خلاصه داستان :این فلم داستان پنج کهنه سرباز و دوست قدیمی را روایت می‌کند که برای یک سرقت بزرگ به آمریکای جنوبی می ‎روند. اما هنگامی که عملیات طبق نقشه پیش نمی‌‎رود، آنها باید برای نجات جان خود تلاش کنند و…
در حالی که امروزه تمرکز سینما بیشتر بر روی فلم‌هایی است دنبال برابری جنسیتی هستند، کمی عجیب است که با فلمی چنین مردانه طرف باشید. با وجود هم، «مرز سه‌گانه»(Triple Frontier ) بیش از اینکه معبد مقدسی برای مردانگی باشد، بازگشت مجددی به مضامین فلم‌کلاسیک «جان هیوستون»-«همفری بوگارت» یعنی «گنج‌های سیرا مادره»(The Treasures of Sierra Madre ) است. فلم به سبک یک دزدی نامتعارف است، به‌گونه‌ای که اکثر بخش‌های اکشن زمانی رخ می‌دهند که دزدی روی داده است. «مرز سه‌گانه» فلم‌برداری بی‌عیب و نقصی دارد، همچنین بازیگران آن نیز عملکرد خوبی از خود نشان داده اند و صحنه‌های اکشن بابرنامه‌ی فلم تنش‌های بی‌نظیری خلق کرده است. کارگردان فلم، آقای «جی.سی چندور»(کارگردانِ فلم «همه چیز از دست رفته است»(All is Lost ) توانسته تا یکی از فلم‌های خوب ‌نت‌فلیکس امسال را بسازد.
«مرز سه‌گانه» یک گروه پنج‌نفره از سربازان برگزیده‌ی سابق را دور هم جمع کرده تا یک دزدی جسورانه را در جنگل‌های آمریکای جنوبی شکل بدهد. رهبر این گروه مزدور فردی به نام «سانتیاگو پاپ گارسیا»(اسکار آیزاک) است، مزدور اجیرشده‌ای است که کارهای روی زمین و نقشه‌برداری را انجام می‌دهد. «ویلیام «کله‌آهنی» میلر»(چارلی هانام) نیز به او پیوسته است، کسی که سخنرانی‌های انگیزشی برای باقی افراد گروه انجام می‌دهد. فرد بدشانس گروه، «تام «ردفلی» دیویس»(با بازی بن افلک) کسی است که بی‌میلی ابتدایی او از بین می‌رود زمانی که از میزان پول حاصل از این عملیات باخبر می‌شود. «بن میلر»(گارت هدلاند) که برادر کوچک‌تر «کله‌آهنی» است و «فرانسیسکو «کت فیش» مور»(پدرو پاسکال)، خلبانی که در حال حاضر به دلیل شریک بودن در قاچاق کوکائین زمین گیر شده است. هدف آن‌ها فردی به نام «لورئا»(با بازی رینالدو گالگوس) است، یک رئیس کارتل مواد که تمام پول خود را در یک عمارت خارج از دید و کاملاً محافظت شده نگه می‌دارد.
نیم ساعت ابتدایی اثر از مشکل سرعت و ریتم رنج می‌برد و دلیل آن نیز پروسه‌ی اجباری شکل دادن و در کنار هم قرار گرفتن این گروه است. برنامه‌ریزی و اجرای این دزدی خیلی سریع اجرا می‌شود و همین مسئله به فلم بیش از یک ساعت فرصت برای نشان دادن مجموعه اتفاقات پیچیده‌ی بعدی خود می‌دهد. این مجموعه اتفاقات شامل خارج شدن از طبیعت وحشی با یک دوجین پول نقد است. دزدیدن پول به نظر بخش آسان این کار بوده است. حمل کردن این پول با وَن، هلیکوپتر، قاطر و پیاده باعث شده تا این افراد تبدیل به اهدافی ساده‌تر شوند و اختلافی که بین اعضای گروه وجود دارد کل اعضا را در خطر بزرگی قرار می‌دهد. کارگردان اثر کاملاً آگاهانه می‌داند که چگونه تنش و تعلیق را با هر مانع جدید بیشتر بکند.
«گنج‌های سیرا مادره» تاثیر مخرب طمع را بررسی می‌کرد، تاثیر مخربی که باعث میشد انسان‌های باشرف کارهای خشن و غیرمنطقی‌ای در جست و جوی طلا بکنند.
