صاحب امتیاز: محمد رضا هویدا

مدیر مسوول: محمد هدایت

سر دبیر: حفیظ الله زکی

شنبه ۸ ثور ۱۴۰۳

دانلود صفحات امروز روزنامه: 1 2 3 4 5 6 7 8

ضرورتِ مدارا و رواداری فرهنگی و اجتماعی در تحقق صلح

ضرورتِ مدارا و رواداری فرهنگی و اجتماعی در تحقق صلح

بحث صلح با طالبان از نظر سیاسی به بحث جدیای تبدیل شده است. در عرصهی بینالمللی توافق سیاسی در این باره وجود دارد. در دولت افغانستان نیز بنابه فشارهای آمریکا نسبتا توافق سیاسی صورت گرفته استکه هیاتی از طرف دولت افغانستان با هیات طالبان مذاکره برای صلح را آغاز کند. طالبان نیز پذیرفتهاند که با این هیات وارد مذاکره شوند. پنج هزار زندانی طالبان برای آغاز مذاکرات صلح با طالبان رها شدند.
اگرچه تصمیم مذاکره با طالبان بنابه شرایط سیاسی و انتخابات ریاست جمهوری امریکا توسط حکومت گرفته شده است. یعنی قبلا حکومت آمریکا و طالبان تفاهمنامهی صلح را امضا کردهاند؛ بنابراین چارچوب کلی چگونگی تحقق صلح مشخص شده است.
هیات مذاکرهکنندهی دولت و طالب باهم برای چگونگی عملیشدن و اجراییشدن چارچوب صلحیکه بین آمریکا و طالب صورت گرفته است، مذاکره میکنند. اینکه حکومت موقت چگونه شکل بگیرد، طالبان و اعضای دولت فعلی و سران جهادی در حکومت چقدر سهم داشته باشند، نظام آیندهی سیاسی چگونه نظامی باشد، حضور زنان در نظام آینده چگونه باید باشد، و… .
حقیقت این استکه مردم افغانستان از جنگ خستهاند، همه صلح میخواهند. طبعا تا صلح و امنیت برقرار نشود، امور دیگر در یک جامعه و دولت شکل و قرار نمیگیرند.
برای اینکه حکومت صلح و امنیت را برقرار نتوانست، بعد از بیست سال حکومتداری باز بهنوعی به نشست بن برمیگریدم. اما پرسش این است ما برای چه میجنگایم؟ مسالهی جنگ ما چیست؟ مسالهی جنگ ما نارواداریهای قومی است، نارواداریهای مذهبی است؛ چیست؟
پیش از اینکه به مناسبات اجتماعی و فرهنگی جامعهی خود و به نارواداریهای فرهنگی و اجتماعی جامعهی خود توجه کنیم؛ عادت داریم همه یکصدا بگوییم که جنگ ما به مداخلهی خارجیها ارتباط دارد. اینکه میگوییم جنگ ما به مداخلهی خارجیها ارتباط دارد؛ این سخن مانند این استکه برف بام خانهی خود را به خانهی همسایه بیندازیم. زیرا اصولا کشورهای جهان مستقیم و غیر مستقیم درحال مداخله به امور داخلی و بینالمللی یکدیگر استند اما مهم این استکه یک حکومت چگونه میتواند مداخلات کشورهای خارجی را در امور داخلی و خارجی خود مدیریت کند و مداخلات را مهار کند.
اگر قرار باشد بگوییم که کشورهای جهان به امور داخلی و خارجی ما دخالت نکنند که جنگ بین ما صورت نگیرد، این سخن درست نیست. جنگ ما اگر ریشهی داخلی هم نداشته باشد به امور داخلی و به خود ما ارتباط میگیرد که چگونه امور داخلی خود را برای جلوگیری از جنگ و برقراری صلح مدیریت کنیم.
درست استکه دخالتهای کشورهای خارجی در جنگ ما نقش دارند اما پیش از اینکه خارجیها به امور داخلی ما مستقیما دخالت کنند، این ما استیم که اجیر جنگی و استخدام خارجیها میشویم. طالب اجیرهای جنگی پاکستان است. دیگران ما اجیرهای جنگی یا اجیران سیاسی کشورهای دیگر استیم. تابیعت خارجی داریم، در افغانستان میآیم، وزیر و… میشویم. پول جمع میکنیم، بعد به کشوری که شهروندی آنجا را داریم برمیگردیم.
برای رسیدن به صلح تنها توافق سیاسی کارساز نیست، فراتر از توافق سیاسی، صداقت ملی و رواداری فرهنگی و اجتماعی در رسیدن به صلح مهم است. طرفهای صلح اگر صداقت نداشته باشند، بنابه مصلحت و فرصتهای گروهی شان صلح کنند، صلح نهادینه نخواهد شد، هر لحظه امکان دارد این صلح مصلحتی ازهم بپاشد.
درصورتیکه طرفهای صلح در برقراری صلح به صداقت ملی رسیده باشند که صلح را برای صداقت ملی و برقراری امنیت و آسایش ملی برقرار کنند؛ در این صورت بحث مدارا و رواداری فرهنگی و اجتماعی نیز پیش میآید.  اینکه مردم یک کشور مذاهب، اقوام و فرهنگهای متفاوتی دارند. به این تفاوتها بهعنوان منبع اختلاف نباید دیده شود، باید بهعنوان منبع تنوع فرهنگی برای کثرتگرایی فرهنگ ملی دیده شود.  بنابراین صلح فقط توافق سیاسی نیست؛ صلح مدارا، رواداری و گذشت نسبت بههم است.
جامعهای میتواند به صلح دست پیدا کند که فرهنگ گذشت را یاد گرفته باشد و نسبت بههم از نظر تفاوتهای فرهنگی و اجتماعی مدارا و رواداری پیدا کرده باشد.  پرسش این استکه جامعهی ما از نظر فرهنگی و اجتماعی این مدارا و رواداری را پیدا کرده استکه گنجایش حفظ صلح را داشته باشد؟ صلح اجبار نیست، صلح فضیلت است. فضیلتیکه خاستگاه آن مدارا و رواداری اجتماعی و فرهنگی است.
طالبان در روزگار معاصر یکی از جریانهای سیاسی-مذهبی بنیادگرا و افراطی استکه غیر از ایدیولوژی قومی-مذهبی سیاسی خود، تفاوتهای مذهبی، فرهنگی، اجتماعی و قومی را برنمیتابند. از یکطرف جامعهی ما از نظر فرهنگی و اجتماعی نسبتا ناروادار است و از طرفی، طالبان ناروادارترین گروهِ سیاسی و مذهبی در منطقه و جهان است. در این صورت چگونه میتوان از نظر رواداری و مدارای فرهنگی و اجتماعی به برقراری صلح خوشبین بود؟
بنابراین بهتر است، بحث مدارا و روادرای اجتماعی و فرهنگی در مذاکرات صلح جدی گرفته شود. طرفهای مذاکرکننده گذشت، مدارا و رواداری فرهنگی و اجتماعی را در مذاکرات صلح بهعنوان ضرورت تحقق، برقراری و نهادینهشدن صلح در جامعه درنظر بگیرند و مطرح کنند.
اگر ضرورت مدارا و رواداری اجتماعی و فرهنگی در مذاکرات صلح بین طرفهای مذاکرهکننده در نظر گرفته نشود، این صلح میتواند تاکتیک جنگیای باشد که طرفها میخواهند از آن زیر نام صلح استفاده کنند.