صاحب امتیاز: محمد رضا هویدا

مدیر مسوول: محمد هدایت

سر دبیر: حفیظ الله زکی

جمعه ۱۰ حمل ۱۴۰۳

دانلود صفحات امروز روزنامه: 1 2 3 4 5 6 7 8

دیپلماسی فرهنگی افغانستان -بخش دوم و پایانی

دیپلماسی فرهنگی افغانستان -بخش دوم و پایانی

علی سینا محمود : دانشجوی دکتری روابط بین الملل دانشگاه فردوسی

الزامات دیپلماسی فرهنگی
الف) به خدمت گرفتن ابزار های دیپلماسی فرهنگی در مقایسه با سایر ابزارهای رایج در روابط بین الملل مستلزم مقدماتی مثل ابتکارات و دیپلمات های خلاق و کاردان است. قدرت دیپلماسی فرهنگی هر کشور دقیقا به اندازه قدرت آن در تصویر سازی، الگوسازی و خلاقیت فرهنگی است. هرچه ابتکارات و ابداعات دولتی در این مورد از تنوع بیشتر برخوردار باشد دیپلماسی موفق تری را به نمایش خواهد گذاشت. اما یکی از مهمترین شرایط، بکار گیری دیپلمات های خلاق، کاردان و متخصص در دستگاه دیپلماسی و فرهنگی کشور است.
یک دیپلمات فرهنگی باید علاوه بر اینکه در حوزه ادبیات، زبان شناسی و تاریخ و هنرهای مختص کشور خود(مبداء) و جامعه ای که در آن مشغول فعالیت است(مقصد)، اشراف کامل داشته باشد و بتواند با مطالعه تطبیقی در عمل بر روی شباهت های فرهنگی طرفین انگشت بگذارد، نیز با قواعد مذاکره اصولی آشنایی داشته و از فن تعامل برخوردار باشد. بعنوان مثال: دیپلمات افغان در یونان همانقدر که مولانا، خوشحال خان ختک و سنایی و فیض محمد کاتب و ملامشک عالم و بقیه فرهنگیان تاریخی نخبه افغانستان را می شناسد از هومر و آثارش و افلاطون و ارسطو نیز آگاهی داشته باشد و هکذا در دیگر کشور های جهان. گسترش ارزشهای ملی یکی از اهداف اصلی دیپلماسی فرهنگی است. یکی از راه های پیشبرد ارزشها یافتن ارزشهای مشابه در دیگر فرهنگ ها و پیوند زدن میان آن هاست. روشن است که تاکید بر ارزشهای ناسازگار با ارزشهای پذیرفته شده کشور نتیجه عکس خواهد داد و تشخیص و تطبیق این امر رسالت کارگزاران سیاسی و فرهنگی متخصص و کاردان میباشد.
ب) از آنجا که سیاست خارجی ادامه و بسط سیاست داخلی است مولفه های مختلفی  از جمله نوعیت فرهنگ سیاسی بر سیاست خارجی تاثیرگزار هستند، بنابراین تببین فرهنگ سیاسی ملی لازمه داشتن دیپلماسی فرهنگی موفق خواهد بود.  