صاحب امتیاز: محمد رضا هویدا

مدیر مسوول: محمد هدایت

سر دبیر: حفیظ الله زکی

جمعه ۳۱ حمل ۱۴۰۳

دانلود صفحات امروز روزنامه: 1 2 3 4 5 6 7 8

نمایش موزیکال با موضوع «بچه‌بازی» خشم افغان‌ها را برانگیخت

نمایش موزیکال با موضوع «بچه‌بازی» خشم افغان‌ها را برانگیخت

وقتی صحبت از تئاتر و فیلم در غرب میشود، تصویر افغانستان اغلب از زنان چادرپوش و مردان کلاشنیکوف بدست فراتر نمیرود. اما، در سال ۲۰۱۷، دو آمریکایی کاری نامتعارف کردند. چارلی سوهن، ترانهسرا و تیم راسر، آهنگساز، یک نمایش موزیکال در باره «بچه بازی» ساختند، موضوعی که برای افغانها خیلی حساسیتبرانگیز است.
بچه بازی یعنی برخی مردان قدرتمند سرمایهدار پسران نوجوان -معروف به پسرهای رقاص- را برای سرگرمی و سکس میخرند و نگه میدارند. به این بچهها یاد میدهند در مهمانیهایی که فقط مردان حضور دارند، اغواگرانه برقصند. این پسران اغلب آزار جنسی می بینند.
این نمایش موزیکال با عنوان با عنوان «پسری که روی صحنه میرقصد» داستان عشق پسری ۱۶ساله به نام پیمان به پسری دیگر است که در همان محفل ‹بچهبازی ‹ رخ میدهد.
این نمایش موزیکال عموما واکنش مثبت منتقدان تئاتر را برانگیخت که آن را «شجاعانه، توجهبرانگیز و زیبا» گفتهاند. اما نقدی که در روزنامه نیویورک تایمز منتشر شد، نمایش ‹بچه بازی ‹ در تئاتر را «آزاردهنده» توصیف کرد و نوشت سوهن و راسر در این «موضوع چالشبرانگیز پا را از حد فراتر گذاشتهاند». در حالی که در آستانه سال ۲۰۲۰، همهگیری کرونا درهای تئاتر را بست، اجرای نمایش به پخش آنلاین منتقل شد و در دسترس مردم در سراسر جهان قرار گرفت. افغان‍‌ها که نمایش را دیدند، موجی از خشم و انتقاد از سراسر دنیا به پا شد و نمایشنامه را به جنبه عاشقانه دادن یا «رومانتیزه» کردن استفاده جنسی و تجاوز به کودکان متهم کردند.
مدینه وردک، مددکار اجتماعی افغان مقیم آمریکا میگوید پس از تماشای چهل دقیقه از نمایشنامه، مجبور شده است آن را خاموش کند:
«همزمان احساس ناراحتی، سوء تفاهم، خشم و اضطرب میکردم. به خود میلرزیدم هر وقت در صحنهها بازیگران سعی میکردند، واقعی جلوه کنند و هر وقت که تماشاگران به آنچه که رنج واقعی افغانهاست میخندیدند.»
انتقاد دیگری که به این نمایشنامه شده این است که بچه بازی را به عنوان «سنتی» که در افغانستان پذیرفته است ترویج کرده است.
آزیتا غنیزاده، بازیگر افغان و موسس دفتر هنرهای مینا می گوید: «یک اثر هنری با تمرکز بر افغانستان، از نگاه دوربین یک سفیدپوست جامعه ما را به لرزه انداخته.»
«مدتی پیش در نمایشی نقش یک افغان را بازی کردم، در حالی که خودم افغان نیستم، این نمایشنامه تعرض جنسی را عاشقانه جلوه میداد و کل یک فرهنگ و مردمش را زیر سوال میبرد. من از این بابت متاسفم.»
با وجود غیرقانونی بودن بچهبازی در افغانستان، مسئولان توانایی برچیدن آن را ندارند، بسیاری این کار را میکنند که مردانی بانفوذند. برای این مردان نگهداشتن «بچه بیریش» نشانه قدرت و موقعیت اجتماعی است.
در دهه ۱۹۹۰، طالبان بچهبازی را خلاف قانون اعلام کرد. لواط، رقصیدن و موسیقی مجازات مرگ داشت - اگرچه افراد خود این گروه هم به بچهبازی متهم بودند. عدم حضور و نظر خود افغانها در «پسری که روی صحنه میرقصد»، دلیل دیگری است که این نمایش موزیکال هدف انتقادها قرار گرفته است.
خانم غنیزاده میگوید: «اگر چارلی و تیم، نظر افغانها را در روند کار مد نظر قرار میدادند، احتیاط‌‌ و فکر بیشتری یه خرج میدادند. شاید متوجه میشدند که این داستانی نیست که به نمایش موزیکال تبدیل شود، ولی متاسفانه افغانستان فقط ابزاری در این داستان بوده.»
«نویسندگان این نمایش روی زخمهای بسیاری که ما برای التیام آنها سخت تلاش میکنیم، نفت ریختند و گوگرد (کبریت) روشن کردند.»
