صاحب امتیاز: محمد رضا هویدا

مدیر مسوول: محمد هدایت

سر دبیر: حفیظ الله زکی

جمعه ۷ ثور ۱۴۰۳

دانلود صفحات امروز روزنامه: 1 2 3 4 5 6 7 8

نقد و بررسی فلم (بزرگ‌ترین شومن) The Greatest Showman

نقد و بررسی فلم (بزرگ‌ترین شومن) The Greatest Showman

«بزرگ ترین شومن»(The Greatest Showman )، شاید نه در محتویات داستانی بلکه در شکل و سیاق شبیه به یکی از فلم های «دیزنی» یعنی «اخبار»(Newsies ) است. «بزرگ ترین شومن»(The Greatest Showman ) در لحظاتی که شخصیت ها در حال آواز خواندن و رقصیدن هستند بسیار سرزنده و شاد است اما در این بین سکانس هایی نیز در میان هستند که فلم در روایت خود به مشکل می خورد. فلم در لحظات موزیکال خود به لطف نت ها و ترکیب های زیبای تولید شده توسط زوج معروف یعنی «بنج پاسک» و «جاستین پال»(که در «لالالند»(La la land ) نیز با یکدیگر همکاری داشتند)، قوی عمل می کند اما در لحظات درام خود، علی رغم اینکه قبل تر اعلام کرده است که بر اساس یک داستان واقعی ساخته شده است، ملغمه ای از کلیشه های مختلف است که با نخ و سوزن به یکدیگر وصله شده اند تا داستانی فاقد جذابیت را روایت کند. بازیگر نقش اول فلم یعنی «هیو جکمن» شخصیت کاریزماتیکی دارد و می داند که در طی صحنه های موزیکال چگونه باید چشم بینندگان را به پرده بدوزد اما به هر روی، عملکرد او در «بزرگ ترین شومن»(The Greatest Showman ) فاصله زیادی با بهترین بازی هایش دارد.
علی رغم اینکه «بزرگ ترین شومن»(The Greatest Showman ) ادعا می کند که قصد دارد داستان یک شومن به نام «پی.تی بارنام» را که در قرن 19 در سرکسی مشغول به فعالیت بود روایت کند، روایت فلم به همان اندازه شعبده بازی های «بارنام» غیر واقعی و اغراق شده است. البته «بزرگ ترین شومن»(The Greatest Showman ) سعی می کند که خودش را به دیگر وقایع مرتبط کند، برای مثال سعی می کند تا تشابهاتی بین کسانی که در گروه «بارنام» جدا افتاده هستند و کسانی که در سال 2017 در جامعه طرد می شوند و مورد تنفر قرار می گیرند پیدا کند. در عین اینکه همچین المان ها و عناصری در فلم وجود دارند، اما بسیاری از آن ها به نظر اجباری و تحمیل شده به داستان هستند و در واقع، حقیقت بزرگی که در لایه های زیرین داستان هست را نادیده می گیرند؛ به واقع این حقیقت این است که «بارنام» از این افراد برای رسیدن به خواسته های شخصی خود بهره برداری می کند( فلم نامه این بخش از داستان را کمرنگ می کند، به این صورت که سعی می کند سرکس را مکانی چند فرهنگ نشان دهد که هر کس می تواند برای به قدرت رسیدن از آن استفاده بکند).
شگفت انگیز است که لحظات موزیکال داستان تا چه حد قدرت بیشتری از لحظات دراماتیک و سکانس های این چنینی دارند. این اختلاف، باعث هر چه بیشتر دیده شدن نقطه قوت اصلی فلم می شود، اما در عین حال نقطه ضعف اصلی آن را نیز پر رنگ می کند. هر دفعه که «هیو جکمن» یا یکی از همراهان او شروع به آواز خواندن می کنند، شما دوست دارید که بر روی چوکی خود نشسته و از فلم لذت ببرید. به محض اینکه صحنه موزیکال تمام می شود، احتمال ترجیح می دهد که برای خریدن خوراکی یا رفتن به دستشویی از سالن خارج شوید. داستان و روایت مسیر بسیار آشنایی را طی می کنند. «بارنام»، فرزند کوچک یک خیاط