فرهنگ سیاسی که بطور کلی به عنوان بخشی از فرهنگ اجتماعی، و به مجموعهای از نگرشها و جهتگیریهای اعضای یک جامعه نسبت به نظام سیاسی، نخبگان سیاسی و قدرتهای سیاسی یاد میشود ارزشهای سیاسی یک جامعه را تعیین میکند بلکه بالاتر شکل دهنده هویت و روح ملی در یک کشور است(ربانی،12:1388).  فرهنگ سیاسی، ارزش های سیاسی یک جامعه را معین می کند، مبانی مشروعیت نظام سیاسی را روشن می سازد، در سطح و نوع تقاضاهای سیاسی افراد و گروههای یک جامعه تاثیرگزار است، ممکن است افراد جامعه را مشارکت جو (Participant )، فعال یا منفعل، پیرو (Subject )، اقتدارگرا، دموکرات، مستبد، قومیت گرا، وفاق گرا (consensual ) و یا منازعه گرا (conflictual ) بار آورد.
ویژگیهای فرهنگ سیاسی مثبت:
حق شناسی و خضوع در مقابل حق، ادب حاکمان و اخلاق زمامداران، استقلال، حاکمیت متخصصان و مردم سالاری، کرامت بخشی به مردم، عدالت و آزادی، احیای ارزش ها، وجدان کاری، قانون گرایی، مسئولیت پذیری و پاسخگویی امانت داری، نظارت و فرصت شناسی.
ویژگیهای فرهنگ سیاسی منفی:
قدرت گرایی، حزب بازی، شخصیت سازی کاذب، سلطه طلبی، بی اعتنایی به مردم، امتیازطلبی طبقه حاکم، استبداد و انحصارطلبی، بی اعتنایی به شخصیت زن، فساد سیاسی، مادی گرایی و نفی معنویت، دشمنی با ارزش ها و فضایل انسانی. با توجه به تاثیرگذاری سیاست داخلی بر سیاست خارجی و با شناخت این واقعیت که، فرهنگ سیاسی از اهمیت بالایی برخوردار است  و توسعه یافتگی و عقب ماندگی و عزت و آبروی ملتها یاد شده و شکل دهنده هویت ملتها است، توجه به فرهنگ سیاسی هم در طراحی برنامه های توسعه موثر است وهم باعث آموزش مشترک ملی گردیده موجب تدوام تماس و تفاهم ملی و تحکیم وحدت ملی می شود. همچنان در سیاست خارجی کشورها نیز عینیت پیدا کرده موجبات تفاهمات سیاسی اقتصادی و فرهنگی مثبتی برای کشور فراهم میسازد. بنابراین تببین فرهنگ سیاسی ملی لازمه داشتن دیپلماسی فرهنگی موفق خواهد بود.
ﭘﯿﺸﻨﻬﺎدﻫﺎی ﮐﺎرﺑﺮدی
ﺑﺎ ﺗﻮﺟﻪ به ﻣﻄﺎﻟﻌﺎت ﺗﻄﺒیقی و ﺑﺮرسی ﻫﺎی اﻧﺠﺎم ﺷﺪه در ﺧﺼﻮص ﻣﺤﯿﻂ داﺧلی و ﺧﺎرجی دﯾﭙﻠﻤﺎسی ﻓﺮﻫﻨگی افغانستان، ﺳﯿﺎﺳﺘﮕﺬاران دﯾﭙﻠﻤﺎسی ﻓﺮﻫﻨگی ﺟﻤﻬﻮری اﺳﻼمی افغانستان را ﺑﻪ ﭘﯿﺸﻨﻬﺎدﻫﺎی زﯾﺮ فرامیخوانیم:
-تدوین و ﺗﺒﯿﯿﻦ ﻣﺒﺎنی و ﻣﻔﺎﻫﯿﻢ اساسی و ﻗﺎﺑﻞ درک در مورد ﺳﯿﺎﺳﺖﻫﺎ و ﺧﻂ ﻣﺶﻫﺎی فرهنگی از سوی نهاد های مرتبط مثل وزارت اطلاعات و فرهنگ، وزارت امور خارجه و شورای امنیت ملی؛
