صاحب امتیاز: محمد رضا هویدا

مدیر مسوول: محمد هدایت

سر دبیر: حفیظ الله زکی

پنجشنبه ۶ ثور ۱۴۰۳

دانلود صفحات امروز روزنامه: 1 2 3 4 5 6 7 8

«فلم برای سازنده‌اش حیثیت فرزند را دارد»

«فلم  برای سازنده‌اش حیثیت  فرزند را دارد»

گفتگو با معصومه ابراهيمي، کارگردان فلم «دختران کابل»
نویسنده : حسین معرفت
يادداشت: معصومه ابراهيمي نويسنده، فلمنامهنويس و کارگردان است. بهتازگي فلم «دختران کابل» به کارگرداني او ساخته شده است. «دختران کابل» به جشنواره بين المللي فلم زنان هرات راه يافته است که روز دوشنبه در کابل آغاز شد و قرار است 73 فلم را در کابل، ننگرهار و باميان بهنمايش بگذارد. افغانستان ما با خانم ابراهيمي گفتگويي انجام داده است و از او دربارهي زندگي کاري و هنري اش و فلم «دختران کابل» پرسيده است.
با سلام و وقت بخیر خانم ابراهیمی و ممنون که وقت گذاشتید؛ دربارهی «دختران کابل» به ما بگویید!
سلام به شما و روز تان بخیر! خوب من در اول کمی توضیحات بدهم. من و همسرم مسعود اسلامی فلمساز هستیم و فلم کوتاه میسازیم. سالها بهدنبال یک پشتبان مالی بودیم تا یک فلم بلند بسازیم. اما متاسفانه هیچ سرمایهگذار داخلی و داخلی اعتماد نمیکرد که وجهی برای ساختن فلم در اختیار ما بگذارد. ازینرو ما تصمیم گرفتیم که با بودجه شخصی این فلم را بسازیم.
و اما «دختران کابل»! واقعیت این است که زن بودن در افغانستان خود یک چالش است و معمولا فلمهای که در افغانستان ساخته میشوند یک چهره مظلوم و درگیر فقر و بدبختی از زنان افغانستان ارائه کرده و تا کنون که فلمی که چهرهی دیگر زن افغانستان را به نمایش بگذارد و زن را مدرنتر و بهروزتر نشان بدهد و به تغییراتی که به میان آمده بپردازد، نداشتهایم. ما خواستیم که این چهره از زن افغانستان را نشان بدهیم و همچنین به زندگی و مشکلات این زنان بپردازیم. زنانی که مدرن و پیشرفته بهنظر میرسند و شاید در نظر خیلیها میرسد که این زنان زندگی بسیار خوب و آسودهای داشته باشند.
با توجه به اینکه دختران زیادی در کابل به تنهایی زندگی میکنند که یا کار میکنند، یا دانشجو اند و از ولایات آمدهاند، ازینرو خواستیم تا به مشکلات دخترانی که در کابل به تنهایی زندگی میکنند بپردازیم و امیدواریم توانسته باشیم-تاجایی- دین خود را ادا کنیم.
پس «دختران کابل» اولین فلم بلند تان است؛ از فلمهای کوتاهی که قبلا ساختید بگویید؟
من دو فلم کوتاه ساختهام؛ یکی «ارسطو» و یکی «در چرخه». «در چرخه» در چندین فستیوال داخلی و خارجی نمایش خورده و در دورهی چهارم همین جشنواره مقام بهترین فلم را کسب کرده. من در چندین فلم دیگر نویسنده بودم که از جمله میشود از «جانشین» ساختهی مسعود اسلامی نام برد که در فستیوال صدای زن در آمریکا مقام اول را بهدست آورده و در افغانستان، پاکستان، هند و برخی از کشورهای اروپایی به نمایش در آمده.
