صاحب امتیاز: محمد رضا هویدا

مدیر مسوول: محمد هدایت

سر دبیر: حفیظ الله زکی

پنجشنبه ۹ حمل ۱۴۰۳

دانلود صفحات امروز روزنامه: 1 2 3 4 5 6 7 8

نقد و بـررسـی فلم «سـاعت 5 عـصر»

 نقد و بـررسـی فلم  «سـاعت 5 عـصر»

بازیگران : سیامک انصاری، آزاده صمدی، مهران مدیری، نگین معتضدی، امیر جعفری، پانتهآ سیروس
خلاصه داستان : داستان این فلم از 7 صبح تا 5 بعدازظهر یک فرد را در تهران روایت میکند که آن روز آخرین فرصت آن فرد است که باید کاری را انجام دهد.
همین که نام مهران مدیری پای فلمی بیاید، کافی است که بدون هیچ تاملی ببینده آن شویم. او که سالها در تلویزیون مشغول ساختن مجموعههای طنز بود، اینبار خود را با مدیوم سینما آزموده است. مدیری دیگر برای خود برندی شده که میتواند همه را برای خندیدن به سالنهای سینما بکشاند. فلم «ساعت 5 عصر» اولین فلم سینمایی بلند مهران مدیری در مقام نویسنده و کارگردان و تهیه کننده است. داستان فلم «ساعت پنج عصر»، حکایت مردی است که در مسیر رسیدن به بانکی که تا ساعت 5 باز است، درگیر مسائل و مشکلاتی میشود.
مهران مدیری در کارهای تلویزیونی خود، همیشه نگاهی انتقادی به معضلات اجتماعی داشته است. او طی این سالها از سیامک انصاری برای ببیننده کاراکتری ساخته که به اخلاق اهمیت میدهد و سعی میکند وظایف اجتماعی خود را حتی در بدترین شرایط هم درست انجام دهد. او از «شبهای برره» یک تنه جلوی جامعهای ایستاده است که هیچ قانونی را تبعیت نمیکند. سیامک انصاری تلاش میکند تا با منطق، گفتگو و استدلال آنها را به سمت احیای جامعهای اخلاقی ببرد. که البته همیشه هم در این امر شکست میخورد. این نقش بعدها در «قهوه تلخ» و «درحاشیه» هم تکرار میشود. حالا ما که سالهاست تماشاچی کارهای مدیری هستیم، این شخصیت را شناخته و باور میکنیم. با همه این توضیحات وقتی در فلم سینمایی «ساعت 5 عصر» کاراکتر مهرداد پرهام را با بازی سیامک انصاری میبینیم، خوب میدانیم با چه شخصیتی روبرو هستیم. این بار هم مثل همان آیتمهای طنز، سیامک انصاری قرار است، نقش یک انسان درست و با اخلاق را بازی کند.
فلم از همان ابتدا ما را در یک مخمصه میاندازد، او باید ساعت 5 عصر بانک باشد، در غیر این صورت خانه خود را از دست میدهد. تماشاگر همپای او تلاش میکند تا کاراکتر اصلی از موانع عبور کند تا بتواند به قرار مهم خود برسد. استیصال شخصیت اصلی و بدون کنش بودن در مقابل تمام اتفاقاتی که سر راه او قرار میگیرد، بیشتر ما را عصبی میکند. این منفعل بودن تا کجا باید ادامه یابد؟ ما گاهی به این حوادث میخندیم، اما در قسمتهایی هم خسته میشویم، از اینکه قهرمان حتی قدرت یک نه گفتن ساده را ندارد. خسته از اینهمه استیصال، که آیا انسان در جامعه یا سیستم بیمار هیچ وقت راه به جایی نمیبرد؟ شخصیت اصلی فلم که 90 درصد بار فلم بر دوش اوست، شاید قرار نیست یک قهرمان باشد. بیشتر حس میکنیم او یک انسان ساده لوح و ابله است، نه اینکه شکل بقیه نیست، او اصلا قهرمان نیست. او نمیتواند دست به هیچ عملی بزند، حتی به سختی در جایی از فلم فریاد میزند. ما تحول شخصیت هم در کارهای مدیری نداریم، شخصیت در موقعیتی که گیرافتاده کمی دست و پا میزند و بعد رها میکند که برود.
اما طنز فلم با بزرگنمایی مشکلات جامعه، در موقعیتهای مختلف مانند زندگی آپارتمان نشینی، روابط زن و شوهری، خدمات پزشکی و ...ایجاد میشود. او نگاه درستی به موقعیتهای موجود دارد، به خوبی درد را میشناسد و آن را در شرایط درست به تصویر میکشد. او میگوید که شخصیت راهی ندارد جز اینکه زجر بکشد. او خوب با همه شوخی میکند اما این شوخیها ما را نمیخنداند. با همه زمان زیادی که صرف میکند، خیلی سطحی از کنار مسائل میگذرد. فلم از ریتم مناسبی برخوردار نیست، بیشتر فکر میکنی یک قسمت از سریال است تا یک فلم سینمایی بلند. از آنجا که امیرجعفری وارد داستان میشود، فلم کاملا وارد بیراهه میشود. قصه امیرجعفری و انصاری به بدترین شکل روایت میشود و فقط به سردرگمی ما اضافه میکند. اما نمیتوان از کنار بازی خیره کننده جعفری گذشت، او بار دیگر ثابت میکند که به راحتی میتواند نقشهای متفاوتی را بازی کند.  مدیری در این فلم از تعداد زیادی سیاهی لشکر استفاده کرده است، آنها نماد مردم عام هستند. مردمی که رفتارهایی که گزنده است را از آنها میبینیم و او آنها را به این قشر نسبت میدهد. انتظار برای غذای بعد از تدفین، از جمله قسمتهایی است که خوب و درست چیده شده و خنده بر لب تماشاچی مینشاند. اما در بقیه موقعیتها به خصوص قطع شدن آب ساختمان، شفاخانه و از همه بدتر قسمتی که سیامک انصاری با مردمی در خانه جعفری هم صحبت میشود، بسیار بد عمل کرده است. فلم از نظر تدوین بسیار ضربه خورده است، شاید با تدوینی دیگر، فلم بهتری میدیدیم. فلمنامه بسیار ضعیف است، قصه جان ندارد ما را تا انتها بکشاند. فلم پایانی درخشان ندارد، با توجه به پیش زمینهای که داریم میتوان حدس زد، چون همه چیز باید در دوری باطل حرکت میکند. باید سیامک انصاری بفهمد همه چیز پوچ است و تلاش او برای رسیدن بیهوده بوده است. در انتها فلم مدیری، فلمی نیست که ما از او توقع داشته باشیم، یا حداقل احساس کنیم که یک فلم خوب دیدیم. یک طنز اجتماعی ضعیف، که از کارهای تلویزیونی او بسیار عقبتر است. فلمی که انتظار نداری از مهران مدیری ببینی.