فقیر، عاشق دختری از طبقه بالاتر می شود و پس از اینکه مقدار کمی پول( با تاکید بر روی مقدار کمی پول) جمع می کند تصمیم به ازدواج با او می گیرد. پس از مشغول شدن به یک سری از شغل های معمول و رایج برای پشتیبانی کردن از همسر(با بازی «میشل ویلیامز») و دو دخترش، او تصمیمی بسیار ریسکی گرفته و یک موزه را خریداری می کند. وقتی که میزان استقبال از موزه بسیار پایین است( مردم علاقه زیادی به پیکر هایی از جنس موم و یا آثار ساخته شده از پوست ندارند)، او تصمیم می گیرد تا این محل را تبدیل به مکانی برای نشان دادن عجایب انسانی بکند؛ زنی که ریش دارد(کیالا ستل)، یک دورف(سم هامفری)، یک هنرمند بندبازی(سندایا) و دیگر نمونه های این شکلی. کار «بارنام» یک شبه رونق می گیرد و تماشاگران زیادی برای دیدن نمایش او می آیند. او سپس با فردی به نام «فیلیپ کارلایل»(با بازی زک افران) همکاری می کند که ارتباطات قوی ای دارد. «فیلیپ» ترتیب حضور ملکه ویکتوریا را در یکی از نمایش های او می دهد. زمانی که «بارنام» در انگلستان به سر می برد با خواننده ای به نام «جنی لیند»(ربکا فرگوسن) آشنا می شود که به لقب « شبگرد سویدزرلندی» می شناسندش و بارنام موفق می شود که جنی را قانع کند تا در توری که در ایالات متحده آمریکا خواهند داشت همراه آن ها برود.
مسیر بسیار قابل پیش بینی بارنام از اوج گرفتن، سقوط و اوج گیری مجدد، خلاقیت را در فلم نامه می کشد و به آن اجازه قد علم کردن نمی دهد. «بزرگ ترین شومن»(The Greatest Showman ) بر روی دو عنصر برای موفقیت خود حساب ویژه ای باز کرده است؛ آهنگ های فلم که موقتا می توانند بیننده های جوان را از پس زدن فلم منصرف کنند(کار «پاسک» و «پال» با الهام از موسیقی پاپ و هیپ-هاپ ساخته شده است) و عامل دوم نیز حضور قابل اعتماد «هیو جکمن» است. به نظر نمی رسد که سازندگان این فلم از حضور موسیقی های بی مورد که بعضا می شنویم ناراحت باشند و به همین دلیل می گوییم که این مورد، بزرگ ترین نقطه فروش برای «بزرگ ترین شومن»(The Greatest Showman ) محسوب می شود.
فلم موزیکالی که هیچ گونه پیش زمینه ای نداشته باشد( بر خلاف فلم های دیگر که معمولاً یا یک اقتباس هستند و یا یک بازسازی) از گونه فلم هایی است که در طی سالیان در خطر نابود شدن قرار داشته است و البته اکران کاملاً شکست خورده «اخبار»(Newsies ) در سال 1992 این جریان را به سوی نابودی کشاند. احیای مجدد این ژانر در یکی دو سال گذشته با قدرت آهنگ سازی و نوشتن متن این آثار توسط زوج «پاسک» و «پال» به ما یادآوری می کند که یک اثر موزیکال خوب ساخته شده تا چه حد می تواند متعالی باشد. «بزرگ ترین شومن»(The Greatest Showman ) در یک سری از موارد مثل نحوه داستان گویی در سطح پایین تری از «لالالند»(La La Land ) قرار می گیرد اما جذابیت آن برابر و یا حتی بیشتر از بازسازی هایی مثل «دیو و دلبر»(Beauty and the Beast ) محسوب می شود. «بزرگ ترین شومن»(The Greatest Showman ) یک فلم خانوادگی است که با صحنه های پر زرق و برق شلوغ که موسیقی خوبی نیز بر روی آن قرار گرفته است و این صحنه ها را شما را برای مدت زمان 105 دقیقه فلم سر پا نگه می دارند و نه داستان گویی آن.
نویسندگان:جینی بیکس , بیل کاندان
کارگردان : میشایل گرسی
منتقد: جیمز براردینلی