ساختن فلم «دختران کابل چقدر زمان برد و چه هزینههای را متحمل شدید؛ با توجه به اینکه گفتید با بودجه خود تان فلم را ساختید؟
ساخت فلم سه مرحلهی اصلی دارد. مرحله اول پیشتولید یا پریپرودکشن است که ما تقریبا سه ماه وقت صرف آن کردیم؛ برای نهاییسازی فلم نامه، کاستینگ، انتخاب بازیگرها و ...
شوتینگ در مجموع چهل روز زمان برد که ما به طور شبانه روزی کار کردیم. پروسهی پس از تولید یا پستپرودکشن تقریبا یک سال زمان برد. ما پارسال همینوقتها فلم را تمام کردیم و فاینل فلم را هفتهی گذشته دریافت کردیم. زمان زیاد برد اما خوب این روال عادی است؛ برای ساخت یک فلم حرفهای یک سال یا دو سال معمولا زمان نیاز است.
در مورد بودجه باید بگویم که چون فلم حرفهای بود، ما مجبور بودیم از تجهیزات بهروز و حرفهای استفاده کنیم. یعنی با کمره و لایتی که یک فلم کوتاه مستند ساخته میشود، ممکن نبود. بودجهی زیادی را صرف کرایه نمودن تجهیزات کردیم. همینطور بازیگران، مصرف تیل و جنراتور، حقالزحمهی تیم، پست پرودکشن، سفر، بودوباش و ... ما بیش از چهل هزار دالر روی این فلم سرمایهگذاری کردیم. چون بودجه از مصرف شخصی تامین میشد، ما با چالشهای زیادی روبرو بودیم. اما خوشبختانه با حمایت برخی از دوستان و نزدیکان توانستیم کار را به انجام برسانیم؛ در حالیکه حتا هنوز برخی از حقالزحمهها را هم پرداخت نکردیم. امیدوار هستیم که این فلم در بازار جهانی به نمایش درآید و آن بودجهای که سرش مصرف شده است، برگردد. اما اگر هم برنگردد ما خیلی ناراحت نمیشویم چون ما میخواستیم خود را محک بزنیم و ببینیم که با توجه به شرایط و چالشهای موجود و با این تیم میتوانیم که فلم بسازیم یا خیر. نکته مهم این است که این فلم کاملا با دستاندکاران افغانی ساخته شده. مثلا فلمهای چون «نامهای به رییس جمهور» از رویا سادات یا فلم «حوا، مریم، عایشه» از صحرا کریمی فلمبردار، نورپرداز و صدابردار از خارج از کشور آورده شده اما تیم ما کاملا یک تیم افغانی بود با نیروی جوان و برخی کسانی که اولین تجربهی شان بود که خوشبختانه با تلاش و همت به نتیجه رسید.
چه توقع دارید از «دختران کابل»؟ و در انتظار چه سرنوشتی برای این فلم هستید؟
فلم برای سازندهاش مانند فرزند است و اینکه به کجا میرسد، بسیار مهم است. البته من خیلی درگیر این نیستم که جایزه ببرد. من خودم پرودیسر این فلم هستم و چون تا یک پرودیسر بینالمللی و شناختهشده نباشد، بسیار سخت است که فلم در جشنوارههای درجه یک بین المللی راه یابد، اما امید ما این است که این فلم دیده شود. ما نمیخواهیم همیشه یک چهره مظلوم و ضعیف از زن افغانستان به تصویر کشیده شود و ما چهرهی جدیدی از زن افغانستان را نشان دادهایم و در کنار آن به مشکلات شان هم پرداخته ایم.

