صاحب امتیاز: محمد رضا هویدا

مدیر مسوول: محمد هدایت

سر دبیر: حفیظ الله زکی

سه شنبه ۲۹ حوت ۱۴۰۲

دانلود صفحات امروز روزنامه: 1 2 3 4 5 6 7 8

بازی با متن مجموعه مقالات ادبی اثر قنبر علی تابش

 بازی با متن  مجموعه مقالات ادبی اثر قنبر علی تابش

کتاب «بازی بامتن» اثر قنبرعلی تابش، مجموعه مقالات ادبی است که از جنبههای گوناگون به چگونگی محتوایی شعر تعداد شاعران محدود و دورههای محدود پرداخته شده است.
این کتاب دارای 325 صفحه است که به تعداد 13 مقاله علمی پژوهشی را در خود جا داده است. در این جستارها تلاش نویسنده برآن است که شعر امروز کشور را با یک رویکرد علمی و پژوهشی مورد شرح و بررسی قرار دهد؛ چون این رویکردها در افغانستان و کشورهای فارسینویسِ مانند ایران، تاجیکستان و پاکستان همچنان در مرحلههای آغازین قرار دارد و نسبت به اینکه در کشورهای غربی این رویکرد در حوزه علوم انسانی دچار تحول و پیشرفتهای هستند، کشورهای فارسینویس در پلههای نخستین قرار دارد و لازم است که این رویکردها بیشتر مورد پژوهش و بررسی قرار گیرد.
کتاب بازی بامتن نیز یک دستاوردی است که در عرصه نقد ادبی توسط این نویسنده در خدمت خوانندگان قرار گرفته است.
در این کتاب شعر معاصر کشور از زاویههای متفاوت  و تازهتر مورد بررسی قرار گرفته است، نخستین مقالهای این اثر(خاستگاه اسطوره در شعر ابوطالب مظفری) یکی از نخبهترین شاعران معاصر کشور است. در این مقاله نویسنده کوشیده است تا با بیان شیوا اسطوره و متعلقات آن را بیان داشته و بعد تطبیق این رویکرد را در اشعار ابوطالب مظفری با آوردن مثالهای شعری و دلایل معقول نشان دهد. نویسنده اثر در این مقاله معتقد است که ابوطالب مظفری از شاعرانی نیست که از کهنالگوها، برای تشخیص بخشیدن به شعر و شگرف نشان دادن پیام خود سود جوید؛ بلکه او آشنایی کامل و ژرفی با اسطورههای ایران باستان و شهنامه/ نامورنامه فردوسی دارد. نامورنامه همواره یکی از منابع فکری، فرهنگی و زبانی مظفری بوده است. طبق تحلیل نویسنده، مظفری اسطورهها را بسیار استادانه در اشعار خود جا داده است.
من از گلوی عطش با تو گفتوگو دارم
بتاز، رخش غرورم! که آبرو دارم
مقاله دوم این اثر تحت عنوان (غزنه بستر نخستینها و شاهکارهای ادب فارسی) است در این مقاله بعد از آوردن دیباچه به بحثهای دیگری چون: افغانستان وارث آریانا، نقش شهرهای افغانستان در توسعه ادبیات فارسی، غزنه بستر نخستینها و شاهکارهای ادرب فارسی و معرفی شاعران، ابوسعید ابوالخیر، سنایی غزنوی، منوچهری، مسعود سعد سلمان و همچنان به بررسی شاهکارهای ادب فارسی در عصر غزنویان پرداخته است، او یادآوری می کند که نخستن شاعر که جنبههای عرفانی را وارد شعر فارسی کرد، ابوسعید ابوالخیر است. بنابراین او نسبت به مولوی و سنایی پیش قدمتر است. او در این مقاله اضافه میکند که در عصر غزنویان شعر دری از تنوع و گستردگی مضامین برخوردار میشود و بسیاری از مضامین تازه وارد شعر میشود. با چنین چشم انداز درخشان فرهنگی و ادبی دراین عصر، شکی باقی نمیماند که انتخاب غزنی با عنوان پایتخت فرهنگی و جهان اسلام در سال 2013 یکی از با مسمیترین انتخابهای بخش فرهنگی سازمان کنفرانس اسلامی بوده است.
مقاله سوم اثر، نقش و شخصیت سلطانمحمود غزنوی در شاهنامه فردوسی است که در کل نویسنده در این مورد سه نظریه را در رابطه به موضوع تذکر داده است، این سه نظریه، نظریه تقدیمی، نظریه سفارشی و نظریه آفرینشی است که مورد بررسی با آوردن ابیات از شاهنامه قرار گرفته است وهمچنان نویسنده در این مقاله به معرفی کوتاه از عصر غزنویان، سلطان محمود غزنوی، فردوسی و شهنامه نیز پرداخته است.
مقاله بعدی این اثر در باب، همسانیهای متن تاریخ بیهقی با لهجه امروز مردم غزنی است که به نظر نویسنده عقب ماندن پژوهشهای زبانی در حوزه افغانستان، باعث ابهام و نقص جدی در پژوهشهای حوزه زبان فارسی معاصر محسوب میشود. او اضافه میکند که باری اهل تحقیق و پژوهش پوشیده نیست که بیان این همسانیها نظر به معنای واژۀ «لهجه» که دهخدا آنرا زبان، طرز سخن گفتن و تلفظ، شعبهای از زبان و تلفظ واژههای یک زبان به شیوه خاص یک منطقه تعبیر کرده است، بیان این همسانیها بین لهجه امروز غزنی و متن تاریخ بیهقی، هرگز به این مفهوم نخواهد بود که همسانیهای شمرده شده تنها و منحصرا در غزنی موجود میباشد، بلکه این همسانیها در کل افغانستان و تاجیکستان و بخشهای از شرق ایران کنونی نیز قابل تصدیق است.
نتیجهی نویسنده از این مقاله آن است که متن تاریخ بیهقی، همسانیهای زیادی با لهجه امروز مردم افغانستان به خصوص لهجه هزارهگی و مردم غزنی دارد که مطالعه تطبیقی آن به صورت کامل میتواند، بسیاری از گرههای زبانی و دستوری متون کلاسیک فارسی دری را باز کند و به فهم و تفسیر دقیقتر این متون ارزشمند بیانجامد.
و مقالههای دیگری این اثر نیز روی محور نقد از جنبههای گوناگون میچرخد و موضوعات متفاوت شعری شاعران معاصر را مورد نقد و بررسیهای قرار داده وعمدهترین نکات آن را تبارز میدهد.
در بخش پایانی این اثر نویسنده به معرفی آثار ادبی (مرثیۀ مرگ عقاب از ابوطالب مظفری، راهی نشانم ده که بگریزم! مجموعه شعر نعمت اندوه سروده عبدالله اکبری) از نگاه شکل و محتوا پرداخته است. در کل گفته می توانیم که بازی بامتن اثر قنبرعلی تابش یک رویکرد تازه و جدید بوده که راهی را به سوی پیشرفت در این عرصه باز میکند.