صاحب امتیاز: محمد رضا هویدا

مدیر مسوول: محمد هدایت

سر دبیر: حفیظ الله زکی

سه شنبه ۲۹ حوت ۱۴۰۲

دانلود صفحات امروز روزنامه: 1 2 3 4 5 6 7 8

خوانش در تنهایی؛ گفتگو در جمع گزارشی از گروه کتاب‌خوانی کوله‌پشتی

خوانش در تنهایی؛ گفتگو در جمع گزارشی از گروه کتاب‌خوانی کوله‌پشتی

عضنفر کاظمی
جایی در پهنهی این شهر، پایتختی که شاید ناامنترین شهر جهان است، گروهی هم وجود دارد که باور دارد دنیا و خصوصا افغانستان جایی بهتری خواهد بود اگر کتاب بخوانیم. آنها ناامید نیستند و دوست هم ندارند به خاطر دهها نوع ناملایمات فراراه زندگی در کابل، خود را نسبت به آینده بدبین نشان دهند. آنها باور دارند که با افزایش دانایی و تغییر در آگاهی خود و سهمگیری در فهم عمیقتر از مفهوم زندگی میتوانند دنیایی بهتر و زندگی قشنگتری برای خود و جامعهیشان رقم بزنند.
گروه کتابخوانی «کولهپشتی» از گروههایی هست که در کابل به طور منظم جلسات کتابخوانی برگزار میکند. اعضای این گروه باور دارند که اینکار در صورت دوام، آنها را به انسانهای بهتر، خلاقتر، مهربانتر، دردمند و کاراتر مبدل خواهد کرد. آنها فکر میکنند که کتابخوانی ریشههای تعصب و خرافات را در ما میخشکاند و پنجرهی گرم همدلی و همدیگرپذیری را به روی ما میگشاید. آنها میگویند اگر ما با کتاب دوست باشیم، زندگی سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی ما کاملا با اوضاع اکنون فرق خواهد داشت و در چاه تعصب و جهل فرو نخواهیم افتاد.
نخستین نشست گروه کتابخوانی کولهپشتی در ماه ثور سال 1396 با خواندن رمان «قلعه حیوانات» نوشتهای «جورج اورل» شروع و پس از آن با خوانش کتابهای دیگر از جمله، «شازده کوچولو» از «آنتوان دوسنتاگزوپری»، «نقش رنگ باخته» از «الزابل آلنده»، «سه زن هراتی» از «ورونیکا دبلدی»، کتابهای «بیگانه» و «افسانه سیزیف» از «آلبرکامو»، «زندگی به سفارش پشهها» از «کاوه جبران»، «گلیمباف» از «تقی واحدی»، «دنیای سوفی» از «یوستین گوردر»، «شرق شناسی» از «ادوارد سعید»، «گمنامی» و «بلوای خفتگان» از «محمدجان تقی بختیاری»، «دل شب» از «نجیب محفوظ»، «ملکوت» از«بهرام صادقی»، «ناتنی» از «مهدی خلجی»، «خوابیداری هفت زن» از «خسرو مانی»، «کلود ولگرد» از «ویکتور هوگو» و کتابهای بسیار دیگر به پیش آمده و قرار است با خوانش بهترین و مشهورترین آثار نویسندگان افغانستان و جهان و نیز دیدن فلم، شیندن موسیقی و نقد بررسی اینها ادامه پیدا کند. با آنکه تقریبا همه باور دارند، کتابخوانی و تاثیرپذیری آن همیشه در فردیت اتفاق میافتد، اما در گروه کتابخوانی کولهپُشتی تجربهی کتابخوانی بسیار متفاوت است. در این گروه ، کتابی از سوی اعضا مورد تایید قرار میگیرد و در طول دو هفته کتاب را بهصورت فردی و ژرفبینانه در تنهایی میخوانند تا معنا و مفهوم متن را از نگاه خودشان دریافته و مورد تجزیه و تحلیل قرار بدهند. فرق کار این گروه در این است که فرایند خوانش کتاب تا اینجای کار به اتمام نمیرسد. پس از آن، اعضای گروه در جمع آمادهی ارائهی برداشتشان میشوند. در جلسه شرکت میکنند تا برداشت و فهمشان را از کتاب برای دیگران بازگو کنند و از دیگران در مورد کتاب و در مورد برداشتشان بشنوند. اینگونه میفهمند که چه نکاتی در برداشت دیگران از کتاب تازه است و از چه نکاتی در کتاب غافل ماندهاند. شیر مهریار یکی از اعضای دایمی گروه کتابخوانی کولهپشتی است. از او پرسیدم چرا ترجیح میدهد کتابی که معمولا در تنهایی باید خوانده شود را در جمع بخواند. او باور دارد که پرداختن به کتاب از دیدگاهها و زاویههای متفاوت، تجربهی خوبی است. اینطوری اعضای گروه بهصورت فوری پی میبرند که برداشتهای مختلف و هرمنوتیک از متن و اتفاق واحد یک واقعیت در جهان موجود است و با موقعیت و شرایط هر انسان مطابق با دنیای