صاحب امتیاز: محمد رضا هویدا

مدیر مسوول: محمد هدایت

سر دبیر: حفیظ الله زکی

جمعه ۳۱ حمل ۱۴۰۳

دانلود صفحات امروز روزنامه: 1 2 3 4 5 6 7 8

نقد و بررسی فیلم: joker (جوکر)

 نقد و بررسی فیلم:  joker  (جوکر) کارگردان: Todd Phillips (تاد فلیپس) / نویسنده: Todd Phillips (تاد فلیپس)، Scott Silver (اسکات سیلور) / منعقد: نشریه (Reel Views)

دو نوع سیاهی و تاریکی در دنیای بتمن داریم؛ نوع اول همان تهی بودن و سطحینگری رویکرد « زک اسنایدر » است و نوع دوم مدل ترکیبشده با زیباییشناسی سبک « کریستوفر نولان » است. کارگردان، آقای « تاد فیلیپس » برای فلم مستقل « جوکر » ( Joker ) که قرار نیست ادامهای داشته باشد یا شروع فرنچایزی جدید باشد، تصمیم گرفته است تا سبکی نزدیکتر به مثال دوم برگزیند. این فلم قرار است شما را آزاد بدهد، سفری به درون ذهن و روان یک مرد آسیبدیده. از بسیاری جهات میتوان « جوکر » را فلمی ترسناک دانست تا اثری اکشن / ماجراجویانه. حتی « شوالیه تاریکی » ( The Dark Knight ) ساختهی « کریستوفر نولان » هم که به عنوان جواهر روی تاج قرن ۲۱م کمپانیهای دیسی / وارنر برادرز شناخته میشود رویکرد کامیکبوکی بیشتری داشت تا الگویی که « جوکر » آن را دنبال کرده است. میتوان به جرئت گفت که در این ژانر تا کنون هیچ فلمی مثل « جوکر » ندیده‌‌ایم.
اصلا جای تعجب ندارد که ۳ فلم کامیکبوکی برتری که در ۲۰ سال گذشته اکران شده اند همگی با رویکرد فلم پرفروش = فلم بهتر آثار ابرقهرمانی معمولی تفاوت بسیاری داشته اند. « شوالیه تاریکی »، « لوگان » ( Logan ) و حالا « جوکر » همگی به قلمرویی بیسابقه قدم گذاشته اند. دو فلم آخر درجهبندی سنی R داشتند و خیلیها معتقد بودند که « شوالیه تاریکی » هم میتوانست به این درجه برسد. این آثار دیدی که کارگردانان خود مد نظر داشتند را فدای راضیکردن کسر بزرگتری از بینندگان نکرده اند. « بتمن » و « مردان ایکس » هر دو چندین بار ریبوت شده اند و ساخت آنها از دوباره شروع شده است، چندین قسمت فرعی داشته اند و اتمسفر «هر چیزی که بیشتر به اثر بیاید» باعث شد تا خلاقیت بتواند بیشتر بشود. به لحاظ کامیک بوکی، « جوکر » داستانی اصیل است. شخصیت اصلی، کمدین شکستخوردهای به نام « آرتور فلک » ( با بازی واکین فینکس ) است که قرار است تبدیل به شناختهشدهترین ابرقهرمان دنیای دیسی یعنی « جوکر » بشود. شخصیت « جوکر » در گذشته با بازی افرادی مثل « جک نیکولسن، سزار رومرو، هیث لجر و جرد لتو » به تصویر کشیده شده است ( اگر میخواهید صداگذاری را هم به حساب بیاورید پس « مارک همیل » را هم جزو این گروه حساب بکنید). وقتی که فلم شروع میشود، او یک بیمار سابق تیمارستان گاتهام است که تحت معالجات شدید قرار داشته است و میخواهد که از شغل دلقک بودن امرار معاش بکند. او در یک آپارتمان استیجاری در شهر گاتهام به همراه مادرش، « پنی » (فرانسیس کونروی) زندگی میکند. وجود او حول محور دو چیز جریان دارد؛ علاقهش به مجری برنامهی تلوزیونی یعنی « موری فرانکلین » ( با بازی رابرت دنیرو ) و عقدهای که از دست کارفرمای سابش یعنی « توماس وین » (برت کولن) به دل گرفته است، کسی که قصد دارد کمپین انتخاباتی برای شهردارشدن به راه بیاندازد. در همین حین، « آرتور » علاقهای به یکی دیگر از ساکنان این آپارتمان یعنی « سوفی دوموند » ( با بازی زازی بیتز) که مادری تنها است پیدا کرده و همه چیز به نظر طبق روال خوبی پیش میرود… تا اینکه ناگهان ورق در زندگی او برمیگردد. پس از اینکه او در یک قطار شهری توسط ۳ تاجر کتک میخورد و مورد ظلم قرار میگیرد، « آرتور » که از یکی از همکاران اسلحهای به دست آورده کنترل خود را از دست میدهد. او که از درمان خود به دور است، تسلیم خوی تاریک خود میشود و شخصیت « جوکر » کنترل آرتور را به دست میگیرد.
موفقیت « جوکر » کاملا وابسته به نقشآفرینی مستحکم و متعهدانهی « واکین فینکس » بوده است. « فینکس » با تغییر فیزیکیای همتا با آنچه از « کریستین بیل » در « ماشینیست » ( Machinist ) دیده بودیم ظاهر خود را دوباره شکل داده است. جنبههای روانی این بازی که با حداقل المانهایی از سبک متد اکتینگ ( سبکی که در آن بازیگر در تمام مدت فلمبرداری در نقش باقی میماند ) انجام شده است، این نسخه از جوکر را به جایی میبرد که قبلا تنها « هیث لجر » به آن دست یافته بود. خط داستانی چیزی بیشتر از عمق بازی از « فینکس » میخواهد؛ او باید در داخل میدان مینگذاری شدهی یک راوی غیر قابل اعتماد هم حرکت بکند و صد البته که به هیچوجه در این راه شکست نمیخورد. نمیتوانم با اطمینان بگویم که او برای جایزهی اسکار نامزد خواهد شد ( که اگر این جایزه را ببرد، باعث خواهد تا او و « لجر » پس از « براندو و دنیرو » تبدیل به دومین افرادی شوند که جایزهی بهترین بازیگری را برای یک شخصیت یکسان برده اند ) اما بهتر است که این اتفاق بیفتد.
فلم « جوکر » آخرین نمونهی خوبی است که به ما نشان میدهد داستانهای کامیکبوکی قدیمی اگر با رویکردی مناسب به خوبی گسترش داده شوند و خلاقیت و ذهن باز هم درگیر آنها بشود، میتوانند به بستری بیشتری از یک داستان پاپکورنی اکشن / ماجراجویی ساده تبدیل بشوند. درست همانطور که جایی برای مبارزات و نبردهای آخرین فلم « انتقامجویان » ( Avengers ) وجود دارند، افقهای کمتر اکتشاف شدهای از جنبههای مختلف تجارب نیز وجود دارند. « جوکر » سرکی به داخل تاریکترین دخمههای این تجارب میکشد و اگرچه شاید « دوست داشتن » این فلم به لحاظ کلی سخت باشد اما تجربهای قدرتمند و فراموشنشدنی برای شما به ارمغان خواهد آورد که فراموش کردن آن بسیار سخت است.