 «مرز سه‌گانه» دید مشابهی دارد؛ پارانویا و زیاده‌خواهی باعث می‌شود تا اعضای گروه «پاپ» اقدامانی بی‌پروا، بدون احتیاط و گاهاً به صورت مستقیم و مشخص «احمقانه» انجام دهند. آن‌ها نقشه‌ی از قبل برنامه‌ریزی شده را کامل دنبال نمی‌کنند، صبور و با احتیاط نیستند و به جنگ و مبارزه بین خودشان مبادرت می‌ورزند درحالی که بخش‌های مختلف انسانیت‌شان آرام آرام از دست می‌رود. آن‌ها در حالی وارد این ماموریت می‌شوند که تنها انتظار مرگ یک نفر یعنی «لورئا» را دارند، اما کوهستان جسدی که در مقابلشان قرار می‌گیرد نشانه‌ی کاملی از این است که چقدر بد موقعیت موجود را ارزیابی کرده بودند.
مضمون فرعی‌تر اثر مربوط به این می‌شود که ارتش چه رفتار نامناسبی با سربازان پس از پایان دوران کاری‌ مفیدشان دارد. «پاپ» در نقش یک سرباز مزدور در خارج از کشور فعالیت می‌کند. «بن» نقش یک فرد احمق در مسابقات MMA را بازی می‌کند و به دیگران اجازه می‌دهد او را لت و پار کنند. و مشکلات مالی «ردفلای» به حدی عمیق هستند که او چاره‌ای جز پیوستن به این گروه سربازان را ندارد. «چندور» این نکته را زیاد از حد مورد بحث فلم قرار نمی‌دهد اما واضح است که شخصیت‌های این فلم مشخصا آسیب یک ماشین جنگی هستند که ارزش جان انسان‌ها برایش اهمیتی ندارد.
«اسکار آیزاک» مثل همیشه بازی قوی‌ای از خود نشان داده است. شخصیت او در فلم یعنی «پاپ» یک نوع اعتماد به نفس همراه با خونسردی دارد که تنها زمانی از دست می‌رود که اوضاع و شرایط خراب می‌شوند. «بن افلک» که چندین کیلو به وزن خود اضافه کرده است(برای این فلم یا بتمن؟ کسی نمی‌داند) اعتبار خوبی به شخصیت «ردفلای» داده است. «پدرو پاسکال»(بازیگر فلم «برابرساز ۲»(Equalizer 2 ) از گروه بازیگران فرعی اثر موفق می‌شود تا چندین صحنه را به تصاحب خود در بیاورد؛ «کت فیش» شخصیت چندان مهمی نیست که به لطف عملکرد این بازیگر پای خود را فراتر می‌گذارد. «آدریا آریونا» نیز تنها بازیگر زن این فلم است که مدت زمان خوبی را در فلم در اختیار دارد، اگرچه نقش او نه به خوبی شخصیت‌پردازی شده است و نه اصلا مشخص است که وظیفه‌ش چیست(او نقش یک نفوذی را بازی می‌کند برای گروه «پاپ» اطلاعات از خانه و زمان‌بندی‌ها فراهم می‌کند).
ماموریت شبکه‌ی «نت‌فلیکس» این است که برای مشترکان خود محتوای اصیل کافی فراهم کند که آن‌ها سرویس خریداری شده را کنسل نکنند. این شبکه از داستان‌های منتقد پسندی مثل «روما»(Roma ) گرفته تا آثار جریان اصلی‌تر و موردپسند عوام‌تر در خود دارد. «مرز سه‌گانه» علی‌رغم اینکه برای یکی از شبکه‌های خدمات پخش آنلاین ساخته شده است اما حس یک فلم سینمایی را دارد و این مسئله مهر تاییدی بر این نکته است که فلم‌هایی که مستقیما برای این شبکه‌ها تولید می‌شوند لزوماً سخیف نیستند. خوش‌ساختی مشخصی که در «مرز سه‌گانه» وجود دارد به «نت فلیکس» این اجازه را می‌دهد که ادعا کند یکی از بهترین فلم‌های سه ‌ماهه‌ی اول افتضاح سال ۲۰۱۹ را داشته است.