-اﯾﺠﺎد اﺗﺎق ﻓﮑﺮ دﯾﭙﻠﻤﺎسی ﻋﻤﻮمی افغانستان در ﺑﺎﻻﺗﺮﯾﻦ ﺳﻄﺢ؛
-متمرکز سازی و کاهش ﺗﻌﺪاد دﺳﺘﮕﺎهﻫﺎی ﻣﺴﺌﻮل دﯾﭙﻠﻤﺎسی ﻓﺮﻫﻨگی و اﯾﺠﺎد ﻫﻤﺎهنگی ﺑﯿﻦ آﻧﻬﺎ؛
-ایجاد بخش مستقل دیپلماسی فرهنگی در تمام نمایندگی های سیاسی افغانستان در خارج؛
-آﻣﻮزش ﻧﯿﺮوی اﻧﺴﺎنی ﻣﺘﺨﺼﺺ، آﺷﻨﺎ با ﻋﻠﻮم ﻣﺪﯾﺮﯾﺖ، ارﺗﺒﺎﻃﺎت و رواﺑﻂ ﺑﯿﻦاﻟﻤﻠﻞ و ﻓﻨﻮن مذاکره و ﺣﻞ ﻣﺴﺌﻠﻪ و ارایه آموزش های خاص فرهنگی و ظریف به دیپلمات های فرهنگی؛
-ارﺗﻘﺎی ﺗﻮﻟﯿﺪات و ﻋﺮﺿﻪ ﻣﺤﺼﻮﻻت ﻓﺮهنگی و ﻫﻨﺮی در ﺑﺎزارﻫﺎی ﻫﺪف؛
-اﺳﺘﻔﺎده از ﻇﺮﻓﯿﺖ افغانان ﺧﺎرج از ﮐﺸﻮر ﺑﺮای ﺗﻘﻮﯾﺖ ﺗﺒﺎدﻻت ﻣﺮدم ﺑﺎ ﻣﺮدم؛
-برجسته کردن نقش و تاثیر فرهیختگان و دانشمندان تاریخ گذشته و معاصر کشور در پیشبرد علم، ادب و فرهنگ در سطح جهان و استفاده از شهرت و اعتبار آن ها در جهت اهداف دیپلماسی فرهنگی؛
-ﺗﻘﻮﯾﺖ حضور موثر و فعال در مجامع و کنفرانس های بین المللی و ﮐﺴﺐ جایگاه ﻫﺎی ﻣﻬﻢ در اﯾﻦ ﻣﺠﺎﻣﻊ در کنار شرکت در رخدادها و جنشواره های هنری و ورزشی، نمایشگاه ها و سیمینارها؛
-راه اندازی کشور شناسی و ایجاد کرسی در دانشگاه های معتبر جهان؛
-ایجاد ارتباط عمیق و گسترده دینی با رهبران ادیان مختلف کشورها؛
-برقراری ارتباط با سازمان های غیردولتیNGO بخصوص بخش فرهنگی در کشورهای هدف؛
-ارتباط با رسانه های کشورهای هدف در راستای توجه به دیپلماسی نوین (بازیگران غیردولتی و بین دولتی و اهمیت تکنولوژی ارتباطات)؛
-استفاده از ظرفیت های موجود در زبان و ادبیات کشور و ترویج آن از طریق تاسیس رشته زبان  وادبیات در دانشگاه های مهم جهان؛
-چاپ و نشر کتاب و مجلات متعدد به زبان های مختلف دنیا؛
-ﺑﺮﻧﺎﻣﻪ ﺗﻮﺳﻌﻪ ﺗﺒﺎدل هیت های فرهنگی، دانشجو، اساتید و گروه های ورزشی و..؛
-انعقاد ﺗﻔﺎﻫﻢ ﻧﺎﻣﻪﻫﺎی هکاری فرهنگی ﺑﯿﻦ ﮐﺸﻮری؛
-ارتباط با رسانه های داخل کشور و گزارش مستمر و منظم فعالیت ها و دستاوردهای فرهنگی کشور؛
بنابراین بدلیل جایگاه وشرایط خاص سیاسی افغانستان و پایداری و اثربخشی بلندمدت دیپلماسی فرهنگی درک حساسیت، سرمایه گزاری و سیاستگذاری در این حوزه برای متولیان امر بخصوص شورای امنیت، وزارت امور خارجه و اداره امور بین الملل وزارت اطلاعات و فرهنگ بسیار ضروری بنظر می رسد. بدون شک استفاده درست از دیپلماسی فرهنگی در کسب پرستیژ و وجهه مناسب ملی، درک و مفاهمه بین المللی، تسهیل شدن تجارت, جلب مساعدت ها و حتی ابزاری برای صلح باشد.