در فلم زنانی به تصویر کشیده شدهاند که مستقل اند، شغل دارند و با وجود آن با مشکلات زیادی مواجه اند و دست و پنجه نرم میکنند، سوژهی فلم را از کجا گرفتید و چه چیز به شما انگیزه داد؟
من سوژه را از دوستان زیادی که دارم و مستقل و مجرد اند، از ایران آمدند، از دیگر کشورها یا از ولایتها به کابل آمدند و هرکدام چالشهای خود را دارند، گرفتم. مثلا شخصیت نادیه اگر ببینید که تازه از روستا آمده و تلاش میکند امروزی باشد با پوشیدن لباس هماتاقیاش یا تمثیل سیگار کشیدن؛ ولی هنوز هم نمیتواند آنطور که میخواهد بهروز باشد چون مشکلات و درگیریهای خود را دارد. مرسل که زن مستقل است و درآمد دارد اما همچنان درگیر عنعنات و قواعد ضد زنانه افغانستان است که نمیتواند سرپرستی طفلش را داشته باشد. یا دختری که پدرش را بهدلیل یک سوءتفاهم از دست داده و یا زینت که فرار کرده چون ممکن بوده بالایش تجاوز صورت گیرد. ما همیشه موارد اینچنینی را در خبرها میخوانیم و برای مردم عادی شده. من کوشش کردم با شناختی که از دوستانم دارم، خبرهای که در روزنامهها می خوانیم، از اینها الهام بگیرم.
بگذارید سراغ زندگی هنری تان برویم، چگونه به سینما روی آوردید؟
من از بیست سالگی مینویسم. اکنون سی و شش ساله هستم، یعنی شانزده سال است که مینویسم. با نوشتن در روزنامهها و تلویزونها شروع کردم. یک سریال رادیوی را در رادیو کلید به نام «تپهی طلایی» برای پنج سال و 815 قسمت، روزانه نوشتم و همینطور سریالهای رادیویی 20 تا 30 قسمته. درسال 1388 با همسرم مسعود اسلامی ازدواج کردم. او فلمساز است. تشویقم کرد که میتوانی فلم کوتاه هم بنویسی. حمایت و تشویق همسرم سبب شد که من فلمنامهی «جانشین» را بنویسم و آن در جشنواره فلمنامه نویسی تلویزون طلوع مقام اول را بهدست آورد. این انگیزهای شد که من فکر کنم که میتوانم ادامه بدهم؛ اگرچه من تحصیلاتم در حوزهی اقتصاد و مدیریت است. حمایت و تشویق خانواده سبب شد که ادامه بدهم. اگرچه نوپا هستم اما تجاربی را کسب کردم.
از همسر تان گفتید که فلمساز است و سبب شد به سینما رو آورید، یک زوج سینماگر. در خانه فلم میبینید؟ آدم تصور میکند خانهی تان یک سینما باشد.
هممسلک بودن زن و شوهر یک خوبی دارد که آدم شرایط کاری همدیگر را بهتر درک میکند. چون فلمسازی وقت و ساعت نمیشناسد و ممکن است آدم شبانه روز کار کند. اما یک بدی هم دارد که کار با زندگی دخیل میشود. ما در خانه همیشه فلم میبینیم، در مورد فلم و کار حرف میزنیم. اینقدر دغدغهی فلم داریم که پسر ما ارسطو جان که در این فلم نقش پسر مرسل را دارد، هم فلم دوست دارد و دایم فلم میبیند، تاریخ ساخت فلمها را میداند و انیمیشنهای بهروز را میبیند. از این بابت خوشحالم. این کار چالشهای زیادی دارد اما همینکه همدیگر را درک میکنیم و حمایت میکنیم، جای افتخار و خوشبختی است.
سینما برای شما چیست؟ کار، علاقه یا خانواده؟ با توجه به اینکه خانوادگی به سینما روی آوردید؟
سینما را اگر با دید کار ببینیم خستهکن میشود. اینکه صبح ساعت پنج از خواب بخیزی و بیرون بروی و شب یک بجه به رختخواب بیایی و باز فکرت درگیر کار بشود، بسیار سخت است. اما برای من سینما عشق است و وقتی آدم یک معشوق دارد، وقت و زمان و جانفشانی معنایی ندارد. خانواده ما هم یک خانوادهی فرهنگی و سینمایی است و من و فرزندانم و مسعود جان همه درگیر آن هستیم.
در شرایطی که در کشور ما رونقی ندارد و بسیاری میگویند که اینجا هنرمند غریب است، آیا شما خود را غریب احساس میکنید؟
من فکر میکنم غریب است. در دو سال اخیر، هنرمندان بسیاری در فقر و بیماری و غربت مردند و بعد از مرگ شان ما خبر شدیم. در حالیکه سینما در جهان یک صنعت است، فرهنگها را تغییر میدهد و ثروت خلق میکند، در افغانستان بسیار نادیده گرفته می شود و مورد بیمهری قرار میگیرد. به سینما به دید یک سرگرمی دیده میشود. وقتی بخواهید فلمی بسازید، دستکم گرفته میشوید و اهمیتی داده نمیشود. باید به هنر بها داده شود و باید بفهمیم که هنر میتواند تحول بیاورد، میتواند برابری و اتحاد بیاورد. 
گفتید که این نخستین تجربه فیلم بلند است برای تان، با توجه به چالشهایی در ساخت آن مواجه شدید، آیا این یک آغاز برای شما خواهد بود و دنباله خواهد شد؟
قطعا پایان نخواهد بود. به این اطمینان داریم. چون ما همین لحظه دو طرح فلم بلند دیگر هم آماده داریم. منتظریم که نتیجهی این فلم معلوم شود و میخواهیم آغاز کنیم برای ساخت فلم بعدی. از پا در نخواهیم آمد و در هر شرایطی تلاش خواهیم کرد، حتا اگر خود ما نسازیم، کوشش میکنیم دیگران بسازند و از آنها حمایت کنیم.
بهعنوان پرسش آخر، نگاه تان به جشنواره بین المللی فلم زنان هرات چیست؟ آیا زمینهساز فرصتی بوده برایتان؟
من واقعا تقدیر میکنم. ببینید خیلی از فعالیتها در افغانستان وابسته به فاند و دونر است. تا زمانیکه منبع و حامی و درآمدی باشد، ادامه پیدا میکند و هرگاه منبع و درآمد قطع شد، فعالیت هم قطع میشود. اما رویا سادات و عزیز دلدار نشان دادند که فعالیتهای شان همیشه وابسته به حمایت مالی نیست. آنها با مشکلات بسیار جشنوارهها را برگزار می کنند. چنین جشنوارههای واقعا نیاز است و مفید است. قدردانی میکنم از افغان فلم و همهی کسانیکه بهصورت مستقیم یا غیرمستقیم ما را در ساخت این فلم کمک کردند.
در پایان، پیام تان به مخاطبان تان و به خوانندگان ما چیست؟
پیام من این است که جوانان افغانستان سرمایهی این کشور اند و نباید خود شان را دست کم بگیرند. مشکلات همیشه هست و ما باید از سنگها زینه بسازیم. اگر اراده باشد و ایمان باشد هر هدفی قابل دستیابی است. بیایید «بهجای لعنت به تاریکی، شمعی بیفروزیم.»