم تر از گذشته. در جریان نمایش فلم ترس را میشد در چشم تمام تماشاچیان دید. ترس عریان از تسلط دوباره این گروه وحشی.
صدای سینمای افغانستان
صدیق الله برمک زاده 16 سنبله 1341 در پگُداره در شهرکِ شصت ولسوالی رُخه ولایت پنجشیر است. برمک بعد از به دست آوردن عضویت اتحادیه هنر و سینما شامل بورسیه تحصیلی فلم سازی دانشگاه سینمایی مسکو (انستیتیوت سینمایی شوروی یا افگیک) شد و پس از آن سند دانش آموختگی خود را از همین دانشگاه به دست آورد.
صدیق برمک پس از به دست آوردن سند دانشآموختگی مجال زیادی برای فلم سازی و فعالیت سینمایی نیافت و با ظهور گروه طالبان و استقرار امارت طالبان به پاکستان کوچید و پس از سقوط امارت اسلامی به کابل برگشت و فعالیت خود را از افغان فلم آغاز کرد.
این کارگردان با ساختن فلم اسامه با همکاری محسن مخملباف در سال 2003 به شهرت جهانی رسید و با ساختن فلم جنگ تریاک به سبک کمدی سیاه (کمدی – تراژدی) از تیتر اخبار سینمایی به حاشیه رفت و در سالهای اخیر نامی از برمک در رویدادهای جدی سینمایی برده نمیشود. صدیق برمک قبل از اسامه بلیارد، دایره و بیگانه را ساخته بود.
تعدادی از صدیق برمک به عنوان صدای سینمای افغانستان نام گرفته اند و شاید دلیل این نام گذاری توجه جهانی به فلم اسامه باشد، اما قبل از فلم اسامه محسن مخملباف سینماگر ایرانی با همین طعم روایی و نگاه درباره افغانستان فلمهای جدی ساخته بود. در این فلم نیز رد پای سینمای مخملباف به وضوح مشاهد میشود. با این تذکر میخواستم بگویم صدیق برمک با آن که فرصت و امکانات خوبی را در آغاز دوره جدید پسا بن در اختیار داشت اما کاری موثری برای سینمای افغانستان انجام نداد. اندکترین کار برای افغانستان ترسیم چشمانداز و تدوین راهبرد سینمای افغانستان بود. سینمای افغانستان در فقدان چشمانداز روشن و نهاد معیاری سینمایی به بیراهه رفت و حالا پس از دو دهه حضور جامعه جهانی دوباره به فراموشی سپرده میشود و دغدغه آمد آمد طالبان لرزه بر اندام سینماگران انداخته است. سینما در این دو دهه در افغانستان جا نیفتاد و هنوز سینماگران ما از نبود اتحادیه سینماگران که سیاستهای سینمایی کشور را تدوین کند یا دست سینماگران را بگیرد محروم است. این کارهایی بود که برمک و همکارانش در آغاز کار به راحتی میتوانستند پایهگذاری کنند. از طرفی رفتن برمک از افغانستان نیز دریغ کردنش از سینمای افغانستان بود. او با رفتنش خود را از سینما و سینماگران افغانستان دریغ کرد.
بازنمایی منطقه ممنوعه سنت فرهنگی جامعه افغانستان
فلم اسامه با اعتراض زنان برای کار آغاز میشود. اعتراض زنانی که جنگ، نانآورهای خانههایشان را از آنها گرفته و از سویی طالبان برای زنان اجازه کار بیرون از خانه را نمیدهند. زنان با شعار ما سیاسی نیستیم، ما بیوه هستیم و کار می خواهیم می خواهند طالبان زمینه کار را برای شان فراهم کنند. به باور داکتر قربان علی رضوانی مفهوم محوری فلم اسامه، کار است. کار در همه تمدنهای بشری (تمدن اسلامی، تمدن مدرن و یا سنت های اجتماعی) یک مفهوم کلیدی و نمادین است. برمک با محوریت و کانویت مفهوم کار خیلی خوب از عهده روایت واقعیتهای اجتماعی – سیاسی جامعه افغانستان بر آمده است. مطالبه کار یک حق شهروندی است اما در جامعه سنتی به عنوان یک عمل سیاسی درک میشود. کار در فرهنگ قبیلوی و دینی حق مردانه است. در فرهنگ دینی کار مربوط به مردان است و کار زنان در این فرهنگ بیغیرتی است. به طور کلی کار در فرهنگ مدرن یک مفهوم نمادین و پدیده سیاسی، اجتماعی و اقتصادی است. زنان اگر کار کنند به معنای درس خواندن و حضور در جامعه و مشارکت سیاسی – اجتماعی است و با ممنوعیت کار زنان از این حقوق و امتیاز محروم می شوند.
این فلم منطقه ممنوعه سنت فرهنگی جامعه افغانستان را به نمایش گذاشته است. به این معنا که زنان حق ندارند در این منطقه قدم بگذارند الا تاوان پس میدهند. «کار انسانیت انسان را به منصه ظهور میرساند، کار آگاهانه» و سنتهای فرهنگی طالبان کار را از زنان گرفته است و این زمینه ساز غیبت زنان در قلمرو عمومی میشود. گیسو یاری باور دارد در فلم اسامه بعد از کشته شدن مرد خانواده، چون دیگر مردی وجود ندارد، نظام مرد سالاری به نظام زن سالاری گذار میکند و مادر کلان جای مرد خانواده، در باره خانواده تصمیم میگیرد و از این جهت باید ما به دلیل احساس و نگاه زنانه و درک مشترک دختران خانواده شاهد رفتار آزادانه دختران خانه باشیم، اما با این وجود اسامه قربانی است. فشار بیرونی استقلالیت حرکات خانواده را سلب میکند. اسامه در این فلم با آن که در خانواده زن سالار زندگی میکند، اما بازهم در پایان روز قربانی است. قربانی فشارهای بیرون در جامعه و رژیم سیاه طالبانی؛ رژیمی که در نظام به طور کلی مسئله قابل تامل این است که تا چه حدی سیستمها به سمت سلب استقلال حرکت زنان و در پی کنترول انتخاب زنان حرکت میکنند. فلم اسامه پس از گذشت 20 سال از سقوط امارت طالبان هنوز هم تازگی دارد. در پایان فلم پیش از این که دورهای تاریکی را در بخشی از تاریخ سیاسی افغانستان به یاد بیاوریم، دلهره و ترس تسلط دوباره طالبان را تجسم میکنیم و جنایات طالبان را در چند هفته اخیر به یاد میآوریم. گروهی که وحشیتر و تاریک اندیشتر شده است و زندگی در قلمرو طالبان برای زنان و مردان بی شباهت به زندان نیست. طالبان در این سال ها نه تنها در مقابل ارزشهای مردم افغانستان انعطاف پیدا نکرده بلکه با مشارکت گروههای مذاهب دیگر اسلامی که قرائتهای تندروانهتر دارند؛ خطرناکتر، وحشیتر و سیاه اندیشتر شده است.