شماری از چهرههای دگرباش جنسی افغان هم با نارضایتی از ماهیت شرقی این داستان، گفتهاند این نمایش به قربانیان تجاوز جنسی آسیب رسانده است. قیس منهزم، دگرباش افغان و دانشیار دانشگاه توماس جفرسن میگوید: «این نمایشنامه موزیکال نه فقط تصویری ارینتالیستی از کل افغانها است، به طرز دردناکی به اقلیتها و دگرباشهای جنسی آسیب میزند و به اشتباه کودکآزاری را به همجنسگرایی ربط میدهد.»
«از اوایل حمله نظامی ایالات متحده به افغانستان، از نیروهای خارجی گرفته تا روزنامهنگاران و وبلاگنویسان و محققان تلاش کردهاند بچهبازی را به همجنسگرایی ربط دهند که به آزادیهای اقلیتهای جنسی در داخل و در میان افغانهای خارج آسیب زده است.»
به گفته واژینا زوندون، مربی دگرباشان جنسی «این نمایشنامه باعث بحثهایی در مورد آزار جنسی کودکان در حوزه هویت جنسی و جنسیت شده است». خانم زوندان که یکی از سازندگان نمایش «صدای مسلمان: اکتهای رادیکالی عشق» هم هست میگوید: «در این رابطه از بسیاری از هویتهای متفاوت جنسیتی در اقلیتهای جنسی و غیرافغانها که با من داستانهای واقعی و تجربه خود را شریک میسازند شنیدهام. برخی برای اولینبار علنی در این زمینه حرف زدند.»
«من به عنوان یک دگرباش افغان، میفهمم که تجربیات من در غرب با واقعیتهای موجود در افغانستان متفاوت است. اما با این حال، روایتی که این نمایشنامه بیان میکند تجربه اقلیتهای جنسی افغان را نفی کرده، نادیده گرفته و با آن ناهمخوان است.» سازندگان این نمایشنامه پس ار موج اعتراضها از افغانها عذرخواهی کردند اما خشم افغانها فروننشست و خواستار لغو نمایشنامه و صرف درآمدش به قربانیان بچهبازی در افغانستان شدند.نارضایتی گسترده، سازندگان نمایش و تئاتر دایورشنری -یک شرکت دگرباشان جنسی که این نمایش را آنلاین پخش میکرد- را مجبور ساخت با صاحبنظران افغان برای حل مشکل بحث و گفتگو کنند.
پس از مشورت با اعضای جامعه افغانستان، از جمله خانم آزیتا، دکتر منهزم، خانم زوندون و خانم وردک، سوهن و راسر، تهیهکنندگان این نمایش بازهم عذرخواهی کردند و تصمیم گرفتند که فیلم این نمایش را از اینترنت حذف و فروش بلیت و پخش آنلاین را متوقف کنند.
آنها در بیانیهای مشترک گفتند نمایش موزیکال آنها «دنیایی از درد را برای مردم مهاجر افغانستان ایجاد کرده است، بویژه برای افغانهای دگرباش جنسی که به حاشیه رانده شدهاند.» آنها از قربانیان بچهبازی که از نمایش و اعلان‌‌های تبلیغ آن ناراحت بودند، عذرخواهی کردند و گفتند بچهبازی «غیرقانونی، بیرحمانه و سوء استفاده» است.
«ما اکنون درک میکنیم به عنوان نویسندگانی که از امتیاز سفیدپوستی برخوردارند، در جایگاهی نیستیم در مورد جوامعی داستان بگوییم که همین حالا هم در این کشور به اندازه کافی نمایندگی نشده و هدف حمله بودهاند.» تئاتر دایورشنری که قرار بود این نمایش را تا ماه ژوئیه/جولای آنلاین پخش کند، اکنون آن را از وبسایت خود حذف و برای استفاده از واژه «سنت» برای بازاریابی عذرخواهی کرده است.
سازندگان این نمایش اذعان کردهاند که «هیچ صدایی از افغانستان در تولید این نمایش به کار گرفته نشده است» و اعلام کردهاند عواید خود را برای کاستن از ضرر و زیان وارده تا حد ممکن، به موسسههای خیریه افغانستان اهدا میکنند. افغانهای مهاجر از این تصمیم استقبال کردهاند. خانم غنیزاده معتقد است هنرهای خلاق باید بزرگنمایی داستانهای افغانستان را متوقف کنند: «نویسندگان به طور اخص باید بیاموزند که از استفاده از داستانهای دردناک ما برای سودجویی بپرهیزند و بدون مشورت گرفتن از ما، سهیم ساختن ما و تمرکز روی ما به این داستانها نپردازند.»( بی بی سی)