فکریشان شکل میگیرند. مهریار میگوید «در اینگونه نشستها که دیدگاههای متفاوت در مورد یک متن ابراز میشوند، اعضای شرکتکننده عادت میکنند که به مسائل مختلف زندگی و اجتماع از زاویهها و بُعدهای متفاوت بنگرند.» او باور دارد که یک نوع دیدگاه و نگریستن از یک پنجره به مسائل، نمیتواند تمام واقعیتهای مسائل را روشن کند. نگاه تکبُعدی به مسائل، انسان را قالبی و مطلقگرا و جزمیتگرا بهبار میآورد. انسان با دیدگاههای متفاوت و نگریستن از ابعاد مختلف به مساله، بهسادگی از مرزها و دیوارهای اعتقاد قالبی و جزمی عبور میکند. شیر میگوید، یکی از مشکلات جامعه ما این است که به نسبیگرایی و پلورالیزم دیدگاهی و معرفتی نرسیدهایم. در جامعه ما، مردم با مفهوم مقولههای «خود را بهجای کسی قرار دادن» و «روی دیگر قضیه» بیگانهاند.
با فخریه بیات از اعضای دیگری گروه کتابخوانی کولهپشتی نیز صحبت کردم. او به این جمع و به این گروه شدیدا خوشبین است.  فخریه میگوید «یکی از مزایایی گروه این است که تا اکنون هرگز به عنوان یک خانم در بین پسرهای گروه که اکثریت را هم تشکیل میدهد احساس تنهایی نکردهام.» او فکر میکند که کتاب خواندن آن هم به شکلی گروهی میتواند به مرور زمان دید مردان را نسبت به زنان تغییر دهد، چون کتاب خواندن گروهی به ما این امکان را میدهد که در کنار خواندن، زمینهی گفتگو در مورد هر موضوعی فراهم شود و گفتگو بیشتر اوقات به از میان برداشتن مشکلات جنسیتی کمک میکند.
فهیم صادقی بیشتر از سه سال میشود که عضویت این گروه را دارد. او میگوید به این نتیجه رسیدهام که کتابخوانی در یک حلقه و جمع فرهنگی به مراتب مفیدتر و مؤثرتر از آن است که آدم به تنهایی کتاب بخواند. یکی از خوبیهای کتابخوانی جمعی این است که برداشتهای متفاوت را از زبان خوانندههای متفاوت میشنویم و با تعبیر و برداشت خودمان مقایسه میکنیم. تفاوت تعبیرها و برداشتها از یک خوانش زمینه بحث و گفتگو را به میان میآورد و گفتگوها خود عامل محرک فکر و اندیشهی آدمی است. او همینطور در مورد تاثیر کتاب خوانی روی جمع یادآوری کرد که اگر تاثیرات یک سالهی این کتابخوانی جمعی را، روی ابعاد شخصیتی و تواناییهای فردی اعضای «گروه کتاب خوانی کولهپشتی» بررسی کنیم، در مییابیم اعضای که همیشه و هدفمندانه در جلسات شرکت نموده، به گونهی قابل توجهی رشد کردهاند. به گفتهی فهیم صادقی «یکایک اعضای این گروه که به صورت مداوم در جلسات شرکت کردهاند حرفی برای گفتن دارند و یا به نوعی راه شان را یافته اند. در واقع یک روند مفید و مؤثر راه افتاده که اگر ادامه یابد، تاثیرات خیلی چشمگیر در زندگی اعضای گروه و نیز روی وضعیت فرهنگی جامعه به بار خواهد آورد.» فهیم میگوید در حال حاضر ما برای تغییر دادن وضعیت حاکم بر جامعهی مان تنها کاری که میتوانیم فرهنگ سازی است و این کار از هیچ راهی دیگر ممکن نیست، جز با آگاهی جمعی و آگاهی جمعی با گسترش فرهنگ کتابخوانی و برپا داشتن جمعهای متحرک اینچنینی ممکن میباشد.
او امیدوار است که حلقههای فرهنگی از این دست، جدیتر از هر زمانی دیگر به فعالیتهایشان ادامه دهند تا اگر امیدی به آمدن آرامش و برچیدن سایهی جنگ و خشونت در گوشههای این مملکت وجود دارد، بیشتر جان گیرد و کشور رفته رفته بالاخره به ثبات دایمی دست یابد.
هفته قبل این گروه اولین نشستشان را پس از تقریبا یکسال تأخیر بهخاطر فراگیری ویروس کرونا و قرنتین برگزار کرده بودند. در این نشست در مورد نحوهی برگزاری نشستهای کتابخوانی و اینکه به چه چیزهای دیگری باید پرداخته و خوانده شود صحبت کردند. قرار شد پس از این برعلاوه رمان و داستان، به نقد و بررسی موسیقی، فلم و برگزاری کارگاهها برای یادگیری ویراستاری، آموزش داستاننویسی و دیگر چیزها نیز بپردازند و البته نسبت به گذشته منظمتر و با تعهدی بیشتری کار کنند.